تابناک ایلام::چند روز پیش یکی از آشنایان تعریف می کرد که لباس هایم را جهت شستشو به یکی از خشکشویی های سطح شهر دادم،پس از چند روز که برای تحویل آنها مراجعه نمودم با موضوع جالبی روبرو شدم ،کارگر خشکشویی گفت : آقا شما وقتی لباسهایتان رابه ما تحویل دادید مطمئن بودید که جیبهایتان خالی بود ؟! گفتم: آری چند بار بررسی کردم ،جیبهایم خالی بود ،حالا چطور مگه ؟! جواب داد : از همان روزی که شما لباسهایتان را به اینجا تحویل داده اید ،چند ورق ایران چک در ماشین لباسشویی افتاده است ،از تمامی کسانیکه آنروز لباس تحویل داده اند سوال کردم ،فقط شما مانده اید ،همه هم می گویند که این پولها برای انها نیست !من ماندم که با این پولها چکار کنم؟!
بدنبال تعریف این اتفاق بود که حرف خوبی زد وگفت : فلانی! با وجود تمامی مشکلات اقتصادی درجامعه،بازهم آدمهای خوب پیدا می شوند ،آدمهایی که به رغم سختی و فشار زندگی، همچنان از خود وآخرتشان مواظبت می کنند!
آری واقعا درست است !جامعه سرشار از دوز وکلک شده ،هر کسی به نحوی دنبال این است که چگونه برای فایق آمدن بر مشکلات زندگی و سختی های کمر شکن معیشتی ،راه میان بری را انتخاب کند ،یکی با سمبل کاری ،دیگری با کم فروشی و کسانی هم با دست یازی به اطلاعات کارتهای بانکی !کسانی هم هستند که حس سیری ناپذیر آنان ،کاری کرده که تمامی بیت المال و منابع عمومی را مال خود تلقی کرده تا از هیچ کوششی برای اختلاس و دزدی و ..فروگذار نکنند!
اما این وسط هستند کسانی که با حقوق ناچیز کارگری ،زیر بار فشار اقتصادی وگرانی کمر خم کرده ،اما همیشه به دنبال شکست نفس خویش بوده اند،صورتشان را با سیلی سرخ نگه داشته اما هرگز تسلیم وسوسه ها برای بردن لقمه حرام بر سر سفره زن وفرزندانشان نشده اند ،اگر هم بر حسب اتفاق به انبوهی پول و زویرآلات دست یافته اند ،آن را مال خود تلقی نکرده وتمام سعی و تلاششان را برای یافتن مالباخته به کار بسته اند ،اینها همان کسانی هستند که ما را به وجود سلامت نفس و حضور آدمهای خوب در جامعه امیدوار می کنند.
حتما تاکنون بارها وبارها از ایثار واز خودگذشتگی ها شنیده اید ،افرادی که به رغم مشکلات مالی و حقوق ناچیز به کلی مال ،پول ویا طلا وجواهرات دست یافته اند ،اما در کمال ناباوری وبا وجود نیاز ،سخاوتمندانه آن را به صاحب مال باز گردانیده اند !
شاهد زنده ما اتفاق جالبی است که چند روز پیش در شهر مهران روی داده است ،فردی که کیف محتوی تمامی دارایی خود ،نزدیک به 80میلیون تومان ارز را در وسط شهر مفقود می کند ،تمامی شهر ودوربین ها وکلانتری ها رابرای یافتنش جستجو می کند ،اما اثری از آن یافت نمی شود .
چند روز بعد ،به صورت اتفاقی چشمش به اطلاعیه ای به مضمون " کیف حاوی مقداری پول پیدا شده است ..."در یکی از گروههای تلگرامی توجه او را جلب می کند ،به سراغ آگهی دهنده می رود ،نشانی را می دهد و در کمال ناباوری به کیف مفقود شده خود می رسد !
نکته جالب اینجاست که یابنده خوش قلب کیف محتوی این حجم بالای پول، یکی از کارکنان شریف شهرداری مهران بوده است ،فردی که با حقوق ناچیز گذران زندگی می کند،واین حجم پول می توانست گره های زیادی از زندگی اش را باز کند ،اما هرگز تسلیم وسوسه ها نشد که گره های زندگی اش را به قیمت ایجاد یک گره بزرگ در زندگی همنوعش باز نماید.
آری ! در وسط دعواها وبد اخلاقی های سیاسی و اجتماعی ،در میان انبوه خبرهای زرد و زد، در اوج تخریب ها ،دزدی ها ،رانت خواری واختلاس های چند هزار میلیاردی ،باز هم کور سوی امیدی از نمردن اخلاق در جامعه وجود دارد ،کورسویی که کلی انگیزه و انرژی از خود ساطع می کند ،انرژی که با خود امید به زیستن در جامعه سالم واخلاقمند را زنده می کند !قدر این اسوه های اخلاق ،ایثار وسخاوت را بدانیم !
درود بر انسانیت ، درود بر تابناک 