تابناک ایلام علی اصغراسدی::آموزش وپرورش گرانیگاه رشد وتوسعه هر کشور است ،همانطور که از نام این نهاد بزرگ آموزشی وتربیتی پیداست ،آموزش وتربیت نیروی متعهد و متخصص درراستای عهده دار شدن مسئولیت و گردش چرخ های مدیریت کشور در شمول اهداف عالیه این نهاد مهم قرار دارد.
دستگاه بزرگی که دامنه اثرگذاری خود را تا پس توی خانه ها گسترانیده و بسیاری از فرآیندهای سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی وفرهنگی کشورها بصورت مستقیم تابعی از اهداف متعالی آن محسوب می شوند.اما از سویی اهداف آموزش و پرورش هر کشور هم باید تابعی از اهداف نظام حکومتی و قانون اساسی آن کشور باشد.
اما حقیقتا این سالها به فراخور اهمیتی که این نهاد در آینده سازی ونقش پذیری در تربیت مدیران آینده کشور عهده دار شده است ،از حیث اقتصادی و اجتماعی مورد ظلم واقع و حتی از بعد مدیریتی بدلیل نوع نگاه به آن که عمدتا متاثر از مسایل سیاسی وجناحی بوده مورد بی مهری مدیران ارشد ومیانی کشور قرار گرفته است .بهتر بگوییم تعیین مدیران آموزش وپرورش بیشتر تابعی از برد وباخت های سیاسی و زدوبندهای قدرت بوده تا انتخاب براساس معیاری های پذیرش شده در نظام های متعدد وموفق موجود در نقاط مختلف جهان!
مع الاسف بدلیل تفوق نگاههای سیاسی وباندی برانتخاب میتنی بر تعهد ،تخصص و تجربه بعنوان زیربنای شکلگیری یک نظام موفق واثر گذار بر تمامی ارکان کشور ،این سالها نگاه به مقوله مدیریت در این نهاد نگاهی منبعث از بده بستانهای سیاسی است، از اینرو مدیریت در آموزش وپرورش با تنزل جایگاه به جهیزیه سیاسی ،سیاست بازان مبدل شده است .
اگر بپذیریم که تعیین مدیران بر اساس نگاه سیاسی نزدیک به جریان پیروز و عهده دار مسئولیت درکشور می تواند به کمک پیشبرد اهداف عالی دولت بشتابد ،اما نفوذ سیاسیون و صاحبان قدرت بر صفر تاصد این مجموعه بزرگ و تبدیل آن به ماشین رای سازی، آفت بزرگی است که درخت تنومند "آپ" را پژمرده کرده است .و " رنگ رخسار حکایت کند از سر درونش" !
این روزها در فضای مجازی ورسانه ای استان، به کرار در خصوص فشارها و دخالت هایی با منشاء سیاسی ،قومی و عوامل قدرت از نمایندگان فعلی گرفته تا اعوان وانصارشان ،از نماینده سابق به دیوان راه یافته گرفته تا مدیریت ارشد استان بر مدیرکل آموزش وپرورش خوانده وشنیده ایم .دخالتهایی توام با فشار مضاعف برای تحمیل معاون پر حاشیه ای که کمتر از دویا سه هفته از عزل او نمی گذرد!
بیشتر فرهنگیان و دلسوزان آموزش وپرورش، دخالتها وفشارهای بالانشینان با اهرم مدیریت ارشد استان را بعنوان یک آسیب بزرگ تلقی کرده که استقلال مدیریت این نهاد را نشانه گرفته است ،دخالتهایی که شالوده استقلال نظر و رای مدیر را از هم خواهد پاشید.فرقی هم ندارد منشاء این فشار یک نماینده مجلس یا استاندار و یانیرویی فراتر از آنها باشد،به هرحال فشار ودخالت برون سازمانی برای تعیین مدیران، توهین بزرگی به مدیریت یک دستگاه بزرگ قلمداد وآنان را به ماشین امضای دیگران تبدیل خواهد کرد.
موضوعی که مدیرکل آموزش وپرورش استان ایلام در گفتگو با یکی از خبرگزاریها با ارایه کد هایی به صورت تلویحی فشار بر مدیرکل آموزش وپرروش را تایید نمود.البته تحلیل مدیرکل محترم از دخالت در آموزش وپرورش که به طرز عجیبی استاندار را از این قاعده مستثنی کرد خود جای تامل وبررسی بیشتری دارد!
هرچند استاندار بعنوان نماینده ارشد دولت بر اساس ساختارهای تعریف شده بعنوان رییس شورای آموزش وپرورش محسوب می شود ،اما ریاست استاندار برشورا نباید به معنای اعطای حق دخالت در تعیین معاونین و مدیران شهرستانها تعبیر وتفسیر شود .اگر چنین باشد ریاست نماینده عالی دولت بر دیگر شوراهای استان ؛یعنی شورای تامین و فرهنگ عمومی و ..و.. دست ایشان رابرای تعیین معاونین و مدیران ادارات عضو شوراها باز خواهد گذاشت ،دراین صورت آیا انتخاب مدیرکل ضرورتی خواهد داشت!؟
در تمامی ساختارها حکومتی مرسوم است که با تعیین وانتصاب یک مدیر در راس دستگاه اجرایی ،این مدیر دستگاه است که باید براساس اشل ها ومعیارهای درون سازمانی ،به سازماندهی چارت اداری خود مبادرت نموده وهمکاران خود را براساس شاخص های تعیین شده انتخاب ومنصوب نماید.
لذا این گفته مدیرکل آموزش وپرورش که :" استاندار رئیس شورای سازمان ونظرات ودستورات ایشان قطعا داخلی تلقی میگردد و هم استاندار و هم آموزش پرورش به این نتیجه رسیدهایم که در مقابل فشارهای غیرمتعارف وغیر از مجرای قانونی ایستادگی کنیم"دوگانگه ایست که با هیچ کدام از معیارهای مدیریتی و استقلال دستگاهها همخوانی ندارد .
بنابراین بهتر این بود مدیرکل آموزش وپرورش با تکیه بر عقبه فرهنگی ورسانه ای حامی خود،به منظور حفظ جایگاه سازمانی دستگاه تحت تصدیش ،صیانت از استقلال آن و مهمتر از همه پیشگیری از شکلگیری بدعت های ناروا، بدون واهمه از استقلال " آ پ " در مقابل فشارهای برون سازمانی استقامت می نمود . ولو اینکه این استقامت سرپیچی از دستور حاکمی باشد که در حال حاضر خود را "فعال ما یشاء" استان قلمداد نماید.