کد خبر: ۷۰۵۴۱۸
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۷ - ۱۲:۱۷ 20 January 2019

محمد تقوی سرمربی سابق تراکتورسازی در گفت و گو با خبرآنلاین به حواشی اخیر فوتبال ایران پرداخت.

در شرایطی که کارلوس کی‌روش گوشه رینگ انتقادات است و حتی حامیان سنتی اش کمتر ریسک حمایت از او را بر می‌دارند، محمد تقوی مربی پیشین تراکتورسازی از معدود حامیان این‌روزهای کی‌روش است.او که با دلخوری از فضای حاکم بر فوتبال ایران به لندن برگشته در این گفت و گو خیلی صریح درباره تیم کارلوس کی‌روش سخن گفته است. درباره بازیکنان و خود سرمربی.

از همین پست شما که در اینستاگرام گذاشتید شروع کنیم. شما فکر کنم تنها کسی هستی که به صورت رسمی از کی روش دفاع کردی. حتی خیلی از حامیان کی روش هم آنقدر فضا تند شده، هزینه دفاع کردن را نمی دهند.

من هیچوقت دنبال این حرف ها نیستم که چیزی بدست بیاورم. همیشه چیزی را که فکر می کنم درست است می گویم. ممکن هم هست خیلی وقت ها اشتباه کنم. اما فکر می کنم اینطور وقت ها احساسی برخورد کردن اشتباه است. مردم ما به هر حال مردم احساسی هستند و اینکه ما از آنها سواستفاده کنیم اصلا منطقی نیست. آقای کی روش یک سوالی کرده و ما باید جوابش را بدهیم نه اینکه صورت مسئله را پاک کنیم. آقای کی روش سوال خیلی عقلانی پرسیدند. به هر حال 80 درصد تیم های ایرانی متعلق به دولت هستند. حالا ایشان پرسیده چطور یک تیم می تواند با پرواز فرست کلاس سفر کند اما تیم ملی نمی تواند؟ خب به این سوال باد جواب بدهیم. اینکه سریع بیاییم و صورت مسئله را پاک کنیم و از احساسات استفاده کنیم که نمی شود. چطور می شود که فدراسیون یا آقای کی روش باید به یک نفر التماس کنند که پرواز فرست کلاس برای ما در نظر بگیرید. این سوالی است که مسئولین باید جوابش را بدهند.

یک نیم فصل شما در این لیگ بودید و مربیگری کردید. صراحتا منظور آقای کی روش تیم پرسپولیس بوده. شما خودتان با این تیم رقیب بودید. آنها هم مشکلات زیادی داشتند. طرفداران شما، طرفداران سپاهان و حتی حامیان کی روش نسبت به خیلی چیزها معترض بودند. شما خودتان چیزی حس کردید؟

من به هیچ عنوان منکر کیفیت فنی تیم پرسپولیس نیستم. به هر حال هیچ تیمی نتوانسته در این نیم فصل پرسپولیس را ببرد. شاید بیرون زمین فوتبال خیلی حرف ها باشد. اما داخل زمین فوتبال که کسی نمی تواند کاری کند. یازده نفر باید مقابل یازده نفر قرار بگیرند و بازی کنند. من به عنوان یک مربی مثلا برای بازی خودمان در تهران ملاک نمی گذارم که می خواستند پرسپولیس نبازد. ملاک را این می گذارم که داور اشتباه کرده. اما در همان مقطع یکی از بازیکنان پرسپولیس به یک دلیل باید محروم می شد. من پرسیدم چرا این اتفاق نیفتاد. مسئولان باشگاه گفتند این کار را نمی کنند. گفتم چرا؟ و پاسخ این بود که چون پرسپولیس دوران محرومیتش را سپری می کند و بازیکن زیادی ندارد، معمولا فدراسیون در این موارد نه فقط با پرسپولیس حتی فصل قبل با تراکتور هم چنین رفتاری کرده. من چنین چیزهایی شنیدم. اما این موضوع که بگویم پرسپولیس به این دلیل قهرمان شده که همه پشت این تیم بودند درست نیست.

الان حرف های آقای کی روش دو بخش است. یکی درباره امکانات تیم ملی که حرفه ای هست و همه ای دنیا زده می شود. اما بخش مربوط به اینکه پرسپولیس با پرواز فرست کلاس رفته و ... چیزهایی است که در حیطه سرمربی تیم ملی آن هم در کوران مسابقات نیست. به هر حال تیم ملی هم طی این مدت از چنین پروازهایی استفاده کرده.

من فکر کنم در پستی که گذاشتم کامل توضیح دادم. برای اینکه شما در فوتبال دوام بیاورید باید از کلماتی استفاده کنید که خیلی وقت ها دوست هم ندارید بیان کنید. من نمی توانم از این کلمات استفاده کنم پس می روم و در خانه ام می نشینم. آقای کی روش هم هر حرفی که فکر می کند درست است را می زند. حالا شما می گویید چرا الان این حرف ها را می زند؟ خب به هر حال وقتی بازی تیم ملی هست آقای کی روش می تواند این حرف ها را بزند.من آخرین باری که در ایران بودم به کمپ تیم ملی رفتم. اوسیانو کروز هم آنجا بود. از من استقبال کرد و بیشتر از یک ساعت با هم صحبت کردیم. به من گفت ما از حضور مربیان باشگاهی در کنار تیم ملی استقبال می کنیم. اینکه اینجا باشند و با ما صحبت کنند، بی نهایت از این اتفاق استقبال می کنیم. از او پرسیدم آیا می توانم بازیکنانم در تیم ملی را از اردو خارج کنم، به من گفت هیچ مشکلی در این باره وجود ندارد. من می بینم که تیم ملی دوست دارد با سرمربیان داخلی در ارتباط باشد اما ما جلو نمی رویم. ما نمی رویم با مربیان تیم ملی صحبت کنیم. من وقتی به کمپ تیم ملی رفتم، قشنگ نشستیم با هم حرف زدیم و اجازه بازیکنان ملی پوش تراکتور را برای خروج از اردو گرفتم. این ارتباطی که میان مربیان داخلی و سرمربی تیم ملی است، خیلی ضعیف است. ما می گوییم کی‌روش مستبد است اما من شخصا در فوتبال ایران از حجب و حیایم لطمه خوردم. خیلی ها به من گفتند خیلی با حجب و حیا صحبت می کنم، من گفتم نمی توانم طور دیگری صحبت کنم. به من گفتند ضرر می کنی و ضرر هم کردم. چون من آمدم از بازیکنم دفاع کنم، گفتم بازیکن من اشتباه کرده و من مقصرم، بعد همه به من گفتند این خودش می گوید مقصر است. ولی اینگونه نبود. من از بازیکنم دفاع کرده ام و الان هم این کار را می کنم. اما یکی مثل کی‌روش این شکلی نیست. یکی مثل کی‌روش می رود درون شکم منتقدانش. من نه کار کی‌روش را تایید یا رد می کنم و نه کار خودم را درست یا غلط می دانم. من می گویم هر کسی یه اخلاقی دارد اما خب تو فوتبال ایران، ماخوذ به حیا بودن محکوم به شکست خواهد بود. شما نمی توانید در فوتبال ایران هم محجوب و موفق باشید. چون به شما اجازه فعالیت نمی دهند.

*فضای اطراف تیم ملی انگلیس هم شباهت زیادی با تیم ملی ایران دارد. آیا در فوتبال انگلیس هم سرمربی هایی هستند که بخواهند حمله کنند و این گونه حق خودشان را بگیرند؟

نه اصلا نباید مقایسه کنیم و واقعا هم قابل مقایسه نیست. واقعا امکاناتی که برای تیم ملی انگلیس فراهم می شود و امکاناتی که برای تیم ملی ایران فراهم می شود غیر قابل مقایسه است. من کمپ تیم ملی انگلیس رفته ام، فوق العادست. شاید تنها مجموعه ای که در میان تیم های فوتبال ملی و باشگاهی قابل مقایسه با کمپ تیم ملی انگلیس باشد، مجموعه اتحاد باشگاه منچسترسیتی است که به تازگی بازسازی شده است. امکانات تیم ملی انگلیس خارق العاده است و مربی های تیم ملی این کشور دغدغه ای برای موضوعاتی از این دست ندارند. اما دغدغه در اختیار داشتن بازیکن را دارد. نمی تواند بازیکنان را از باشگاه ها بگیرد آن هم به دلیل فشردگی مسابقات است. مثلا باشگاه ها می گویند ما بازیکن را 48 ساعت زودتر به تیم ملی تحویل می دهیم. من کمپ تیم ملی ایران را دیده ام و به اوسیانو کروز هم گفتم چیزی که شما ساخته اید را تیم های سطح پایین انگلیسی هم دارند. چنین مجموعه ای را تیم ملی ایران دارد، چرا تیم های باشگاهی ایران چنین امکاناتی ندارند؟ چرا تیم های ایرانی هیچکدام ساختار درستی ندارند؟ در انگلیس می گویند شما هر چه قدر هزینه می کنید بیست درصد آن برای آکادمی ها باشد. کدام باشگاهی در ایران این کار را می کند؟ وقتی این کار را انجام نمی دهند، هیچ چیز سر جای خود نیست. وقتی هیچ چیز سر جای خود نیست، کی‌روش هم هرطور که دوست دارد حرف می زند. اگر همه چیز سر جای خودش بود من هم منتقد تیم ملی بودم و می گفتم چرا مربی تیم ملی از باشگاه ها ایراد می گیرد. مربی تیم ملی هم دقیقا کاری را می کند که باشگاه های ایرانی می کنند. کی‌روش می گوید تیم های پایه ای ایران به من ارتباطی ندارند و من سرمربی تیم ملی ایران هستم و باید گلیم خودم را از آب بیرون بکشم. چون ما از او خواسته ایم این گونه رفتار کند. چون ما از او خواسته بودیم تیم اصلی ما را به جام جهانی برساند. باشگاه نساجی به من پیشنهاد داده بود، گفتم چه چیزی از من می خواهید؟ گندم یا گردو؟ اگر گندم می خواهید در یک سال همه چیز را می سازیم و سال آینده همه چیز خراب می شود اما اگر گردو می خواهید باید صبر کنید تا این نهال شکل بگیرد و سالیان سال به شما گردو بدهد. فوتبال ما شبیه گندم است. ما از کی‌روش خواسته ایم تیم ملی ایران را بسازد اما نخواسته ایم تیم های پایه ای ایران را هم از نو بسازد. اوسیانو کروز در کمپ تیم ملی ایران مثل همه کمپ های ملی اتاق های متعلق به تیم های زیر هفده سال، زیر هجده سال، زیر نوزده سال و سایر تیم های پایه را ساخته است و می گوید آرزوی من این است که مدیران فوتبال پایه ایران اینجا بیایند و با ما صحبت کنند. من دیدم که تیم ملی آماده است با مدیران تیم های ملی پایه صحبن کند اما چرا آنان نمی روند؟ اگرکی‌روش اینطوری صحبت می کند دلیلش این است که ما او را اینگونه ساخته ایم. ما به او یاد دادیم با خواهش و تمنا چیزی به دست نمی آوری و تنها با فحاشی به جایی می رسی. و نتیجه هم گرفته است.

*بازی ایران در جام ملت ها را دیدیم. از یمن تا عراق و در جام جهانی هم این تیم ملی را دیده بودیم. این تیم ملی را چطور ارزیابی می کنید؟

من تیم های دیگر را هم دیدم. کره جنوبی، ژاپن، عربستان و استرالیا را دیده ام و به نظرم تنها تیمی که تا الان آن طور که ازش انتظار می رفت بازی کرده است، تیم ملی ایران است. جلوی عراق فوتبال بازی کردن حالت دربی دارد اما در این بازی هم دیدیم تیمی که تلاش می کرد نبازد، عراق بود. از نوع بازی متوجه می شدیم ایران تیم برتر زمین بود. مشخص بود سفید ها برتر از سبز ها هستند و راحت فوتبالشان را بازی می کردند. اما بازی احساسی و فیزیکی عراقی ها با دوندگی بی امان آن ها باعث شده بود تا ایران نتواند آن طور که دوست دارد بازی کند اما این سبک بازی هم برای یک تورنمنت مناسب نیست و خیلی سخت است تا انتها اینگونه پیشروی کنید. به نظرم ایران مقابل عراق خیلی هوشمندانه بازی می کرد. ایران از این بازی مساوی می خواست و آن را گرفت. دلیلی نداشت خودمان را به آب و آتش بزنیم. هوشمندانه بازی کردیم و از آن چیزی که بلد بودیم استفاده کردیم؛ سانتر از جناحین و ضربات سر. عراقی ها آنقدر دویدند و فیزیکی بازی کردند که تا حدود زیادی بازی به سمت جنگ و دعوا گرفت. معمولا هر تیمی مقابل ایران فوتبال فیزیکی بازی کند، ایران نتیجه نمی گیرد چون خود ایران فیزیکی بازی می کند. اما من زیاد دلواپس بازی با عراق نبودم و فکر می کنم این سبک بازی مقابل عمان هم تکرار خواهد شد. یعنی عمانی ها همانگونه بازی می کنند که عراقی ها بازی کردند و کار ایران سخت تر خواهد شد. این موضوع که می گویند ایران در گروه آسان افتاد را من قبول ندارم. این سمت جدول تفاوتی با آن سمت آن ندارد و می بینید که حتی اردن هم استرالیا را شکست داده است. عمان و اردن هم فوتبالشان شباهت زیادی با هم دارد.

*در این سه بازی گروهی به جز مسعود شجاعی و دو گلر ذخیره‌مان از بیست بازیکن استفاده کرده ایم. این خوب است یا بد؟

مشخصا حسن محسوب می شود. خیلی مهم است که شما در مرحله گروهی بازیکنانت را تقسیم کنی. مطمئنا تیم ملی ارنج اصلی خودش را می داند و این خیلی مهم است که شما در شش و هفت بازی در تورنمنت بازیکنانت را تقسیم کنی. این حربه خیلی به ایران کمک می کند تا برای بازی با عمان تیم ملی با ارنج اصلی وارد زمین شود. اما جای سوال برای من است که چرا مسعود شجاعی بازی نکرد؟ من اعتقاد دارم که مسعود سزاوار و شایسته بود که بازی کند اما به هر حال مربی تیم ملی تصمیم می گیرد. این استفاده زیاد از بازیکنان در سه بازی نشان می دهد که بازیکنان تیم ملی همه در سطح هم هستند و اینکه کی روش به یک جایگاهی رسیده که بازیکنان قبول کردند که فیکس نیستند و این موضوع بسیار مهمی است و به قول انگلیسی ها کسی داخل زمین untouchable (دست نیافتنی)  نیست. اما یه بحثی به وجود می آید که با این ترکیب های متفاوت تیم هماهنگ نمی شود اما کی روش پس از هشت سال در تیم ملی مطمئنا بازیکنانی را انتخاب کرده که آنها را بر اساس تفکرات تاکتیکی خودش آرایش می دهد و بازیکنان هم بسیار خوب تفکرات تاکتیکی کی روش را می شناسند و مشکلی در این موضوع پیش نمی آید.

 

مهدی مهدوی کیا گفته بود تیم ملی در بازی مقابل عراق یک علی علیزاده می خواست تا اوت ها را تیز تر بندازد.

مهدی نظرش را گفته و درست هم می گوید. یورگن کلوپ در لیگ جزیره یک مربی به کادرفنی اش اضافه کرده که مسئول پرتاب اوت است. این خودش یک نوع تفکر است و اوت دستی هم یکی از راه های رسیدن به گل است و به نظر من شاید خیلی ها نظرشان با مهدی متفاوت باشد. سال های قبل فوتبال به چهار صورت بود،1- زمانی که توپ در اختیار داری. 2- زمانی که توپ نداری. 3- زمانی که توپ را از دست می دهی و 4- زمانی که توپ بدست می آوری. الان دیگر اینگونه تفکر وجود ندارد. ضربات ایستگاهی دیگر یکی از ارکان فوتبال شده است.

کدام یک از بازیکنان تیم ملی تا اینجای بازی ها شما را سورپرایز کرده؟

زمانی که من به تراکتور آمده بودم خیلی ها می گفتند فوتبال اشکان دژاگه تمام شده اما اعتقادی که من داشتم این بود که ما همه باید به اشکان کمک کنیم و خوشحالم که اشکان به جایگاه اصلی خودش برگشته و در این دو دیدار نخست خیلی خوب بازی کرد.

از لحاظ بدنی می تواند در هفت بازی به تیم ملی کمک کند؟

این همان چیزی است که آقای کی روش انجام داد و بازی آخر به اشکان بازی نداد. با شناختی که من از اشکان دارم او می تواند تا پایان جام تیم ملی را همراهی کند و از لحاظ بدنی هم بعید می دانم مشکلی پیدا کند. به نظر من اشکان در بازی مقابل عراق که یک بازی فیزیکی محسوب می شد استراحت کرد، اوج کار کی روش بود.

یکی از بازیکنان مهم ما علیرضا جهانبخش است که در انگلیس بازی می کند و پس از مدتها مصدومیت در بازی مقابل عراق به میدان رفت. بعضی ها اعتقاد دارند علیرضا آن بازیکنی نیست که زمانی که بازی صفر – صفر و گره خورده بتواند بازی را برای ما در بیاورد. بعضی ها هم معتقدند پستی که علیرضا بازی می کند باعث می شود آن کارایی لازم را نداشته باشد.

من به شما صادقانه این موضوع را می گویم.اگر مربی تیمی باشم که جهانبخش را داشته باشم اینطور فوتبال بازی نمی کنم. آدم باید بر اساس تفکراتش بازیکن بگیرد یا بر اساس توانایی های بازیکن از آن استفاده کند. کی روش هم نشان داده بر اساس تفکرات خودش بازیکن انتخاب می کند نه بر اساس توانایی های آن بازیکن. و در سیستمی که کی روش استفاده می کند جهانبخش باید در فاز دفاعی هم کمک کند و این ناخداگاه از توانایی بدنی او کم می کند. علیرضا بازیکن فیزیکی نیست و این برگشت به عقبش توان او را کم می کند. من در تراکتور هم به بازیکنانم گفته بودم 8 نفر باید بدوند و اشکان و مسعود باید کار کنند. بعضی بازیکنان match winner هستند و می توانند بازی را در بیاورند اما زمانی می توانند این بازیکنان بازی را از گره خارج کنند که توان شان حفظ شود. وقتی لوییز انریکه در بارسلونا بود برای تک تک بازیکنانش وظیفه می گذاشت اما وقتی به مسی می رسید می گفت:"هر کاری دوست داری انجام بده." ما اگر بتونیم از جهانبخش در سیستمی اینگونه ازش بهره ببریم مطمئنا چیزی که از او انتظار داریم اتفاق می افتد. اما وقتی در یک چارچوب خاص قرار می دهیم و این هم به تفکر سرمربی تیم بر می گردد و کسی مقصر نیست، چون تفکرات کی روش تفکرات تیمی است نه فردی، به همین دلیل می بینیم جهانبخش نمی تواند تمام آن توانایی که دارد را نشان دهد. من اعتقاد دارم جهانبخش نباید به انگلیس می آمد و حالا که آمد تیم پایین جدولی برایتون برای او مناسب نبود. برایتون تیمی است که با توجه به تفکرات سرمربی تیمش دفاعی بازی می کند اما علیرضا اگر به آلمان، اسپانیا یا فرانسه می رفت اعتقاد دارم به مراتب توانایی اش بیشتر می شد. ما باید به جهانبخش آزادی عمل بدهیم تا خودش را نشان دهد.

در ضلع مقابل جهانبخش در زمین سامان قدوس است. سامان بازیکنی است که از جنس او در فوتبال مان زیاد داشتیم. کارهایی انجام می دهد که هم تماشاگر دوست دارد و هم کلاسیک فوتبال ایران می پسندد. کاری که اشکان دژاگه پنج سال پیش انجام می داد.

من معتقدم اشکان هنوز هم بهتر از قدوس است.اگر بخواهیم سامان قدوس را با جهانبخش مقایسه کنیم من علیرضا را باهوش تر می بینم.  قدوس از لحاظ فیزیکی  از جهانبخش بهتر است اما از لحاظ ضربه به توپ و هوش به نظرمن علیرضا بازیکن باهوش تری است. ولی سامان قدوس هم آن چیزی که ازش انتظار می رود در تیم ملی نیست.

در این تورنمنت همه دارند از قدوس لذت می برند و در خط وسط تیم ملی همه کار می کند.

اما تغییر دهنده بازی نیست. کسی نیست که بازی را برای ما در بیاورد.

کمی درباره بیرانوند صحبت کنیم.بیرانوندی که این روزها همه او را بخاطر پرتاب دست هایش دنبال می کنند.

پرتاب دست بیرانوند در انگلیس تازگی ندارد.فصل قبل در لیگ قهرمانان آسیا هم یک پرتابی انجام داده بود و علیپور را تک به تک کرده بود و آن زمان هم درمورد او صحبت می کردند.اما اینجا بیش از آن که در مورد پرتاب های بیرانوند صحبت کنند، در مورد تاریخچه زندگی اش حرف می زنند.این که در میدان آزادی خوابید و کار کرد و... او را به عنوان آدمی زحمت کش می شناسند که از هیچ به همه چیز رسیده.در اروپا دارند بیرانوند را به عنوان یک سمبل به نسل جوان می شناسانند.

بیرانوند طی یکی دو سال اخیر پخته شده و به بلوغ فکری هم رسیده. فکر می کنید این باعث می شود که بتواند برای ادامه فوتبالش به اروپا بیاید.

بازی با پای بیرانوند ضعیف است. الان فوتبال اروپا دروازه بانی می خواهد که بتواند با پا هم بازی کند.اگر بهترین هم باشی در واکنش ها،باید بتوانی با پا پاس بدهی و بازی کنی.البته که قابل حل است ولی در اروپا معمولا کسی را برای یاد دادن نمی آورند بلکه می آورند تا از او استفاده کنند مخصوصا اگر دیگر جوان نباشد و مثلا 25 ، 26 ساله شده باشد.ما حتما باید این موضوع را در فوتبالمان جا بیندازیم که دروازه بان های ما بتوانند با پا کار کنند.چون الان در فوتبال اروپا بازی از عقب شروع می شود و دروازه بان نقشی کلیدی در این امر دارند.بیرانوند اگر این مورد را داشته باشد می تواند در اروپا بازی کند.

برگردیم به تیم ملی.این را قبول داریم که ما اگر از عمان یا چین شکست بخوریم و حذف شویم یک شکست تمام عیار است.اما به نظرتان این تیم،تیمی است که بتواند قهرمان شود؟نمی خواهیم توقع الکی ایجاد کنیم.می خواهیم نظرتان را بدانیم.

بله این تیم پتانسیل قهرمانی دارد.ولی مهم ترین نکته در بازی های حذفی این است که همه چیز فنی نیست.گاهی اتفاقاتی می افتد و همه چیز به هم می ریزد.در مورد ژاپن هم باید بگویم که این تیم نظم و قدرت جام جهانی را ندارد و نکته دیگر این که ژاپن هرچه که باشد از اسپانیا قوی تر نیست. ما نشان دادیم که مقابل اسپانیا می توانیم آن گونه بازی کنیم.پس نباید دلواپس ژاپن باشیم.اتفاقا بازی مقابل تیم های گردن کلفت نگرانی ندارد. نگرانی ما بازی با تیم هایی مثل عمان و عراق است.

*این دو قطبی ای که کیروش خودش هم در به وجود آمدنش نقش داشته و با ذکر عنوان 65 میلیون هوادار تیم ملی عملا بخشی از هواداران پرسپولیس را جدا کرده،این می تواند انرژی منفی از خود ساطع کند یا اینکه بیشتر باعث اتحاد می شود؟

کیروش آدمی است که دستیار فرگوسن بوده.فرگوسن این جنگ روانی را خوب بلد بود. من فکر می کنم همه این دعواها برای این است که بازیکنان تیم ملی بروند و با همه بجنگند تا بتوانند قهرمان شوند.این کار ها باعث می شود که بازیکنان برای بردن حریص شوند.من فکر می کنم اگر اتفاق خاصی نیفتد ایران می تواند قهرمان آسیا شود.ایران آن شخصیت لازم برای قهرمانی را دارد.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :