در ارتباط با اینکه چه برنامه ای برای مدیریت پیاده شود ،چه گفتمانی اداره کشوررا عهده دار شود ،انتخاب با مردم است ،این انتخاب حق مردم است وخوشبختانه یکی از مولفه های قدرت نرم نظام ما هم همین انتخابات و انتخاب مردم بوده که باعث جذابیت جمهوری اسلامی دربین کشورهای منطقه شده است .بنابراین همه ما باید قدر این منبع قدرت نرم را بدانیم وشکست در انتخابات را دستاویزی برای تخریب محصول رای مردم قرار ندهیم.
این روزها از زبان برخی مدیران سیاسی ،نظامی و روحانیون صحبتهایی پیرامون مسایل گذشته وحال کشور بیان می شود که متعاقب آن بصورت گسترده ای در بسیاری از رسانه ها ،شبکه های اجتماعی بازتاب داده می شود که این موضوع نگرانی هایی را برای بسیاری از صاحبنظران وکارشناسان سیاسی کشور رقم زده است .
برخی از صاحبنظران مسایل سیاسی معتقدند که دامن زدن به این موضوعات درشرایط کنونی کشور ،جز انشقاق و افزایش شکاف در بین جناحهای سیاسی وتوده های منسجم ومتحد کشور نتیجه ای دیگر در بر نخواهد داشت .قطعا در شرایط کنونی و در بهبوحه حوادث و ناآرامی های اخیر در منطقه متلاطم خاورمیانه و شرایط سیاسی حاکم بر کشورهای منطقه،خصوصا جو ملتهب حاکم بر کشورهای همسایه ،دامن زدن به مسایل وحوادث تاریخی گذشته ومشابهت سازی نادرست آن بامسایل و اتفاقات اخیر در کشور ،نتیجه ای جز سوء استفاده دشمنان و تسهیل اجرای برنامه های خصمانه آنان بر علیه ملت ونظام بدنبال نخواهد داشت . بنابراین لازم است این موضوع بصورت جدی مد نظر سیاسیون و دنباله روها و هواداران آنها قرار گرفته و از دامن زدن به آن بشدت پرهیز شود ،تا خدایی نخواسته نتیجه آن خسران در انسجام و وحدت ملی کشور در پی نداشته باشد.
در حالیکه بدنبال عملیات تروریستی گروهک خبیث داعش در قلب پایتخت کشور وشهادت تعدادی از هموطنانمان ،زمینه شکل گیری اتحاد وانسجام ملی در میان جناحهای سیاسی و توده های مختلف مردم فراهم شده است ،برخی از تریبون داران وشخصیتهای مختلف ،خواسته یا ناخواسته با یاد آوری مسایل واتفاقات گذشته و تعمیم آن به جناح رقیب خود ،در مسیر شکستن این اتحاد وانسجام گام بر می دارند .بهتر است این افراد نیز خود را به صف منسجم ملت پیوند زده و با خروج از حس ایام انتخابات ،رفاقت را جایگزین رقابت نموده و پیشاپیش ملت در مسیر حفظ اتحاد و انسجام شکل گرفته حرکت نمایند.
امروز در حالیکه تمامی مردم استان از نیروهای نظامی وانتظامی گرفته تا کارمندان دولت و اصناف با هر دیدگاهی با قرار گرفتن در پشت پیکر مطهر شهید "علی قلی زاده" جلوه ای از وحدت ملی شکل گرفته در سراسر کشور را به نمایش گذاشتند و واقعا در چنین شرایطی آنهم در در اینگونه فضایی ،پرداختن به مسایل دور کشور و چسباندن آن به چهره های خدوم سیاسی کشور جفایی نابخشودنی در حق نظام و خدمتگزاران آن محسوب می شود .
برهمین اساس خبرنگار تابناک ایلام در گفتگویی اختصاصی با دکتر جلال میرزایی ،نماینده استان در مجلس شورای اسلامی ،استاد علوم سیاسی دانشگاه در خصوص مسایل مطرح شده اخیر در فضای حقیقی ومجازی کشور پرداخته است . متن این گفتگو به این شرح است :
جناب آقای دکتر میرزایی این روزها مباحثی در خصوص ترورهای دهه شصت توسط منافقین کوردل مطرح وبرخی سوء استفاد ه های ابزاری بمنظور تخریب وتضعیف رقبای سیاسی از سوی برخی جناحهای کشور را شاهدیم ،موضع جنابعالی در این خصوص چیست ؟
به هرحال همه ما می دانیم که در دهه شصت مجموعه ترورهای ناجوانمردانه ای در کشور توسط گروهک منافقین صورت گرفت که این حوادث جزء جدایی ناپذیر تاریخ بعد از انقلاب اسلامی محسوب می شود.حوادثی که در آن جوخه های ترور سازمان منافقین بسیاری از چهره های سیاسی و مردم بیگناه را قربانی ایدئو لوژی وتوطئه های شوم خود نمودندوالبته کسی هم نمی تواند منکر این حوادث تلخ ودردناک در کشور باشد.عملکرد سیاه این سازمان تروریستی در کشتار ده ها هزار نفر از همو طنان بیگناه وهمچنین پیوستن بخش اعظمی از نیروها وهواداران فراری آنها در بهبوحه جنگ تحمیلی به یگانهای رزمی ارتش حزب بعث و کمک به اجرایی شدن برنامه ها وتوطئه های شوم استکبار جهانی ورژیم های مرتجع منطقه چیزی نیست که براحتی از اذهان مردم ما فراموش شود. اینجا وقتی که از مردم و حاکمیت بحث می شود،چپ وراست و گرایشهای سیاسی معنا یی ندارد ،بلکه کلیت کشور و تمامی جناحها واحزاب سیاسی به نوعی از این جریان وپیشینه تاریکشان در تاریخ انقلاب اسلامی انزجار دارند.
نظر شما درباره مشابهت سازی اتفاقات دهه شصت خصوصا حوادث تروریستی منافقین در آن دهه وهمچنین مواجهات وحمایتهای بنی صدر از منافقین با عملیاتهای تروریستی اخیر در کشور که این روزها به وفور در مناسبتها ،سخنرانی ها وموضعگیری های سیاسی وجریان رسانه ای جریان مخالف دولت از آن یاد می شود چیست؟
متاسفانه این روزها جریانی در کشورپدیدار شده که دنبال مشابهت سازی غیر منطقی و نادرست از حوادث تاریخی گذشته با شرایط فعلی کشور هستند .درحالیکه این روزها با توجه به وضعیت منطقه وشرایط جهانی ، لزوم افزایش اتحاد و انسجام در میان جریانات سیاسی و توده های مختلف مردم بیش از پیش احساس می شود ،اما متاسفانه این جریان آگاهانه یا ناآگانه بر طبل اختلافات و افزایش شکاف در بین سیاسیون کوبیده و بصورت برنامه ریزی شده و بدون توجه به منافع ملی کشور ،با بکارگیری روشهای ناشیانه ای ، نکاتی از سخنان عبرت آمیز مقام معظم رهبری در خصوص شخصیتهای تاریخی را به شخصیتهای فعلی کشور پیوند زده واز این طریق سعی در پیشبرد اهداف مغرضانه سیاسی خود و تخریب رقیب را دارند . قطعا این موضوع می تواند در مسیر کمک به تسهیل اهداف وبرنامه های دشمنان نظام در رستای یجاد شکاف در بین توده های مردم وملت ونظام قلمداد شود.در حالیکه که ما می توانیم با عبرت گیری از حوادث تاریخی ،از آن برای حذف نکات ضعف و ترمیم شکاف های مدیریتی بهره ببریم ،اما بهره برداری سیاسی و تعمیم نادرست این عبرتها به شخصیتهای سیاسی و زحمت کشیده وتراز اول کشور ،آنهم صرفا بخاطر دیدگاه متفاوت در شیوه مدیریت کشور ،جفایی نابخشودنی در حق نظام تلقی شده و میتواند برای امنیت ملی کشور تهدیدی جدی به حساب آید.
آیا در اقدامات اخیر جریان سیاسی اصلاح طلبان وستادهای حامی جناب آقای روحانی ،مقوله ای تحت عنوان تبرئه طرح شده است یا خیر ؟ هدف جریان سیاسی مخالف دولت برای دامن زدن به این موضوع چیست؟
به نظرم این جریان وحامیان ان دوست ندارند مسایل را از هم تفکیک کنند و تنها مقوله ای که برای آنان از درحه اهمیت برخورداراست ،بولد سازی نکاتی است که به زعم خودشان می تواند در راستای تخریب وتضعیف سیاسی جناح رقیب کارساز واقع شود .همانطور که می دانید دکتر روحانی در جریان رقابتهای انتخاباتی و مناظرات ،موضوعی رابه آقای رییسی یاد اور شدند؛ به این مضمون که ایشان در زمان تصدی مسئولیت در دستگاه قضایی ،در شیوه برخورد با محکومین دادگاههای ویژه روحانیت درست عمل نکرده و انتقاداتی بر عملکرد ایشان وارد است . اما اینکه عده ای نظیر بقایای باند شکست خورده مهدی هاشمی ( برادر هادی هاشمی داماد مرحوم آیت االله منتظری) بخواهند دنبال بزرگنمایی این موضوع و تعمیم آن به اعدام منافقین در دهه شصت باشند ،اصلا به ستاد انتخاباتی دکتر روحانی وشخص ایشان هیچ ارتباطی ندارد.تعجب می کنم یک جریان شکست خورده در انتخابات علیرغم علم به این موضوع ،کماکان دنبال تفکیک مسایل نبوده و مصرانه در راستای ارتباط این موضوع به رییس جمهور و زیر سوال بردن منتخب ملت گام بر می دارند !
جنابعالی در زمان بروز حوادث تروریستی اخیر درمجلس شورای اسلامی حضور داشتید ،از طرفی همان لحظه کلیپی از مجلس شورای اسلامی در خصوص شعار مرگ بر آمریکا وواکنش دکتر پزشکیان به این شعار در فضای مجازی منتشر شد ،واز طرفی روز گذشته فرمانده سپاه استان ایلام در مراسم تدفین شهید قلی زاده به شدن از ان انتقاد نموند ،لطفا اصل ماجرا را تشریح بفرمایید:
حوادث آن روز مجلس شورای اسلامی از زوایای مختلف قابل بررسی است، نیروهای امنیتی هم به جای اینکه موضوع را از نظر امنیتی بررسی کنندولی بیایند از منظر سیاسی به این مقوله نگاه کرده وشتابان اعلام موضع کنند اصلا کار درستی نیست .آن لحظه اینجانب تا آخر جلسه در صحن مجلس حضور داشتم ،آقای پزشکیان در ساعت 10:30در جریان عملیات تروریستی قرار گرفت وایشان بعنوان رییس جلسه همواره بدنبال آرام نمودن فضای جلسه وعادی جلوه دادن شرایط بود.
برداشت آقای پزشکیان درآن شرایط حساس که همه نگاهها به سمت مجلس شورای اسلامی وصحن علنی معطوف شده بود ،آرام نمودن فضا وپرهیز از متشنج شدن شرایط و آرام جلوه دادن صحن جلسه بود .در آن لحظه آقای دلیگانی با شعار های ممتد وبلند مرگ بر آمریکا فضا ونظم جلسه را به ریخت که این موضوع با واکنش رییس جلسه (آقای پزشکیان)مواجهه شد . واکنش ایشان نه در قبال شعار مرگ بر آمریکا بلکه در راستای به هم ریختن نظم جلسه توسط شعار دهنده صورت گرفت . بنده این موضع گیری ها را در راستای اختلاف افزایی بیشتر بین جریانات سیاسی کشور به حساب می آورم ،زیرا در حالیکه همه می دانیم این واکنش در راستای آرام سازی وعادی جلوه دادن فضا در آن شرایط بحرانی صورت گرفته و دامن زدن بی مورد ودستاویز قرار دادن آن بمنظور تخریب وتسویه حسابهای سیاسی در راستای منافع کشور نیست.
این روزها از برخی تریبون ها صحبتهایی مبنی بر برنامه ریزی در زمینه تضعیف نیروهای مسلح به گوش می رسد ،شما این صحبتها را در چه راستایی قلمداد می کنید ؟ آیا واقعا چنین برنامه ای در کشور وجود دارد یا خیر؟
بنده معتقدم همه ما از نمایندگان مجلس شورای اسلامی گرفته تا اعضای نیروهای مسلح و کارمندان دولت ،اجزای یک کل تحت عنوان نظام جمهوری اسلامی ایران هستیم .همه اعتبارمان را به نوع از مردم گرفته ایم ،هرکدام از ما آگانه شغلی را انتخاب کرده ایم ،یکی شغل نمایندگی ،یکی استاد ،ودیگری عضوی از نیروی مسلح شده است ،بنابراین این اجزای کل ،هیچ منتی بر سر مردم نداریم.به صرف اینکه من نماینده مردم هستم یا دیگری بعنوان پاسدار ،وظیفه تامین امنیت را عهده دار شده است اجازه نداریم درراستای این انجام وظیفه بر سر مردم منت بگذاریم .اگر هرکدام از ما کار خود را به نحو احسن انجام داده ودر وظایف دیگری دخالت ننموده ودر کاری که به ما مربوط نمی شود ورود نکنیم ،قطعا برخوردی پیش نخواهد آمد.
حقیقتا موضوعی که این سالها مجال سوء استفاده در فضای سیاسی کشور را رقم زده است ،ورود بخش از نیروهای مسلح به مسایل سیاسی و انتخابات است. البته این موضوع نقد دلسوزان و جریانات سیاسی را بدنبال داشته که این روزها از آن بعنوان تضعیف نیروهای مسلح تعبیر می شود
موضوعی که بارها مقام معظم رهبری به آن تاکید ورزیده اند ،موضوع نقادی وانتقاد از ارکان حاکمیت بوده و حتی بعنوان یک نعمت از آن یاد فرموده اند .بنابراین چنانچه ما اگر به این بخش براساس نص صریح فرمایشات رهبری و امام انتقاد نماییم ،نباید بعنوان تضعیف نیروهای مسلح قلمداد شود ،چرا که این بخش از نیروهای مسلح با ورود به حوزه سیاسی که در زمره وظایف آنها نیست، زمینه این نقد را فراهم آورده اند.
پاسدارانی که هشت سابقه حضور در جبهه های نبرد را در کارنامه درخشان خود داشته و این همه سابقه امینتی بعد از جنگ را هم با خود به همراه دارند ،به صرف یک نقد واقعی تضعیف نمی شوند .اما این آقایان نباید در راستای تعمیق اختلافات وافزایش شکاف ها دامن بزنند.اگر هر کسی براساس قانون اساسی وظیفه خود را انجام داده واز دخالت در اموری که از آن منع قانونی شده است، پرهیز نماید قطعا مشکلی پیش نخواهد آمد.
تحلیلتان در باره وضعیت اخیر کشور پس از حوادث تروریستی اخیر چیست؟
ما در دوران بعد از انقلاب اسلامی ،اقدامات تروریستی زیادی را که امنیت کشور را هدف قرار داده ،تجربه کرده ایم.اگر درمواجهه با چنین شرایطی ،همبستگی ووحدت خود را حفظ کنیم ،این موضوع می تواند بعنوان فرصتی برای انسجام بخشی بین جریانات سیاسی و خنثی نمودن توطئه دشمنان محسوب شود.
ما باید ازاین تجربات گذشته استفاده کنیم و سعی نکنیم چون یک جریان سیاسی در انتخابات اخیر نتیجه نگرفته ، بنابراین شرایط موجود را برای حمله به رییس جمهور منتخب مردم وجناح اصلاح طلب بکار گرفته و در کاری نادرست ،اتفاقات دهه شصت را به آنها پیوند بزنیم.بنابراین همه ما می توانیم از فرصت پیش آمده در کشور در راستای ایجاد وحدت وهمدلی بهره برداری مثبت نموده وهمه جریانات سیاسی وتریبون داران ،چنانچه دلسوز نظام هستند باید دراین مسیر گام بردارند.
این روزها صحبتهایی هم در خصوص نتیجه سازش با دشمن مطرح می شود شما این موضوع را چگونه تعبیر می کنید؟
بنده بعنوان فردی که علم سیاست را مطالعه ودراین وادی تحصیل نموده واز طرفی در حال حاضر بعنوان یک نماینده پارلمان در ارکان سیاسی کشور حضور فعال دارم ،باید بگویم متاسفانه برخی از دوستان ما فرق بین تعامل ومذاکره با سازش را نمی دانند.
آقای دکتر روحانی وجریان اصلاح طلب پس از عهده دار شدن مسئولیت اجرایی کشور ،درراستای منافع ملی و هزینه کمتر بدنبال تعامل سازنده با جهان بوده است . ایشان در سالهای اخیر تنها در راستای خارج نمودن کشور از انزوایی بین المللی و برداشتن تحریمهای ظالمانه و دور نمودن تهدیدات ،راه مذاکره وتعامل را برگزیده که صد البته نتایج بسیار ملموسی هم در عرصه های مختلف عاید شده است .اما اینجا هم در مسیر کارشکنی ها و به نتیجه نرسیدن مذاکرات ،انهم بخاطر بازی های سیاسی و نا کارآمد جلوه دادن سیاست خارجی دولت ،از طرف برخی ،تعبیرات نادرست سازش با دشمن بکار برده می شود که اصلا مسیر درست و منطقی به نظر نمی رسد.
باید به عرض برسانم جریان اصلاح طلب اعم از رییس جمهور وسایر نیروهای اصلاح طلب ونمایندگان مجلس ،در سالهای اخیر هرجا پای منافع ملی وامنیت و استقلال کشور در میان بوده است ،در صحنه حضوری فعال وپررنگ داشته اند وبا تعامل با سایر جناحهای سیاسی کشور از جمله اصولگرایان ،همصدا از منافع کشور حمایت نموده اند.
در طول یکسالی که از عمر مجلس دهم می گذرد،حداقل بعنوان نماینده مردم شاهد بوده ام که هر جا نیاز به حمایت از اقدامات منطقه ای سپاه قدس به میان امده ،یا بحث تقدیر از اقدامات امنیتی سایر نیروهای مسلح وانتظامی مطرح شده است ،نمایندگان اصلاح طلب عضو فراکسیون امید ،همراه با سایر نمایندگان اصولگرا ،پای یک بیاینه را امضاء نموده اند.
بنابراین نگاهی که الان وجود دارد نگاهی نادرست وخلاف وواقع است ،باید بپذیریم در خانواده انقلاب دو یا سه جناح وجود دارد ،که این جناحها ضمن پایبندی به اصول انقلاب ،نظام وقانون اساسی کشور ،در خصوص چگونگی وشیوه مدیریت واولویت های کشور ،بالاخص در خصوص چگونگی نیل به اهداف نظام که همان اعتلای کشور است اختلاف نظر وجود دارد.
در ارتباط با اینکه چه برنامه ای برای مدیریت پیاده شود ،چه گفتمانی اداره کشور را عهده دار شود ،انتخاب با مردم است ،این انتخاب حق مردم است وخوشبختانه یکی از مولفه های قدرت نرم نظام ما هم همین انتخابات و انتخاب مردم بوده که باعث جذابیت جمهوری اسلامی دربین کشورهای منطقه شده است .بنابراین همه ما باید قدر این منبع قدرت نرم را بدانیم وشکست در انتخابات را دستاویزی برای تخریب محصول رای مردم قرار ندهیم.
