به گزارش تابناک مازندران، خبر مازندران نوشت که برف در فرهنگ مردم مازندران به این شرح است:
در مازندران به برف (وَرف) می گویند انواع برف عبارتند از :
۱- پِک پِک : بصورت پفکی و دانه دانه که به زمین نرسیده آب می شود.
۲- چِپ چِپا : در واقع نوعی گل که در بهار می روید (گل پامچال) و به برنج ریز چپا می گویند برفی که دانه های ریزی دارد.
۳- گَرد بزه ورف : برفی که همچون آرد لایه نازکی بر زمین بنشیند و سفید کند.
۴ - دار زله ورف : برفی که فقط روی برگ ها بنشیند.
۵- چَرم دله ورف : به اندازه دو سانت بر روی زمین بنشیند چرم (چارق)
۶- ورف لِچه : به اندازه ۴_۵ سانتی متر لچه یعنی چهار انگشت
۷- سگِ رج : به اندازه ای که رد پای سگ در آن مشخص باشد.
۸- نیمچه ورف : یعنی برف بیشتر از ۵ و کمتر از ده سانتی متر
۹- ورفِ طَرِق : طرق همان طریق و راه می باشد بیش از ۲۰ سانت که باید آن را پارو کرد و معبری برای عبور و مرور باز کرد.
۱۰- ورف تا لینگ گردن : برف تا زیر زانو بیش از ۳۰ سانت باشد.
۱۱- ورف تا زندی : برف تا زانو ببارد بیش از ۴۰ سانت
۱۲- گتِ ورف : بیش از ۵۰ سانت که حیوانات نتوانند چرا کنند.
۱۳- ورف ویسه : اسم مکان محل سقوط بهمن یا ریزش ورف
۱۴- ورف خَره : خره یعنی خورشید
برفی که در مقابل آفتاب آب نشود.
۱۵- ورف لینگه : زمانی که ارتفاع برف به بیش از یک متر برسد.
۱۶- کوتنا سر : برفی که زیر پای آدمها، ماشین و حیوانات بر اثر رفت و آمد سفت شود را گویند.
۱۷- ورف گانده : گلوله برفی
۱۸- ورف خِرِه : برفی که در یک مکان انباشته شود.
۱۹- شِد دکته ورف : برفی که در حال آب شدن می باشد.
۲۰- پلنگ پشت : زمانیکه برف آب شود اما لکه های از برف باقی بماند.
۲۱- چتری : موقعی که دامنه کوه برف ها آب شود اما چون موی پیشانی عروس ها کوه برف باقی بماند.
۲۲- چپری : از هر سو برف ببارد تند به همراه باد و بوران
۲۳- دِميستی : گلوله گلوله ببارد
۲۴- كوك پر كانده : برف به همراه سوز و سرما که پَر کبک کَنده می شود.
۲۵- پوس کلا اِندا ورف : برفی که به اندازه کلاه باشد