روزنامه آرمان ملی در مطلبی با عنوان «کاهش آسیبهای اجتماعی؛ برخورد اصولی یا چکشی؟» به قلم سیدحسن موسویچلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران این گونه آورده است:
طی هفته گذشته استاندار، شهردار و رئیسجمهور در مناطق و مراکز مختلفی که در حوزه حمایت از آسیبدیدگان اجتماعی فعالیت میکنند، حضور پیدا کردند. حتی اولین جلسه شورای اجتماعی کشور با حضور رئیسجمهور هم برگزار شد.
استاندار، شهردار و رئیس شورای شهر هم گویا جلسات متعددی برای موضوع آسیبهای اجتماعی داشتند. از این بابت که در شروع کار دولت موضوع آسیبهای اجتماعی در دستور کارشان قرار میگیرد، یک فرصت است گرچه با توجه به شرایطی که در کشور داریم، اگر دیر هم بجنبند، آسیبهای اجتماعی مسئله امنیتی ایجاد خواهد کرد؛ لذا یک بخش به اقتضای شرایطی است که در کشور داریم و بخش دیگربه اقتضای مسئولیتهایی است که دولت و حوزه مدیریت شهری و سایر سازمانهای مرتبط دارند.
اما به چند نکته اشاره میکنم. نخست اینکه از همین ابتدا نگاههای ضربتی و برخوردهای چکشی با موضوع آسیبهای اجتماعی را از دستور کارشان خارج کنند. این استراتژی برخوردهای قهری، جمعآوری با هدف ساماندهی و پاک کردن مردم از خیابان- که البته اصطلاح من نیست و از گذشته مسئولان به کار میبردند- محکوم به شکست است. با این استراتژی و با این رویکرد اگر بخواهند کاری بکنند، همان بهتر که کاری انجام ندهند.
نکته دوم اینکه مدیریت این حوزه در کوتاهمدت جواب نمیدهد. یعنی فکر نکنیم اگر یک کار کوتاهمدت انجام دادیم، نتیجهاش کاهش آسیبهای اجتماعی میشود یا میگوییم آسیبها را به صفر میرسانیم. آُسیبهای اجتماعی هیچ موقع در ایران و در هیچ جامعهای به صفر نمیرسد.
حداقل در شرایط کنونی نشانهای از به صفر رساندن آسیبهای اجتماعی نیست. کسانی که با این ادبیات در جلسات مینشینند و تصمیم میگیرند حداقل نکتهای که وجود دارد آسیبهای اجتماعی، پیچیدگی، تنوع، دشواری مدیریت این حوزه را نمیشناسند. برخورد با آسیبدیدگان اجتماعی، برخورد با سد معبر نیست. موضوع آسیبهای اجتماعی یک موضوع بسیار سخت و درهم پیچیده است اگر قرار است در این حوزه کاری انجام شود، باید با نگاه واقعبینانه با این موضوع برخورد شود. نکته سوم اینکه از تجارب قبلی درس بگیریم.
نقاط قوت و ضعف اقدامات قبلی را بشناسیم، مبتنی بر شواهد برنامهریزی کنیم، منابعمان را در نظر بگیریم. نکته چهارم اینکه از تمام ظرفیتها اعم از دولتی، غیردولتی، بخش خصوصی در سطوح مختلف پیشگیری بتوانیم کمک بگیریم. نکته پنجم اینکه آسیبهای اجتماعی معلول شرایطی است که در جامعه وجود دارد. با نگاه جزیرهای به آسیبهای اجتماعی نگاه نکنیم. اقتصاد ضعیف، فرهنگ ناکارآمد، حوزه سیاست، نهادهای آموزشی مثل آموزش و پرورش، رسانه، وزارت علوم و نهادهای فرهنگی عملکرد خوبی نداشته باشند، مجموعا میتوانند بستری فراهم کنند که آسیبهای اجتماعی گسترش پیدا کند. نکته ششم اینکه الان آنچه که صحبت میشود، آسیبهایی است که ما درخیابان داریم، میبینیم. آسیبهای اجتماعی فضای مجازی موضوع بسیار جدی است که هرچه جلوتر برویم، چاه این نوع آسیب اجتماعی دارد، عمیقتر میشود، برای این موضوع باید تدابیر لازم اتخاذ شود.
نکته هفتم اینکه بدون شک بهرهگیری از یافتههای متخصصان، صاحبنظران مرتبط با این حوزه، بکارگیری مدیران متخصص در این حوزه، میتواند فرصتی باشد تا برنامههایی که تدوین میشود مبتنی بر واقعیت باشد و هم قابلیت اجرا را داشته باشد و مغایر مبانی و رویکردهای علمی نباشد. امیدواریم با ورود دولت و مجلس و شهرداری در حوزه آسیبهای اجتماعی کمک کند که ما در پیشگیری از بروز آسیبهای اجتماعی فعالتر عمل کنیم. بدون شک دولت میتواند، آموزش و پرورش را به عنوان بهترین بستر برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و ارتقای سلامت روانی اجتماعی انتخاب کند. البته منوط به این است که در آموزش و پرورش و وزارت علوم این تفکر نهادینه شود. به امید آن روز.