مرور روزنامه‌های سه شنبه ۱۸ بهمن
زلزله مهیب در خانه همسایه، پیام تسلیت رئیسی به اسد و اردوغان، شش سال پس از حادثه پلاسکو کدام ساختمان‌ها از لیست بحرانی خارج شدند؟ معمای سریال مسمومیت دانش‌آموزان قمی، کدام شهر‌های کشور بیشتر در خطر فرونشست قرار دارند؟ وریا غفوری از فوتبال خداحافظی کرد؟ و چراغ سبز به دلالان خودرو، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۰۹۱۳۵۷
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۷ 07 February 2023

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز سه شنبه ۱۸ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که واکنش‌ها به زلزله مهیب ترکیه و سوریه با هزاران جانباخته و مجروح، چراغ سبز به دلالان خودرو، بوی عیدی در مشام دستمزدبگیران و سرعت لاک‌پشتی اینترنت در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

 
 

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:


مخرج مشترک طرح مولدسازی و فروش نفت

هادی حق‌شناس اقتصاددان طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان مخرج مشترک طرح مولدسازی و فروش نفت نوشت: واقعیت مطلب این است که وقتی دولت یا دولت‌ها دچار کسری بودجه می‌شوند یا هزینه‌هایشان بیش از درآمد می‌شود، سراغ اینکه هزینه‌ها را کم کنند، نمی‌روند بلکه سراغ این می‌روند که درآمد‌ها را افزایش دهند. البته مفهوم درآمد در بودجه با این واژه درآمدی که دولت‌ها به‌کار می‌برند، متفاوت است. وقتی می‌گوییم درآمد، یعنی درآمدی که از مالیات به دست می‌آید. ما حتی فروش نفت را درآمد تلقی نمی‌کنیم بلکه فروش ثروت تلقی می‌کنیم که متعلق به همه نسل‌هاست؛ لذا می‌گویند پول نفت باید به سرمایه‌گذاری تبدیل شود تا همه نسل‌ها بتوانند از آن استفاده کنند. دارایی‌ها عمدتا از محل فروش نفت تامین شده، چه بنگاه‌های اقتصادی و چه هر نوع پروژه نیمه کاره دیگری. اگر دولت اصل ۴۴ قانون اساسی را می‌توانست فعال کند مثل همین بحث سازمان خصوصی سازی، بهترین راهکار بود که در لایحه بودجه سال آینده هم حدودا ۱۰۰ هزار میلیارد تومان پیش بینی کرده که اینگونه دارایی‌ها را بفروشد، اما این مولدسازی که خارج از لایحه بودجه است، داستان دیگری دارد. مثل فروش نفت در لایحه بودجه که در بند (ی) آن آمده دولت می‌تواند به هر دستگاه اجرایی که افراد را به وزارت نفت برای فروش نفت معرفی کند، دولت یا وزارت نفت مجاز است که نفت را بفروشد.

تصور می‌کنم چه این بحث مولدسازی چه این بند (ی) بودجه با بحث اصل وحدت و شفافیت و کاملیت بودجه و خود بحث قانون اساسی که همه درآمد‌ها یکجا وصول شود و هزینه‌ها از یک محل هزینه بشود، با روح این قوانین مغایرت دارد، اما نکته مهم کلیدی این است تا حالا یک چنین اختیاراتی به هیچکس و هیچ هیاتی داده نشده و قوه قضائیه در مورد سازمان خصوصی سازی و تخلفاتی که سنوات گذشته انجام داده بودند یا اموالی که به غلط گاهی اوقات واگذار شده بود حق ورود داشت که بازپس بگیرد ولی در بحث مولدسازی چنین راهکاری تعریف نشده و نه تنها تعریف نشده بلکه ممنوعیت پیگرد قانونی برایش تعیین شده. از این رو به نظر می‌رسد دولت به دنبال ایجاد درآمد است. حال چه اینکه بخواهد اموالش را با هر مکانیزم ساده‌ای بفروشد یا نفت را به هرکس واگذار کند که او بفروشد. حالا نفت خیلی واضح در لایحه بودجه سال آینده آمده و مولدسازی تازه اخبارش منتشر شده، اما مخرج مشترک همه این‌ها این است که دولت نیاز به منابع و درآمد دارد درحالی که با نگاه به همین لایحه بودجه، بخشی از هزینه‌ها به لحاظ اینکه خروجی ندارد دولت باید این هزینه‌ها را حذف کند. به عنوان یک مثال؛ بودجه‌ای که به کارکنان دولت تحت عنوان حقوق پرداخت می‌شود حدود ۴۰۰ هزار میلیارد تومان است و حدود ۶۰۰ هزار میلیارد تومان انواع یارانه‌هاست بقیه موارد را تا سقف دو میلیون میلیارد تومان که منابع عمومی دولت است، اگر یک کالبدشکافی دقیق شود و دولت اگر در یک شرایط جنگ اقتصادی قرار داد که خودشان اذعان و اظهار می‌کنند، بودجه باید انقباضی بسته می‌شد ولی دولت به جای اینکه هزینه‌ها را انقباضی ببیند، بودجه عمرانی را انقباضی دیده که ۲۶ درصد افزایش داده. همه موافق مولدسازی هستند یعنی در بحث مولدسازی تردیدی وجود ندارد، اما در چارچوب اصل ۴۴ قانون اساسی که تصویب و تبدیل به قانون شد و سازمان خصوصی سازی هم متولی آن است. چرا باید سازمان خصوصی سازی حذف شود و یک هیات هفت نفره که بیشتر یادآور هیات هفت نفره واگذاری زمین اول انقلاب است که زمین‌ها را به این و آن واگذار می‌کرد، ایجاد شود.

 


زلزله در ترکیه و هشدار برای ایران

پیروز حناچی طی یادداشتی با عنوان زلزله در ترکیه و هشدار برای ایران در شماره امروز اعتماد نوشت: پس از زلزله دهشتناک کشور ترکیه که دامنه‌های آن بسیاری از کشور‌های منطقه را هم تحت تاثیر قرار داد، یک بار دیگر نگرانی ناشی از این خطر طبیعی، افکار عمومی ایرانیان را در بر گرفته است. ایرانیان می‌خواهند بدانند این زمین‌لرزه تا چه اندازه می‌تواند روی گسل‌های داخلی کشورمان اثرگذار باشد و احیانا آن‌ها را به تکاپو و تکانه وادارد؟

در جریان این یادداشت تلاش می‌کنم به بخشی از این ابهامات پاسخ دهم:


نخست) اگر به نقشه کشور ترکیه که تقریبا یک مستطیل بلند است، نگاه کنید، در تمام طول این کشور، نقاطی وجود دارند که طی سال‌های متمادی در آن‌ها زلزله به وقوع پیوسته است. زلزله اخیر این کشور هم در امتداد همین خط است که مستمرا در سال‌های مختلف تکرار شده است. در واقع این زلزله بخشی از کمربند گسل آلپ - هیمالیا است که طول کشور ترکیه را دربر می‌گیرد. وقتی زلزله‌های سال‌های مختلف در یک قلمروی مشخص در کنار هم قرار می‌گیرند از طریق تجزیه و تحلیل آن‌ها می‌توان درک روشنی از احتمالات به دست آورد. این کانون‌ها فقط مختص ترکیه نیست، در امتداد شرقی در منطقه شمال غرب ایران (استان‌های آذریابجان شرقی و غربی، اردبیل و...) و منطقه شرق ایران هم گسل‌هایی از این دست در امتداد کمربند زلزله اصلی وجود دارند. مناطقی که در آن‌ها فراوانی قابل توجهی از تکانه‌ها طی سال‌های مختلف به چشم می‌خورد.

ازسوی دیگر زلزله اخیر ترکیه به نسبت تکانه‌های قبلی به خصوص زلزله «آدا پازاری» در غرب استانبول شدت بیشتری دارد.
دوم) مجموعه این داده‌های اطلاعاتی یک واقعیت عریان را برای کشور‌هایی که به نوعی با این پدیده طبیعی دست به گریبانند، یادآور می‌شود و آن اینکه زلزله از آنچه که فکر می‌کنیم به ما نزدیک‌تر است. مدیران ایرانی هم باید بدانند این خطری است که امکان وقوع آن، هر لحظه ممکن است و باید زیرساخت‌های لازم برای مقابله با این پدیده طبیعی را در بخش‌های گوناگون ساخت و ساز، مدیریت شهری، آگاهی بخشی عمومی با هدف آمادگی به‌جای ترس و... مهیا کنند. بسیاری از کشور‌ها ازجمله ژاپن، کره‌جنوبی و... به همزیستی مسالمت‌آمیزی با زلزله دست پیدا کرده‌اند و آسیب‌های کمتری را متحمل می‌شوند. هر چند در جریان زلزله اخیر ترکیه تکانه‌های آن در لبنان، سوریه و... هم حس شد، ترکیه در تجربیات قبلی تصمیماتی اتخاذ کرده بود. مهم‌ترین تصمیم از این نوع اقدامات، بیمه‌های اجباری برای ساختمان‌هاست.


سوم) ترکیه در تجربه‌های قبلی‌اش از زمین‌لرزه، متوجه یک نکته مهم شد و تلاش کرد زمینه‌های افزایش آسیب‌ها و خسارات را کاهش دهد. یکی از مهم‌ترین تصمیماتی که برای مقابله با تبعات مخرب زلزله در ترکیه اتخاذ شد، بحث بیمه اجباری ساختمان‌ها در ترکیه بود. مدیران کشور ترکیه متوجه شدند که انجام گسترده بیمه ساختمان‌ها نیازمند ایجاد بیمه‌های اتکایی و سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی است. موضوعی که از عهده شرکت‌های بیمه عادی برنمی‌آید و حاکمیت وحتی بیمه‌های بین‌المللی باید به کمک بیاید. به دلیل اینکه ترکیه با مشکلات تحریم و... دست به گریبان نیست از طریق همکاری با شرکت‌های بین‌المللی بیمه توانستند این ایده را عملیاتی کنند. اگر این پروژه اجرایی نمی‌شد، شک نکنید، میزان خسارت‌های مادی و جانی زلزله اخیر بسیار بیشتر از اعداد و ارقام فعلی می‌شد.


چهارم) کشور ما هم یک چنین شرایطی را دارد، مناطقی از کشور ایران هم در کانون‌های شناخته شده زلزله قرار دارند. لازم است قبل از وقوع فاجعه، علاج آن کنیم. قبل از هر چیز لازم است داده‌های اطلاعاتی درباره کانون‌های زلزله در ایران تکمیل شوند و از سوی دیگر اصلاحات لازم در سازه‌ها و ساختمان‌های ایران انجام شود. باید خطر زلزله به عنوان یک واقعیت در زندگی امروز پذیرفته شود. در زلزله دهه ۹۰ میلادی ترکیه خاطرم هست، رسانه‌های ترکیه نوشتند: «جنایت پیمانکاران». واقعیت هم همین بود با آب دریا بتن ریخته بودند و میزان تخریب ساختمان‌های بتنی بسیار بالا بود، در اجرا اورلب‌های میلگرد‌ها در اسکلت ساختمان‌ها رعایت نشده بود و میلگرد‌های ساده استفاده شده بود. خاطرم هست چند روز بعد از زلزله دهه ۹۰ در استانبول حضور داشتم، در حال عکس گرفتن از یک ساختمان قدیمی بودم که زلزله آن را ویران نکرده بود؛ یک پیرمرد ترک نزدیک من آمد و با لحن ساده‌ای گفت: «این ساختمان قدیمی را ما بی‌سواد‌ها ساخته‌ایم و این ساختمان‌های ویران شده، محصول شما مهندس‌ها است.»


پنجم) این خطری است که همواره کشور‌هایی از جنس ایران، ترکیه و... را تهدید می‌کند. هر تصمیمی که در کشور اتخاذ می‌شود باید با مورد توجه قرار دادن این واقعیت‌ها باشد. ما در شهرداری تهران حریم گسل‌ها را شناسایی کردیم، یعنی محل عبور گسل و خط اصلی آن شناسایی شد. مشخص کردیم چه حریمی باید در این خطوط رعایت شود. مثلا نباید در این خطوط بیمارستان، مدرسه، ورزشگاه و... ساخته شود. در ادامه، اما ما شنیدیم که مدیران بعدی به این ضرورت‌ها توجه نکردند و بعضا مجوز‌هایی در این مناطق صادر شده. باید بدانیم، آخرین زلزله بزرگ تهران، خیلی دور نیست و به دوران قاجار بازمی‌گردد. مناطق جنوبی تهران با مشکلات بسیاری مواجه هستند و بافت‌های فرسوده و ساخت و ساز‌های نامناسب خطر را در این مناطق افزایش می‌دهد. لازم است این خطرات و شیوه‌های آمادگی در برابر آن مدام در رسانه‌ها بازتاب پیدا کند تا قبل از اینکه فاجعه نزدیک‌مان بشود، علاجی برای مقابله و آمادگی با آن تدارک دیده شود.

نگاه غرب به ایران و برجام


فریدون مجلسی دیپلمات پیشین و کارشناس مسائل بین‌الملل طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: در شرایطی که اعلام می‌شود مذاکرات برجام به بن‌بست خورده و مقامات آمریکایی نیز تاکید کرده‌اند که موضوع برجام از اولویت این کشور خارج شده است، رابرت مالی نماینده وزارت خارجه آمریکا در امور ایران صحبت از تداوم دیپلماسی و رد و بدل شدن پیام‌های غیرمستقیم می‌کند.


از سوی دیگر عنوان شده که قرار است رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز به منظور حل‌وفصل اختلافات به تهران سفر کند. حال سوال مهم این است که این اختلاف در گفته‌ها از سوی مقامات کشور‌های غربی چگونه توجیه‌پذیر است؟
در این رابطه لازم به ذکر است که چنین تناقضی عجیب نیست. این موضوع نه تنها معطوف به سیاست غرب بلکه به سایر کشور‌ها و خواسته‌های آن‌ها نیز مرتبط می‌شود. در واقع مساله مهم این است که غرب که اکنون قرن‌ها در زمینه‌های مختلف تجاری، علمی و بین‌المللی پیشرفت کرده و بر جهان سیطره پیدا کرده است، بخش مهمی از این موفقیتشان معطوف به ماهیت سوداگرایانه سیاست‌های آنهاست. در واقع اگر جنگی هم واقع شده برای حفظ انحصارات به سود خود و جلوگیری از آن به زیان غرب بوده است. در نتیجه در دیدگاه سوداگرایانه و سودمحور، جنگ و تقابل تنها یک ابزار محسوب می‌شود.


به همین دلیل است که باید دقیقا بدانیم که دیدگاه ایالات‌متحده آمریکا در قبال ایران چیست؟ تا این موضوع مشخص نشود، نمی‌توانیم در خصوص این موضوعات داوری درستی داشته باشیم. آمریکا ایران را سرزمینی بزرگ می‌داند که طبق آمار‌های بین‌المللی ۷ تا ۱۰ درصد منابع ارزنده جهان را در اختیار دارد. همچنین موقعیت ایران چه در جهان قدیم و چه در جهان جدید به گونه‌ای است که در چهارراه دنیا قرار داشته و از موقعیت ژئوپلیتیکی خاصی برخوردار است. به همین دلیل است که غرب و به طور کلی آمریکا از این موقعیت احساس نگرانی دوجانبه دارد. در واقع روابط واگرایانه میان ایران و ایالات متحده دارای ملاحظات فرهنگی و سیاسی است که تنش میان دو کشور را در خود مستتر دارد.


به طور کلی امروز برای غربی‌ها نگرانی‌های مختلفی وجود دارد. به عنوان مثال بحث ثروتمندشدن جهان عرب و در اختیار قرار گرفتن انحصار انرژی توسط آن‌ها برای کشور‌های غربی همواره به عنوان یک چالش محسوب می‌شود. موضوعی که خود را در جنگ اعراب در ۱۹۷۳ و تحریم نفتی غرب به خوبی نشان داد. نمونه دیگر مساله انحصار گاز روسیه به اوکراین است که جنگ اخیر نشان داد اروپا و کشور‌های غربی برای مقابله با این اهرم روسیه تا چه میزان با چالش‌های متعددی مواجه شدند. این موضوع نه تنها برای اروپا و آمریکا، بلکه برای کشور‌هایی نظیر استرالیا، کره جنوبی، نیوزیلند و ژاپن نیز وجود دارد. در واقع از آنجا که هر سوداگری به فکر بازار بالقوه خودش است، در نتیجه در مورد خاص ایران نیز می‌توان این نتیجه را گرفت که کشور ما دارای تمامی این اهمیت‌هایی است که از لحاظ اقتصادی، سودآوری و ژئوپلیتیک برای دنیای غرب به عنوان دغدغه محسوب می‌شود. به همین دلیل شاهد هستیم خصومت‌ها با ایران چه از لحاظ توسعه تحریم‌ها و نیز تنش‌ها با رژیم تل‌آویو در حال گسترش است. در واقع می‌توان گفت یکی از دلایل مشکلات اقتصادی امروز ایران هزینه خصومت‌های برون‌مرزی است. زیرا تا زمانی که مساله تحریم‌ها و مساله تهدید‌ها متقابلا وجود داشته باشد نمی‌توان محیط آرامی را که مستلزم تجارت و بازرگانی بین‌المللی است در نظر داشت.


از سوی دیگر در خصوص سفر رافائل گروسی به ایران به نظر می‌رسد مقامات کشورمان صحبت‌های وی را ناشی از سوء‌تفاهمات دانسته و قصد بر این است که با رفع آن‌ها راهی برای بازگشت به مذاکرات و حل اختلافات پیدا شود. در واقع گروسی اعلام کرده که اقدامات ایران برخلاف پایش‌های صورت‌گرفته آژانس است که مقامات کشور در توضیح متقابل تصریح کرده‌اند که این صحبت‌ها ناشی از اشتباهات صورت‌گرفته از سوی طرف مقابل است. به همین دلیل به نظر می‌رسد که سفر احتمالی گروسی به ایران بیشتر رنگ و بوی رفع و رجوع اختلافات را داشته باشد. زیرا اگر این وضعیت تداوم داشته باشد، ممکن است مانند گذشته پرونده ایران به شورای حکام و سپس شورای امنیت ارسال شود که در آنجا دیگر حق وتو کارساز نبوده و با فعال شدن مکانیسم ماشه، اوضاع به سمت تنش‌های بیشتر سوق پیدا می‌کند.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار