مرور روزنامه‌های یکشنبه ۲۴ اسفندماه؛
خرید شب عید چقدر تمام می‌شود؟ سه روایت از روز ترور حجاریان، استقبال سرد از سعید محمد، بهار ۱۴۰۰ و افق پیش‌ روی ایران، برخورد قاطع تهران با زیاده‌خواهی‌ها، برجام ایران، برجام امریکا، ادامه آشفتگی قیمت‌ها در بازار مرغ در سایه سوء مدیریت‌ها، عروسی در روستا‌ها عزا در بیمارستان‌ها، روند واکسیناسیون سرعت می‌گیرد، بن بست بر سر احیای برجام، «نه» انصارالله به توافق امریکایی، کف حقوق کارگران؛ ۴ میلیون و ۲۰۰ هزارتومان و تازه‌ترین رنگ‌بندی کرونایی شهر‌های کشور، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۹۴۸۴۹۲
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۱ 14 March 2021

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های امروز یکشنبه ۲۴ اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که نامه انتقادی ظریف به مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و پیغام و پسغام‌های برجامی از یک سو و آشفتگی در بازار مرغ و گوشت و وعده ساماندهی بازار میوه در کنار هشدار‌ها درباره احتمال اوج گرفتن کرونا بعد از سفر‌های نوروزی و پیش بینی‌ها از وضعیت اقتصاد در سال ۱۴۰۰ از سوی دیگر در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

 
 


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم؛


آقای روحانی، چرخ اقتصاد می‌چرخد، امّا بالعکس!

سهراب بختیار، اقتصاددان طی یادداشتی در شماره امروز مستقل با عنوان چرخ اقتصاد می‌چرخد، امّا بالعکس نوشت: در حالی که طی روز‌های گذشته ریاست محترم جمهوری در جلسه هیئت دولت عنوان فرمودند: «اینکه گفتیم سانتریفیوژ می‌چرخد و چرخ اقتصاد هم می‌چرخد، به آن عمل کردیم و ما انرژی هسته‌ای را بی‌هزینه کردیم»، ولی شواهد مستدل اقتصادی در سفره معیشتی مردم و بخش‌های متعدد اقتصادی در کشور نمایانگر مطلبی دیگر است.

جناب آقای رئیس جمهور؛ با توجه به سیطره تحکمی دولت بر بانک مرکزی و مرکز آمار ایران و انتشار آمار مصلحتی و قطره‌چکانی آن در جامعه که از نظر بنده و بسیاری از اقتصاددانان غیر قابل استناد است و طبق همین آمار میانگین رشد اقتصادی صفر درصدی کاملاً مشهود است، تورّم نقطه به نقطه بیش از ۵۰درصدی، تغییرات پی در پی قیمت ارز و طلا و... رشد بیش از چند صد درصدی و فاجعه‌بار مسکن و موارد بی‌شمار دیگر نویدی بر چرخیدن چرخ اقتصادی را نمی‌دهد!

آقای روحانی، چرخ اقتصاد می‌چرخد، امّا بالعکس! /تحریم سیاسی تهران از سوی مسکو؟! /شعار مقاومت در تهران فرزندآوری در کانادا!
حضرتعالی با استناد به کدام آمار بر فرمایشات خود صحّه می‌گذارید؟
جناب آقای دکتر روحانی، در حالی که آمار سال گذشته مرکز پژوهش‌های مجلس مبنی بر اینکه ۴۰ درصد جمعیت مردم ایران زیر خط فقر قرار دارند، با بررسی سرانگشتی امسال بر تعداد متقاضیان وام یک میلیون تومانی معیشتی طی ماه‌های گذشته که بالغ بر ۱۷ میلیون نفر سرپرست خانوار را شامل می‌شود و با احتساب ۴ نفر جمعیت متوسط خانوار، جمعیتی نزدیک ۷۰ میلیون نفر را در بر می‌گیرد که خود بیانگر میزان تقریبی جامعه زیر خط فقر فعلی ایران اسلامی می‌باشد.


جناب آقای دکتر روحانی! بر اساس تعداد متقاضیان وام ناچیز یک میلیون تومانی اقشار محروم جامعه و بی‌تردید در حدود ۸۰ درصد مردم ایران در حال حاضر و براساس پارامتر‌ها و متغیر‌های اساسی اقتصادی زیر خط فقر زندگی می‌کنند. همچنین و طبق آمار بخشی از این تعداد با درآمدی در حدود ۹۰۰ هزار تومان ماهانه و بخش دیگری نیز فقط با واریز مبلغ ناچیز یارانه امرار معاش می‌نمایند که در واقع فقر مطلق محسوب می‌شود.


جناب آقای حسن روحانی ریاست محترم جمهوری، شرایط بحرانی در اقتصاد و تحریم و خودتحریمی و شرایط ناشی از بیماری کرونا نیز مزید بر علت شده است تا طی ماه‌های گذشته تعطیلی کسب و کار‌ها و بالطبع تعدیل نیرو و بیکاری بیشتری را شاهد باشیم. ریاست محترم دولت تدبیر و امید! در دولت حضرتعالی وضعیت معیشتی اقشار مختلف جامعه سقوطی فاحش داشته است و بر اساس گزارش مرکز آمار ایران و اطلاعات به‌دست آمده از مقدار مصرف سرانه کالا‌های اساسی در کشور، خود نمایانگر تضعیف و کوچکتر شدن سفره معیشتی مردم در دولت فعلی است که علّت اصلی آن تورّم شدید در این قبیل کالا‌ها است. کالا‌هایی همچون گوشت، مرغ، ماهی، روغن، برنج، لبنیات و ... که کم کم از سفره معیشتی اقشار متوسط و ضعیف جامعه حذف می‌شود. جناب آقای رئیس جمهور! شاخص‌های اقتصادی اکثر عرصه‌های مختلف جامعه از جمله شیوه زیستن، اشتغال، معیشت را در بر می‌گیرد که با فرمایش حضرتعالی در رابطه با چرخیدن چرخ اقتصاد، تناقض دارد. مولفه‌های اساسی همچون خط فقر، توسعه انسانی، شاخص گرسنگی، قدرت و توان خرید، سهولت کسب و کار، سرانه مصرف غذا، نرخ بیکاری، نرخ تورّم، تولید خالص و ناخالص، ضریب نابرابری درآمد، شاخص کیفیت زندگی و ... که موارد تاثیرگذار در رشد اقتصادی است مواردی که در حال حاضر و در دولت فعلی نه تدبیری در اِصلاح آن دیده می‌شود و نه امیدی!

 

تحریم سیاسی تهران از سوی مسکو؟!

«جهان‌صنعت» طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان تحریم سیاسی تهران از سوی مسکو؟! نوشت: دیروز در همین ستون نوشتیم که روسیه برای حل مساله سوریه به جای گفتگو‌های سه‌جانبه تهران- مسکو- آنکارا، مذاکرات دوحه- مسکو- آنکارا را ساخته و پرداخته است. در حالی که ایران با وجود شرایط تحریم آمریکا هزینه‌های مالی قابل اعتنایی در جریان نجات بشار اسد کرده و شماری از فرماندهان نظامی‌اش را در جریان جنگ از دست داده است و در این دوران دوحه بسیار دورتر از تهران در جنگ سوریه بود جایگزین کردن این کشور کوچک به جای ایران نشان می‌دهد روسیه از دست ایران عصبانی است. حالا خبر می‌رسد همزمان با تمدید معاهده ایران و روسیه به مدت پنج سال دیگر، روسیه از ایران برای مذاکرات صلح افغانستان دعوت نکرده است. مسکو با این رفتار خود و دعوت از کشور‌هایی مثل ترکیه، قطر، پاکستان و نیز گروه طالبان و دعوت نکردن ایران برای مذاکرات صلح افغانستان نشان می‌دهد این عصبانیت از کشورمان و بی‌توجهی به کشوری که با افغانستان مرز مشترک قابل اعتنایی دارد نمایش بی‌تفاوتی به ایران است. این دو رخداد به فاصله چند روز نشان‌دهنده تحریم سیاسی تهران یا دست‌کم دولت ایران از سوی مسکو است.

آقای روحانی، چرخ اقتصاد می‌چرخد، امّا بالعکس! /تحریم سیاسی تهران از سوی مسکو؟! /شعار مقاومت در تهران فرزندآوری در کانادا!
چرا روسیه می‌خواهد بی‌تفاوتی به ایران را آشکار سازد و به سوی تحریم اعلام‌نشده ایران رفته است؟ در این باره می‌توان داوری‌های گوناگونی داشت؛ یک داوری این است که روسیه نمی‌تواند غیر از دولت و وزارت امور خارجه ایران برای گفتگو‌های صلح، نهاد‌های دیگر از جمله نهاد‌های نظامی را به مذاکرات فرا خواند، چون این کار در عرق دیپلماتیک نمی‌گنجد. از سوی دیگر روس‌ها شاید می‌دانند دولت ایران در مناسبات خارجی کشور نقش و سهم بالایی ندارد بنابراین حضورش در این نشست‌ها فایده‌ای ندارد.


یک داوری دیگر که به نظر می‌رسد بیشتر از فرض قبلی قوت دارد این است که روس‌ها از جریان گفتگو‌های تهران – واشنگتن به طور غیرمستقیم اطلاعات کافی دارند و از اینکه دولت روحانی توانسته مقام‌های بالاتر از دولت را متقاعد کند که با وجود کارشکنی‌های بایدن باز هم به طور غیرمستقیم با مقام‌های آمریکایی گفتگو شود عصبانی‌اند. واقعیت این است که روس‌ها هرگز علاقه ندارند داستان تحریم ایران و بالاتر از آن، مناسبات ایران و غرب حتی غرب بدون آمریکا به جایی برسد، زیرا ایران رقیبی نیرومند برای روسیه در حوزه صادرات نفت و گاز به حساب می‌آید. در همین سه سال تازه‌سپری‌شده و در غیاب ایران از بازار‌های جهانی نفت اولا روسیه سهمی از صادرات ایران را در اختیار گرفته است، ثانیا در غیاب صادرات نفت ایران قیمت‌ها بالا مانده یا کمتر سقوط کرده است. ایران همچنین رقیب بزرگ روسیه در بازار گاز به حساب می‌آید و در صورت ورود ایران به بازار گاز با سرمایه‌گذاری‌های بیشتر که در غیاب رفع تحریم ممکن می‌شود اروپا می‌تواند گریبان خود را از چنگ روسیه بیرون بکشد.
به نظر می‌رسد روسیه به دلایل یادشده ایران را در تحریم سیاسی قرار داده و سال‌هاست راه ایران را برای عضویت کامل ایران در اوراسیا باز نمی‌کند.

شعار مقاومت در تهران فرزندآوری در کانادا!

سید علیرضاکریمی در سرمقاله امروز آفتاب یزد با عنوان شعار مقاومت در تهران فرزندآوری در کانادا! نوشت: خوشبختانه کثرت کار باعث شده مدت مدیدی این توفیق را داشته باشم که بیننده برنامه‌های رسانه ملی نباشم. لیکن گهگداری از بازتاب‌ها متوجه محتوای برخی برنامه‌های تولیدی این رسانه می‌شوم. آخرین نمونه آن که باعث شده چند خطی قلمی کنم بر می‌گردد به سخنان رامبد جوان، مجری و تهیه‌کننده برنامه خندوانه که در شبکه‌های اجتماعی بازتاب بسیاری داشته است.
به طور خلاصه و موجز اگر بخواهم عرض کنم او در یکی از برنامه‌های سری جدید خود مردم را دعوت به تحمل و مقاومت کرده تا از این شرایط خطیر عبور کنیم. اتفاقا حرف صوابی گفته است. شرایط و تحدید‌های کرونایی عالم گیر است و همه را شامل شده است. هرچند اخیرا کشور‌هایی که در واکسیناسیون پیشرو هستند، نشانه‌هایی می‌بینند که امیدآفرین است، ولی همچنان جهان درگیر این موضوع دهشتناک است.

آقای روحانی، چرخ اقتصاد می‌چرخد، امّا بالعکس! /تحریم سیاسی تهران از سوی مسکو؟! /شعار مقاومت در تهران فرزندآوری در کانادا!
اما موضوعی که در شبکه‌های اجتماعی محل بحث شده نه این سخنان رامبد جوان بلکه تناقض رفتاری و لسانی وی است. همانطور که خود رامبد جوان تایید کرده او فرزند‌ش را در کانادا به دنیا آورده است. تصاویری هم که منتشر شده این موضوع را تایید می‌کند. ضمن آن که حقوق دریافتی این مجری تلویزیون از این رسانه گفته می‌شود کلان است. بهرحال وقتی جامعه، آن لاکچری بازی مجری را در کنار سخنان او درباره لزوم مقاومت مردم می‌گذارد احساس ناخوشایندی پیدا می‌کند. باید به مردم حق داد. جامعه شناسان می‌گویند - و درست هم می‌گویند- تبعیض از فقر بدتر است. وقتی مجری دم از مقاومت در یک برنامه تلویزیونی می‌زند باید زندگی او نیز با این اظهارات همخوانی داشته باشد. این مجری می‌تواند یک زندگی فوق لاکچری را تجربه کند و کسی هم حق تعرض ندارد، اما به شرطی که شعار مقاومت تحویل مردم ندهد. او یک بیزینس مستقل راه بیاندازد و درآمد میلیاردی داشته باشد صرفنظر از اینکه مردم چگونه زندگی می‌کنند. ولی وقتی از بیت المال حقوق کلان می‌گیری و آن را در کانادا خرج می‌کنی نمی‌توانی نیشت را باز کنی و شعار «تحمل» دهی!


البته این موضوع باید ریشه یابی شود. یعنی لازم است مشخص شود چرا یک سلبریتی به خود جرات می‌دهد اینگونه رفتار تناقض آمیز داشته باشد. پاسخ ساده است. هنگامیکه برخی سیاسیون و مسئولان ما عینا همینگونه عمل می‌کنند چرا نباید رامبد جوانِ نوعی، اینگونه باشد؟ عده‌ای از کسانیکه در تریبون‌های مختلف شعار‌های آنچنانی تحویل جامعه می‌دهند تمام فرزندان شان در فرنگ هستند و نوع زندگی شان در تهران لاکچری است. آنان تاکنون پایین‌تر از میدان ونک را ندیده اند. اگر گذرشان به پایین شهر هم خورده آنقدر رنگ شیشه اتومبیل شان تیره است که متوجه نشده‌اند پیرامون شان چه خبر است.
فلذا نقد به رامبدجوان بجا و درست، ولی متوجه باشیم او این رویه را در کلاس درسی یاد گرفته که معلمان آن یکسری از مسئولان و مدیران هستند. هر کس جای رامبد جوان باشد حتی اگر قدری هم باهوش باشد و درسخوان می‌داند در این کلاس چگونه نمره قبولی بگیرد!

بیشتر بخوانید:

 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار