زهرا نوروزی نیا
کد خبر: ۲۵۲۹۶۶
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۹ 29 June 2016

چند وقتی ست ،که آوازه ی فیش های چند میلیونی مدیران گرامی ،دلِخسته و قانع مردم را به لرزه در آورده است؛حقوق 87میلیونی مدیر ارشد بیمه ی مرکزی و93میلیونی دو تن دیگر از مدیران ارشد بیمه ی مرکزی که مجموعا 180 میلیون تومان ناقابل است چیزی نیست که بتوان روی آن سرپوش نهاد ،مدیران گرامی بیمه ی مرکزی به چه قیمت مبالغ فیشهای حقوق شما اینگونه آوازه ی عام و خاص شده است؟مگر سرمایه های سپرده شده ی مردم به شما چگونه و در کجا نگهداری میشوند که تا این حد در جیب شما نفوذ کرده اند؟

از مدیران محترم بیمه ی مرکزی بگذریم ؛هیات مدیران بانک های دولتی چه توجیهی برای حقوق و مزایا و پاداشهای خود دارند؟در این جا یک سوال برای من و همه ی مردمی که در این سرزمین زندگی میکنند مطرح است؛آیا با پولهایی که جمع کرده اید کار خاصی میخواهید انجام دهید؟نکند قصد ساختن بالشی نرم و راحت از آنها برای درون قبرتان دارید؛که سر مبارک روی زمین نماند و باالش اسکناسی که از حق الناس ساخته اید درون قبر به دادتان برسد؟

از مدیران تازه به دوران رسیده و مال ندیده بعید نیست که چنین هنرنمایی روی فیشهای خود به معرض دید مردم ساده دل بگذارند؛اما از کهنه کاران این حکومت بعید است با چنین کیسه دوزی هایی آبرو و حیثیت کاری خود را زیر سوال ببرند ؛

جناب آقای مدیر ؛علی صدقی گرامی، شما چرا؟؟؟

کسی که از مدیران کهنه کار نظام بانکی  ایران است و در سوابق مدیریتی خود مدیریت بانک ملی را هم دارد،میشود از شماا سوالاتی بپرسم؟

با تمام احترامی که برای شما قائلم ؛میشود بگویید وزن خودکار شما چقدر است ؟یا سختی نشستن روی صندلی برای شما چگونه لحاظ شده است؟آیا شما امنیت جانی ندارید؟تخصص شما چه تغییری در وضعیت موجود در طول یک سال مدیریت جنابعالی در بانک رفاه کارگران ایجاد کرده است؟که شما را مستحق دریافت حقوق 234 میلیونی در اسفند 94ساخته است؟

قابل توجه تمام کسانی که خواننده ی این نوشته هستند ؛جناب آقای علی صدقی مدیر عامل محترم بانک رفاه کارگران در دو ماه از سال 1394 حقوق های نامتعارف داشته اند؛مهرماه و اسفند ماه و البته حقوق های ماه های دیگر نیز قابل چشم پوشی نیست اما روی صحبت من با فیش های معروف این دوماه است ،دریافت 180میلیون در مهر 94 و 234 میلیون تومان در اسفند 94، که جناب آقای {حبیب پور} ،مدیر محترم روابط عمومی بانک رفاه کارگران در این مورد میگویند؛حقوق مدیر عامل و هیات مدیره محترم توسط مجمع بانک مشخص میشود که اعضای این مجمع توسط بیمه ی تامین اجتماعی مشخص میشوند و این مجمع مشخص میکند افزیش حقوق مدیر عامل از 5 تا 30درصد در سال جدید افزایش یابد که البته جنا ب صدقی در سال 94 دوبار برای افزایش مبلغ حقوق خود به زحمت افتاده و با مجع مذاکره داشته اند و گویا این مذاکره در اسفندماه برای ایشان رویکردی به شیرینی 234 میلیون تومان داشته است

حقوق های نامتعارف این بزرگواران از دیرکرد وام ها ،مطالبات بانکی،جریمه های مشتریان است که سه ماه یکبار به حساب جناب آقای حسن فرخی مسئول اداره ی وصول مطالبات بانک رفاه واریز میشود و این امر که به گفته ی برخی دوستان فرار مالیاتی محسوب میشود امری حرام اندر حرام است،دیرکردهای سنگین و کمرشکن وام ها برای مردم که باعث مال اندوزی بانک ها و تبدیل آنها به مراکز رباخواری شده است از یک سو و فرار از پرداخت مالیات توسط مسئولین با راه در روهای مختص فکر این افراد از سوی دیگر سبب ایجاد این حجم از مال حرام شده است ؛که این وصول مطالبات به حساب تمامی مدیران در سراسر کشور واریز میگردد و از 580میلیون تومان حجم وصولی مطالبات به حساب جناب آقای حسن فرخی 17میلیون به حساب مدیر عامل محترم آقای علی صدقی و 15 میلیون تومان به حساب آقایان؛فرشید فرخ نژاد و محمد جواد محقق نیا از اعضای هیات مدیره  واریز گردیده است 

اسفند 1394 در تاریخ کشور به عنوان پرخرج ترین ماه ایران به دلیل این بی بند و باری های فیشهای حقوق مدیران (شایسته!)ثبت شد

جناب آقایان محترم مدیر آیا از اوضاع احوال مردم این سرزمین باخبر هستید؟می دانید سفره ی خیلی ها به خاطر همین بار سنگین وامها خالی است؟میدانید مردانی از همین سرزمین شما روزیشان از کارگری به دست می آید اما چشمانشان به خاطر خالی بودن دستشان مقابل فرزندانشان خیس اشک است؟

مدیر محترمی که چشم امید خیلی از جوانهای بی کار و سرپرستان خانوارهای ایرانی هستی شما را به وجدانی که آنرا با قرص آرام بخش به خواب فرو برده ای سوگند با پر کردن جیب خود و اهمیت دادن به نفس طماع خودت باعث ریختن اشک های شبانه ی مردان سرزمین من نشو آنها برای سیر کردن شکم زن و فرزندانشان به حق خود نیاز دارند از عاقبت تلخناک کارت بهراس که جز خشم خدا چیزی در پی نخواهد داشت ،اگر شیعه هستی و نام مولایمان علی برایت ارزش دارد به کلامش کمی فکر کن ؛خدایا کمکم کن از چیزهای باارزش زندگی ام (جانم )اولین چیزی باشد که از من میگیری ،...

علی کسیست که بار ولایت مسلمین را بعد از رسول الله برعهده داشت ،علی فاتح خیبر ،و همچون برادر خاتم الانبیا بود اما از این که شرافتش ،صداقتش ،آخرتش، ایمانش ،...را قبل از مرگ از دست بدهد هراس داشت!

مدیر ارجمند شما طبق کدام بند و ماده و قانون اساسی ذهنتان در آخرت بازخواست میشوید که چشمتان به روی حقیقت اینگونه بسته است؟جواب چند نفر از کسانی که حقشان اکنون در خیک مبارک جنابعالی ست ر در آخرت میتوانید بدهید؟آیا به این مسئله واقفید که( بند پ)و ارجحیت روابط بر ضوابط تنها در این دنیاست و در آخرت فقط و فقط خودتان هستید و خودتان؟

نه من و نه هیچ کس دیگر از افراد این جامعه از حق خود نمیگذریم اکنون هر آنگونه که صلاح میدانید اقدام کنید!

هر چند در ذهن آهنین و چشمان پول شناس شما اثر نمیکند اما امیدوارم هنوز هم مسئولین آگاهی در جامعه باقی مانده باشند که صدای مردم برایشان اهمیت داشته باشد


اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
اخراجی دل شکسته
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۷:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۳۱
با سلام من جوان ٣٥ ساله خزانه دار یکی از شرکتهای زیر مجموعه یکي از بانکهاي دولتي بودم که بعد از دادن مدراک تخلف مدیران آن شرکت به یکی از دستگاههای نظارتی توسط مدیران آن شرکت مورد اذیت و آزار و بعد از آن به طرز ظالمانه ای با داشتن همسر و فرزند خردسالم برج ٩ سال ٩٣ اخراج شدم.و بعد از من هم همکارانی که در این ماجرا با دستگاه های نظارتی همکاری کرده بودند با ترفندهای مختلف مدیران آن شرکت شغل خود را از دست دادند.سوال اینجاست که اگر من و امثال من حمایت می شدیم و با متخلفان برخورد قاطع می شد. آیا دیگر این صاحبان اين فيشهاي حقوقي و تخلفات نجومي جرآت داشتند که اینگونه بی شرمانه بر پیکر بیت المال تاخت و تاز کنند؟.من به عنوان یک جوان اعتقاد دارم که همه مردم باید در حفظ بیت المال و ارزشها کوشا باشند.و چون سربازی حافظ ارزشهای این اب و خاک مقدس باشند.من جوان اینگونه فکر و عمل کردم و با اینکه در این راه و امتحان الهی تاوان بسیار سنگین و تلخی را تجربه کردم . ولی هم اکنون که به آن زمان فکر می کنم اگر باز هم در همان موقعیت سخت قرار گیرم باز هم همین راه دشوار و پردرد را انتخاب خواهم کرد.امیدوارم روزی بتوانم شکایت دل پر دردم را به آغوش پر مهر رهبرمان ببرم که او خود در راه همین ارزشها دلسوخته و دل شکسته است و میدانم او نیز قلبش همانند قلب پر دردم خواهد شکست. و در آخر اینکه "خدایا چنان کن سر انجام کار . که تو خشنود باشی ما رستگار"
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار