کد خبر: ۲۲۲۶۷۵
تاریخ انتشار: ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۳ 02 May 2016
سنگ بنای توسعه در این مرز و بوم را کارگران گذاشته و خوهند گذاشت. با دستان پینه بسته ای که نشان از جور و مشقت و سختی های کار روزانه دارد به حیات خانه پا گذاشته و با شنیدن صدای کوچکترین فرزندش عرق شرم بر پیشانی او جاری شده،چرا که نتوانسته انتظارات فرزندش را با درآمد ناچیزی که داشته فراهم آورد.پسر بزرگتر اما با درک شرایط موجود خواسته هایش را در گلو همچون بغضی تشنه ی ترکیدن خفه کرده و خنده ای تلخ برای جلب رضایت پدر بر چهره دارد.چند باری برای کار کردن قصد همراهی پدر را کرده و هر بار با مخالفت شدید او مواجه شده است.پسرم تنها وظیفه ی تو درس خواندن است.
ولی مگر می شود رنج و مهنت های پدر را دید و عزم همراهی و همیاری او را نکرد.فرزند بزرگ خانواده دخترکی زیبا و نیک سیرت است که تازیانه های زندگی سخت امروزی رنگ رخسارش را به زردی تمایل داده است.سه سال است نامزد کرده و به خاطر نداشتن جهیزیه هنوز تتوانسته به خانه بخت برود.
از حال روز مادر خانواده که پرپر شدن ارزوهای فرزندان را می بیند و به خاطر له نشدن بیش از پیش همسرش دم نمی زند هم اکر توان سخنوری باشد همین یک جمله کفایت میکند که همسر یک کارگر بودن به مانند پیر شدن در اول جوانی است.
زندگی مشقت بار خانواده های زیر خط فقر که اکثر آنها کارگران زحمتکش هستند بر هیچکس پوشیده نیست.حال با وجود سختی های ذکر شده بازهم کارگران هستند که پایه های اصلی اقتصاد و عمران و توسعه این مرز و بوم رو بنا می نهند.کارگرانی که به راستی دغدغه نان دارند.نانی که تنها با جور و زحمت فراوان به سفره های آنها خواهد رسید.به زبان ساده تر کارگر دغدغه نان یکروز خود را دارد..اگر حقوق و درامد یکماه کارگران را به تعداد روزهای سال تقسیم کنیم خواهیم فهمید که درامد یک روز کارگر به سختی کفاف نصف هزینه های روزانه زندگی خانواده را می دهد و این یعنی نه بیمه ای و نه پس اندازی و نه فکر مثبت و امیدی به آینده.
این در حالیست که قشر غنی جامعه بر دیوارهایی لم داده و می آسایند که با دستان رنجور کارگران ساخته شده است.
براستی این رنج تا به کی قرار است تداوم یابد ،مگر غیر از است که در جامعه ی امروز ما قرار بود مساوات و برادری و برابری حکم فرما بوده و کسی لااقل دغدغه نان شب و شکم گرسنه فرزندانش را نداشته باشد.عدالت علی(ع)که از کرم نگین پادشاهی به گدا بخشید و نیمه شب ایتام را اطعام می کرد امروز باید در جامعه ای که همه ادعای شیعه بودن علی را دارند گم باشد؟؟
کارگران ضعیف ترین قشر جامعه ی ما بوده و کمتر کسی به صورت عملی مشکلات این قشر را پیگیری و دنبال کرده است.سینه یک کارگر را که بشکافی پر است از رنج ها و مرادت ها و ناگفته های تلخ از زندگی سخت و طاقت فرسای این عزیزان.
ما به عنوان اصحاب قلم وظیفه داریم این دردها را انتقال دهیم . ولی آیا مسئولین ما به فکر چاره ی این آلام تاول زده خواهند بود؟؟
در استان ایلام حیف است نامی از کارگران به میان آورد و مقام پدر کارگران ایلامی و رییس خانه کارگر استان را اجر ننهاد.علی غیاثی اولین جانباز ایلامی که در جبهه های حق علیه باطل به این فیض نائل آمد رییس خانه کارگر استان ایلام است.خانه کارگری که بیش از یکسال است رئیس خود را به چشم ندیده و میز و صندلی ساده و کارگرانه علی غیاثی خالی مانده است.آری این مرد دوست داشتنی نزدیک یکسال است که به خاطر عارضه مغزی بستری بوده و توان حضور در محل کار را ندارد. خانه کارگر ایلام را با نام علی غیاثی می شناسند. نامی  که در طول سالیان دور و درازی که گذشته همواره حامی و مدافع حقوق کارگران ایلامی بوده است. ولی متاسفانه در روز کارگر امسال هم مورد بی مهری مسئولین قرار گرفت و نامی از وی برده نشد و کسی سراغی از علی غیاثی بزرگ منش نگرفت.به هر حال این نامهای ماندگار در تاریخ ایلام را باید تا زنده هستند مورد ستایش قرار داد و زحماتشان را اجر نهاد.مسئولین استان توجه داشته باشند که ایلام و  ایلامی هم کارگران مدیون هستند و هم به پدر کارگران ایلامی و رییس خانه کارگر استان ایلام.پس بیایید این دین را تا دیر نشده ادا کرده چرا که فردا دیر است.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار