تابناک ایلام ::روزی که بعنوان اولین رسانه قلم انتقاد در دست گرفته و در نقد برگزاری کنگره پر هزینه نماز توسط امام جمعه یکی از شهرستانهای استان قلم فرسایی نمودم ،از سوی برخی از دوستان وهمکاران مورد عتاب قرار گرفتم که این انتقاد عبور از خط قرمز است و باید آماده تبعات سنگین ناشی از آن باشم.
شاید بخاطر همین حباب یا بهتر بگویم سپر قرمز تارعنکبوتی خود ترسیمی در اطراف این فرد یا بسیاری از دستگاههای حاکمیتی مشابه نظیر قوه قضاییه و دفاتر نظارتی شورای نگهبان در استانها وشهرستانها ست که کسی جرات یا جسارت نقد مشفقانه یا یارای پیشنهاد اصلاح امور را نداشته است.
قصد کالبد شکافی رویدادهای تاریخ گذشته را ندارم اما بدلیل ارتباط موضوع لاجرم باید با گریزی ولو کوتاه و گذرا به آن رویداد، ارتباط آن با اتفاقات این روزها را مورد بررسی موشکافانه قرار می دادم ،اتفاقی که ریشه در همان خطوط قرمز خود ترسیمی برخی شخصیت ها دارد.
حال با ذکر این مقدمه می خواهم بگویم اگر چه با نقادی های درست ومصلحانه این رسانه تابوی نقد ناپذیری برخی افراد شکسته شد و قلمها و شخصیت ها توانستند جرات وجسارت ورود به این حوزه راه بیابند؛اما واقعا اگر سالها پیش این حباب های ایجاد شده با نوک قلم اهلش آن هم در راستای اصلاح امور می ترکید ،باز هم امروز این همه قانونگریزی ،قانونگذاری مصلحتی ،تند روی ،تحجر ،یکه تازی وشکل گیری نیروهای خود سر و واژه سازی های بی حد وحصر راشاهد بودیم ؟ اگر در طول این سالها رسانه ها می توانستند بصورت ملایم وبدور از فضای تخریب و بداخلاقی، مشی ائمه جمعه ودیگر دستگاههای حاکمیتی را به بوته نقد می کشاندند ،امروز فضای رسانه ای کشورباید بخاطر سوار شدن امام جمعه بر یک خودور معمولی اینچنین ملتهب می شد!؟
صرفنظر از اهداف مبهم ومرموزی که در پشت حرکات اخیر که با رمز حمله به نماینده ولی فقیه در استان ایلام آغاز شد،به هرحال افراد ،شخصیت ها و دستگاهها علیرغم میل باطنی اشان باید به این مهم تن دهند که امروز آنان هم مصون از نقد نبوده و هیچ قانونی در این خصوص نگاشته نشده است . این عزیزان باید بدانند تاپوی نقد ناپذیری آنان شکسته شده و این روزها نقد از آنها حتی کمی فراتر از نقد، نوعی انقلابیگری قلمداد می شود!
بنابراین چه بخواهید چه نخواهید ،چه بخواهیم چه نخواهیم ،امروز به مدد فضای رسانه ای ومجازی،ما وشما در اتاق شیشه ای قرار گرفته ایم که کمترین رفتار ،کردار و گفتار مان در معرض دید و قضاوت همگانی قرار می گیرد . چه بسا دانسته یا ندانسته با یک سخن نسنجیده یا پست ناشیانه در فضای مجازی ، منشاء حاشیه سازی هایی شده که جمع کردن آن کار "حضرت فیل" است.
دوره اینکه یک امام جمعه یا مسئول حاکمیتی تصور کند بالاتراز او مقامی نیست و هر کاری که دلش می خواهد انجام دهد ،یا هر موضعی که می خواهد بگیرد گذشته است !چرا که از یک کلمه یا واژه بکاررفته او در یک سخنرانی ،هزاران برداشت وتفسیر به رای صورت می گیرد و همان تفسیر دستاویز تضعیف وتخریب نظام ورهبری و ترویج بی اعتمادی در بین مردم قرار می گیرد.
شاهد ماجرای ما هم این است ؛این روزها تصویری از امام جمعه شهرستان مهران در شبکه های اجتماعی انتشار یافته که آقای موسوی زمانی در پایین تصویر ملبس به لباس نظامی و آرپی چی به دوش خود نوشته است " خیلی آرزو داشتم تا در جبهه مبارزه با کفار و داعشی ها حضور یابم اما سعادت این کار را نداشتم ولی خداوند توفیق داد تا در مبارزه با داعشی های وطنی در خدمت مردم عزیز مهران باشم."این تصویر ومتن نگاشته شده توسط امام جمعه مهران از چند منظر قابل بررسی است.
منظر اول ؛همه به این نکته اتفاق نظر داریم که جنگ ودفاع درراه اعتلای کلمه حق و دفاع از مظلوم امری مورد پسند ورضایت حضرت حق است که درخون وگوشت وپوست ما شیعیان عجین شده است ،از طرفی دروازه جنگ ودفاع و شهادت هم بازِ باز است ،بنابراین گمان نمی کنم هیچ چیزی بتواند برای حضور حاج آقا موسوی امام جمعه محترم مهران برای حضور در کنار مدافعان حرم مانع ایجاد نماید ،پس این آرزوی ایشان نمی تواند آرزوی محالی باشد.
منظر دوم ؛ایشان در بخشی دیگر از جمله اشان اینچنین عنوان داشته اند که خدا توفیق داده تا سلاحشان را به سوی" داعشی های وطنی " نشانه رفته اند موضوعیست که باید بیشتر مورد موشکافی و تامل قرار گیرد.البته شایدهم دراین بین ، قصوری متوجه امام جمعه جوان مهران نباشد ،قصور از آنهاییست که برای ساخت هر واژه فارسی رقمی معادل 15میلیون تومان هزینه می کنند، اما واژه های عجیب وغریبی که در هیچ فرهنگ لغتی یافت نمی شوند در میان ادبیات محاوره ای و نوشتاری مملکت رژه می روند.
امااز منظر سوم ؛ امام جمعه محترم مهران باید به این سوال مهم پاسخ دهند ؛در شهر شهیدان و دروازه عتبات عالیات و بارانداز اربعین چه چیزی دیده اند که ایشان را وادار نموده تا از واژه داعشی های وطنی در جنگ فرهنگی اشان استفاده نمایند ؟
مگر غیر از این است شما با سن قلیلتان در سرزمینی صاحب قدرت و مکنت شده اید که برای حفظ هر وجب آن خون جوانی ریخته شده است ؟ آیا سزاست سرزمینی که وضو داشتن اذن ورود به آن است را اینچنین خطاب نمایید؟ اصلا گیرم که عده ای با تکیه بر بعد جمهوریت نظام مخالف تز فکری شما باشند ،چه وجه مشترکی بین آنان و داعشی های خونخوار وجود دارد تا آنان را اینچنین خطاب نمایید؟!
جناب امام جمعه ! همه ما در یک کشتی به نام جمهوری اسلامی قرار داریم ،بیاییم زبان و قلم را به نحوی بچرخانیم که افتراق ودودستگی را رقم نزنیم،افتراق ودودستگی و بد خطاب نمودن مخالفین فکری مان همان وتبدیل نمودن آنان به اپوریسیون همان !برای عبور این کشتی از طوفان سهمگین اتفاقات امروز ،به وحدت ویکپارچگی نیاز است ،وحدتی که سالهاست مورد هجمه دشمنان است. بار بفرمایید مخالفین فکری شما هم درکنار شما در کشتی انقلاب نشسته اند ،آنها نه دشمن اند ،نه سر کسی را بریده اند ،نه خونخوارند و نه شیعه را مهدور الدم می دانند !البته این روزها ازاین واژه زیاد شنیده ایم، اما بد نیست که در خطبه های همین هفته ،داعش وطنی را معنا کنید!
ایول تابناک چه جراتی دارین انصافا اون پرده یا تاری که خیلی ها جرات نزدیک شدن به ان را ندارن شکستید کاش بقیه رسانه ها هم جرات نقد منصفانه داشتند به کلیه اشخاص و دستگاهها- و کاش عملکرد نمایندگان استان را هم اینچنین مورد نقد مشفقانه قرار میدادید البته اگر جرات دارید آقا هزینه ایاب و ذهابش با ما هیچ نگران نباشه
بره به سعادت برسه
خداوکیلی از ایران واسش دعا میکنیم
احسنت .....