پرونده ای برای نخبه اي استثنايي دکتر مهدی قمشی / با یادداشت هایی از محمد مالی ، دکتر بابك مختاري، دکتر عباس امام، عباس چهرازي، دکتر حسن دادخواه و امید حلالی
معلم عالم به علم خود / براي قمشي كه قمشی است: مدافع منافع خوزستان / سیاهه ای تقدیمی به قمشی عاشق خوزستان / استادي با كارنامه درخشان / به بهانه شکست مذاکرات با وزارت نیرو برای انتقال بیشتر از سرشاخه ها
کد خبر: ۵۷۹۳۵۵
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۲ 14 March 2018

به گزارش تابناک و به نقل از شوشان؛

براي نخبه اي استثنايي:قمشي؛ ترانه سرايِ فرياد زير خاك
 محمد مالي :

قبل از تحرير: در سال التهاب و فرياد، پنجاه و شش بحراني، فيلمي به خامه قلم «سيروس الوند» بر پرده نقره اي مي افتد كه وام گرفته از شعرانه «ايرج جنتي عطايي»، «فرياد زير آب» نام مي گيرد. نامواره اين نوشتار ناخواسته از اين فيلم وام گرفته است.

تحرير: «گاليله» سايه زمين را بر ماه ديده بود و از اين رو گردي آن را فرياد برمي آورد و در دفاع از «كوپرنيك»؛ خط بطلاني بر نظريه زمين مركزيِ كليسا مي كشيد كه در آن روزگار سخني آسماني تلقّي مي شد. او اما پاي اين نظريه تا جايي ايستاد كه جانش در امان بماند و جسم او سوختِ آتش دستگاه تفتيش عقايد كليسا نباشد.

حقيقت قصه گاليله اما فقط اين نيست. در سيرِ تاريخيِ انديشه بشري پسا ٤٥٤ سال اخير بسيار كسان بوده اند كه خود را و روزگارشان را در زيِ اين مرد ديده اند و مُراد خود را در او خواسته اند.

شكي نيست هر كس گاليله خود را تراشيده و از لابه لاي صفحات تاريخ بركشيده است.

با اين همه، گاليله تجسّم آزادي نظريه پردازي و نظريه پردازي آزادانه است. اويي كه ما شناخته ايم تحقيقاً سخن مي راند و پايِ اين سخنواره، مي ايستاد. او لاجرم قهرمان جامعه و مردمي بود كه فريادش مي كشيدند.

جامعه امروز ايراني اما پانصد سال پس از گاليله رهيافتي ديگر دارد، اين روزها حتي «ضدّ قهرمان ها» را هم فرياد مي زنند چرا كه بساط قهرماني برچيده و قهرمانان مُرده اند. چه اين كه، با كُشتن پهلوانان و قهرمانان؛ بايد بگوييم پس زنده باد ضدّ قهرمان.

داستان مردمانِ جلگه ديروز و كوير امروز خوزستان نيز فارغ از اين ماجرا نيست.

رسم قهرماني در خوزستانِ امروز منسوخ و قهرمانان به تاريخ پيوسته اند.

اگر گاليله برايِ جان، زبان به كام گرفت، خود قهرمان خوانده هاي خوزي براي نان، به محاق رفته اند.

آن براي جان و اين از براي نان.

و كسي را تو گويي با مرگ تدريجي روياي مردمان و ماهي هاي تشنه كاري نيست.

و چه راست و دردمندانه گفت، او كه؛ واي بر مردمي كه نيازمند قهرمان هستند، بيچاره مردمي كه آنچه خود ندارند از قهرمان مي خواهند.

بي اغراق اما در سه دهه گذشته اين «مهدی قمشی» بوده است كه چونان گاليله، سر بر دار گرفته است و در برابر ذبح ناجوانمردانه منافع و دفن ناباورانه مصالح استانِ مظلومش ايستاده است و فريادها كشيده است.

او هم از جانش بُريده و هم نانش را نديده.

دست به سينه و با احترام، ياد مي كنيم از زبان گويا و از نفس افتاده خوزستان «دكتر مهدي قمشي» او كه فريادهايش سياست هاي نابخردانه منابع آب كشور را رسوا ساخت. او كه پرده از دسيسه هاي مافياي آب برداشت. او كه ثابت كرد مي توان استاد دانشگاه، فعال سياسي و حزبي، يك تيوريسين در مباحث علمي و نخبه اي اجتماعي بود اما در برابر بي عدالتي ايستاد و قد برافراشت.

جهد و تلاش او را مي ستاييم و افسوس مي خوريم كه او نتوانست رسم و مكتب خود را در ميان جامعه نخبگي زادبومش بگستراند. او همچنان يك استثناست، مهدي قمشي؛ مهندس و معمار ترانه فرياد زير خاك در اين ميانه.

بعد از تحرير:

ضیافتهای عاشق را، خوشا بخشش، خوشا ایثار خوشا پیدا شدن در عشق، برای گم شدن در یار چه دریایی میان ماست، خوشا دیدار ما در خواب، چه امیدی به این ساحل، خوشا فریاد زیر آب، خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن خوشا مردن، خوشا از عاشقی مردن اگر خوابم اگر بیدار، اگر مستم اگر هوشیار مرا یارای بودن نیست، تو یاری کن مرا ای یار...

 

معلم عالم به علم خود

 دکتر بابك مختاري :

اولین بار بهار 91 دکتر مهدی قمشی را در دفترکارم هنگامی که می خواست به عضویت پارک علم فناوری درآید دیدم. دیدن مردی از مردان موثر دانشگاه در دوره اصلاحات، برایم بسیار جالب بود زیرا آنچنان از اختراعی که انجام داده بود؛ علمی و با شوق سخن می گفت که من کلاً سابقه سیاسی او را فراموش کردم و خود را در برابر معلم-پژوهشگری می دیدم که گویی هیچگاه در حوزه سیاست فعالیت نداشته است. یک ساعتی با هم بوديم و من به توضیحات ایشان گوش فرا دادم و طرح ایشان هم در پارک پذیرفته شد و هم بعدها دانش بنیان شد.

دومین دیدار من و دکتر قمشی در دفتر ایشان در دانشکده علوم آب در اردیبهشت 95 بود، هنگامی که به عنوان اعضای کمیته سیاستگذاری همایش انتقال آب کارون با هم کار می کردیم.

در آن جلسه بود که متوجه شدم ایشان در حوزه تخصصی خود وامدار هیچ مسيول و گروه سیاسی نیست و صادقانه و شجاعانه انتقال آب غیرعلمی و ظالمانه می دانست.

سومین دیدار و گپ و گفت مان به نیمه خرداد 95 بر می گردد هنگامی که به دعوت دکتر یوسفی؛ من، ایشان و دکتر صفایی مقدم می خواستیم آثار و تبعات گوناگون انتقال آب و بحث آب مجازی را برای این نماینده مجلس شورای اسلامی تشریح کنیم. جلسه ای که نزدیک به دو ساعت تمام دکتر قمشی به آرامی و طمانینه تاریخچه انتقال آب را معلم وار و بدون هیچ تعصب سرزمینی توضیح دادند. همان جا به دکتر صفایی مقدم گفتم من از این شیوه بیان دکتر قمشی لذت وافر می برم، شیوه ای که هر غیرمتخصصی خیلی راحت می تواند از زیر و بم انتقال آب آگاه شود.

سخت است، خیلی سخت است، در رشته ای فعالیت کنی که گردش پول در آن نجومی است اما تحت تاثیر سدسالاران و مافیای توسعه سازه ای قرار نگیری، سخت است رودروی صاحب نفوذترین و محبوب ترین دوستان سیاسی ات قرار بگیری و حرفی را که حق می دانی به زبان بیاوری و فریاد بزنی. قمشی به نظر من در حوزه تخصصی خود از پس این کار سخت به خوبی برآمده است او معلمی است که به علم خود خیانت نکرد.

 

براي قمشي كه قمشي است: مدافع منافع خوزستان

دکتر عباس امام :

سی سالی است که دکتر قمشی را دورادور می شناسم و حدود پانزده سال است از فواصل نزدیک تر محیط های آموزشي، دانشگاهی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی. آنچه سیمای دکتر قمشی را نزد همگان از برجستگی خاصی برخوردار کرده است؛ سلامت نفس، متانت رفتاری، وارستگی، توان علمی بالا، تعهد اجتماعی، پایبندی به اصول اعتقادی مذهبی، اخلاقی و سیاسی، دوری از ریا و ریاکاری (در عین برخورداری وافر از ملزومات این امر) و دفاع جانانه از منافع دانشگاه و دانشگاهیان، خوزستان و خوزستانیان، و حضور پیگیر در عرصه های سخت حیات اجتماعی در جامعه است. قمشی از خانواده ای با اصالت برخاسته، از نوجوانی دل در گرو ارزش های والای مذهبی داشته، با برخاستن بانگ انقلاب اسلامی تمام توان خود را وقف آن کرده، و در دانشگاه نیز در غربت حرکت های اسلامی در سال های 57 تا 59 در کنار گروهی دیگر از بچه مسلمان های دوران سینه خود را سپر دفاع از انقلاب و نظام برآمده از آن انقلاب کرد.

قمشی مجاهد دوران پیشافتح والظفر است که برای پیشبرد انقلاب اسلامی در قبل از پیروزی انقلاب در راهپیمایی های ضد سلطنتی لگدها خورده و سیلی ها تحمل کرده است.

در ادامه حضور در دانشگاه نیز، به ياد دارم که از اعضای شورای مرکزی جهاددانشگاهی دانشگاه شهید چمران اهواز بود و از اعاظم مدیران آن، و در عین حال همواره گامی در دانشگاه و گام هایی در میدان نبرد با دشمنی متجاوز. با این همه اما هیچ گاه نه به نشان اصالت اسلامی، پیشانی سوزاند و نه محاسن را پروانه ترقی شغلی و مدیریتی. و آن گاه که به کسوت استادی درآمد در رشته تخصصی خود نیز به شناخته شدگی علمی و حجيّت و اعتبار اکادمیک در سطح دانشگاه ها معروف شد و هست. ولی در این دوره نیز هیچ گاه نگذاشت وجهه دانشگاهی و اکادمیک باعث جریده روی سیاسی و عافیت طلبی اش گردد. همین دیدگاه آرماني باعث شد تا به دلیل سلامت نفس، ثبات قدم و پایداری و پیگیری مطالبات مردم در دوران اصلاحات از سران خوشنام اصلاحات در خوزستان باشد و مسوولیت هایی اجرایی را نیز برعهده گیرد.

در سال هاي اخیر نیز که مسایل و مشکلات استانی نظير ریزگردها و کمبود آب پیش آمده، دکتر قمشی مردانه، پیگیرانه و عالمانه از منافع استان خوزستان دفاع کرده است. دفاعی بی نظیر و بی بدیل. در مصاحبه ها، در سخنرانی ها، در مذاکرات فردی و جمعی در سطح استان و کشور برای انجام وظیفه خود از هیچ کوششی فروگذار نکرده است. بی تعارف و مجامله و مداهنه بگویم که قمشی، قمشی است. مایه افتخار و سربلندی اسلام، ایران، خوزستان، دانشگاه شهید چمران، رشته علوم آب و... خدایش به سلامت و خدمت پایدار بدارد. انشاالله.

*عضو هیات علمی دانشگاه چمران اهواز

 

عشق به اعتبار دوامش عشق است // سیاهه ای تقدیمی به قمشی عاشق خوزستان

عباس چهرازي :

اگر چه دیر زمانیست صدای شرق شرق باران جایش را به لایه لایه ی خاک نشسته بر خانه هایمان سپرده و بوی خاک نمناک کوچه ها حس چشایی ما را تحریم کرده و نقاب های تسویه بر چهره های ما جا خوش کرده و خیال افتادن و برداشتن ندارد.اما ما هنوز زنده ایم و نفس می کشیم و خاک را دم می کشیم وباز دم حیات پس می دهیم.

و این حیات را اگر قرار بر وامدار بودن و دوام بداریم مدیون امید امیدوارانی هستیم که دست از تکلیف بر نمی دارند و نتیجه آنها را از پا نینداخته.

آری قمشی خوزیان از این تبار است.اگرچه صدایش بلند است اما سرش پایین است سر به زیریش را منوط به نتیجه کرده و تا مادامی که به سبزی حک شده بر نقشه ی خوزستان در عالم واقع نرسد دست از تلاش بر نمی دارد. اگر چه صدایش پیر شده اما هنوز به گوش می رسد.گویی این عهد قمشی است با خویش که صدایش هم در پی جوانیش فدای خروش اب کارون و سبزی خوزستان.

از وجود ذی جود این راغب و رهرو کارون ، یک صدا به هزاران صدا رسید.گویی سه دهه ی اخیر حیات دکتر کارون خواه و آب دوست شکرستان، صرفا یک سیکل و یک محوری نبوده و در دل تمام تکاپوهایش پشت پایی به قدرت نمایان است.

این فعال بیقرار به دقت تام می داند که بدنبال چیست و ارزش کار خویش را به قیمت کامل آن میداند و ظروف چرب و رنگین وزارت و قدرت او را نفریفته و تا امروز اسفند ماه بهاری ثابت قدم نگه اش داشته و از حرارت و جنبش خویش پا پس نکشیده...

قمشی دانسته وقبل تر از آن فهمیده که به قول ابراهیمی نادر روزگار ما؛ عشق به دوامش اعتبار دارد و نه به شدت ظهورش.

 

استادي با كارنامه درخشان

دکتر حسن دادخواه :

دکتر مهدی قمشی هم از بُعد علمی در طراز اول در رشته خود قرار دارد و هم در امور اجرایی کارنامه درخشانی دارد و همچنین به عنوان یک کنشگر سیاسی و فعال اجتماعی نیرویی دلسوز و خدوم و بی ادعایی است و تمام کوشش وی وقف ایجاد همگرایی نیروهای اصلاح طلب استان می شود.

افزون بر همه این ویژگی، انسانی فروتن و دست و دل پاکی است و سودای مال و مقام در سر ندارد‌. او در سخت ترین دوران انقلاب همراه نهضت امام خمینی بوده است و سهم بزرگی در دفاع از مرزهای ایران دارد.

در موضوع انتقال آب از جلگه خوزستان او به مثابه یک کارشناس خبره نظرات علمی خویش را بدور از مسایل قومی و سیاسی و فقط به سود ایران و مردم همه مناطق ان، بیان داشته است.

دکتر مهدی قمشی یک چهره رسانه ای نیز هست به رغم بسیاری از همکارانشان در دانشگاه، که فقط در داخل پردیس و فنس های دانشگاه فعالیت می کنند، او یک پا در جامعه دارد و کوشش می کند تا با طرح مباحث مربوط به آب و خاک، به شکل ساده، سطح شناخت مردم را بالاتر ببرد.

نکته جالب توجه این است که ایشان تنها یک منتقد نیست، گرچه نقدهای او محترمانه و بدون کنایه است ولی مقصود این است که فقط انتقادی و در نفی سخن نمی گوید بلکه با راه اندازی سمینارهای علمی و همایش های کاربردی، راه چاره و برون رفت از مشکلات آبی را نیز بدون حبّ و بغض به مسئولان ارایه می دهد.

سمت مشاور استاندار بودن برای دکتر قمشی یک امکان برای خدمت بیشتر به مردم و راهنمایی کردن مسئولان است.

 

به بهانه شکست مذاکرات با وزارت نیرو برای انتقال بیشتر از سرشاخه ها

 امید حلالی : دکتر مهدی قمیشی را از این بابت می ستایم که در دهه گذشته و همزمان با افزایش اعتراضات خوزستانی ها در مورد انتقال آب از سرشاخه رودخانه ها در بالادست سعی کرد تا توقعات و منافع محلی را در طول منافع ملی تعریف و دارای چارچوب کند.

قمیشی هیچ گاه حرف های تند و احساسی نزد. بر موج و مرکب خواسته های مردم سوار نشد تا به سمت و کرسی و مقام برسد. خموشی نگزید و کنج عافیت ننشست. مصداق این مصرع زیبا بود که : "رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود"

دکتر قمیشی در این سال ها تبدیل شده است به نمونه ای تمام عیار از "سرمایه اجتماعی " برای مردمانی رنجور و نخبگانی که باید راه مطالبه منطقی و نتیجه بخش را برگزینند.

امروز وقتی خبرها را مرور می کردم به این مطلب مهم برخوردم که وزیر نیرو خطاب به نمایندگان اصفهان و در پاسخ به پرسش نماینده ای گفته است : " کارون آبی برای انتقال ندارد امنیت ملی را مخدوش نکنید. "

رسیدن به این باور در شاکله وزارت نیرو مساله ای بسیار راهبردی ست که قطعا در رسیدن به این مهم تلاش های دکتر قمیشی اثر گذار بوده است و باید به این تیوریسین خوزستانی و رسانه ها و همه "مدافعان منافع محلی در طول منافع ملی" تبریک و خدا قوت گفت.

نمی دانم روز تولد دکتر قمیشی چه تاریخی ست تا با افتخار برای وی دسته گلی به دانشکده ببرم و پیشانی اش را ببوسم با این همه اما مقامش را پاس می دارم و تلاش هایش را می ستایم.

منبع : روزنامه آوای دز ، شماره 140، سه شنبه 22 اسفند ماه 1396

برچسب ها: مهدی قمشی
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار