تابناک ایلام، علی اصغر اسدی::انتخابات چهاردهم با تمام فراز و فرودهایش به پایان رسید و با اقبال بخشی از جامعه و میدان داری جریان اصلاحات ، هم اینک دکتر مسعود پزشکیان کاندیدای مورد حمایت این جریان در پاستور فرآیند شکل دهی تیم مدیریت خود را آغاز کرده است .
اگر از منظر میزان مشارکت به انتخابات اخیر نگریسته شود ، باید بپذیریم که با وجود تمام تلاش ها از سوی دو جریان سیاسی مطرح کشور ، آنان نتوانستند ،نظر بیش از نیمی از آرای خاموش جامعه را به سمت خود جلب کنند ،اما در عین حال در پایین ترین سطح مشارکت این جریان اصلاحات بود که توانست فرصت خدمت را برای دوره چهاردم از آن خود نماید
هرچند نباید موضوع آسیب شناسی چرایی عدم اقبال مورد نظر به صندوق های رای را برای انتخابات آتی فراموش نماییم ،اما ضرورت دارد با امعان نظر به برخی موضوعات در مسیری حرکت کرد که از تبدیل این وضعیت به ظاهر جناحی، به بحرانی حاکمیتی جلوگیری کرد.
چرا که بررسی میزان مشارکت در استان های مختلف و خصوصا استان ایلام که همواره در انتخابات مختلف در صدر مشارکت قرار داشته ،نشان می هد ابقای بر این وضعیت و عدم در پیش گرفتن رفتاری متفاوت برای تامین نظر قاطبه مردم ،میتواند این وضعیت را به بحران مشارکتی به مراتب بدتر از امروز تبدیل کند.
از آنجاییکه نگاه رای دهندگان این دوره و خواسته قاطبه فعالین سیاسی انتخاباتی از جوانان گرفته تا دانشجویان و نخبگان جامعه بر صداقت ، پاکدستی و رو بازی کردن منعقد شده و خروجی آن به حضور مسعود پزشکیان در پاستور منجر شده است. از اینرو تمرکز بر این نگاه برای تشکیل تیم مدیریتی قوی در مرکز ثقل مدیربت اجرایی و استانها ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
اگر چه در پسا انتخابات ادوار گذشته شکل گیری گعده های خانگی برای تقسیم مصادر مدیریتی به یک رویه تقریبا جا افتاده مبدل شده و منکر حضور افراد همفکر در پست های مدیریتی نیستیم ،اما با توجه تغییر نگاه مردم و کاهش ضریب نفش جریانات سیاسی در انتخاب افراد و در رای آن متفاوت بودن انتخابات اخیر ،بایستی برای اعتمادزایی بیشتر بر پایه نگاه پیش گفته شده ، مولفه های انتصاب مدیران باید از سهم خواهی به شایسته سالاری تغییر ریل دهد.
از اینرو هم فعالین سیاسی اصلاح طلب در استان و کلان باید بر این مهم اهتمام ورزند که ضمن ملحوظ داشتن بهره گیری از همفکران سیاسی در مصادر مدیریتی ، با به حاشیه راندن سهم خواهی های مخرب ستادی ، شایسته سالاری مبتنی بر توانمندی ،پاکدستی ،صداقت و مهمتر از آن توان مدیریتی را در دستور کار قرار دهند.
چرا که معتقدیم چنانچه مولفه های فوق بعنوان بیس فکری انتخاب رییس جمهور از سوی رای دهندگان به حاشیه رانده شود و افرادی در راس پست های مدیریتی قرار گیرند که رفتار ،منش و مسلک آنان با خواسته آنان در تباین باشد، باید از همکنون این فرصت مهم خدمت را از کف دسته تلقی نماییم.
چرا که استیلای تفکرات سهم خواهانه بر سپهر مدیریتی کشور بعنوان یک آسیب جدی ،اعتماد رای دهندگان را تحت شعاع قرار داده و در انتخابات شوراها به شکل بی رقبتی و بی تفاوتی تجلی خواهد یافت.
از اینرو هم فعالین سیاسی اصلاح طلب و هم دستگاههای امنیتی باید از منظر نگاه کلان حاکمیتی به این مقوله نگربسته و از همکنون بر این آسیب مهم متمرکز شوند.
جریان اصلاحات با نگاه به این انتخاب به عنوان یک فرصتی که شاید در مختصات ذهنی بسیاری از آنان بازگشت به قدرت آن هم در کمتر از سه سال محلی ازاعراب نداشت ، با گذشت و ایثار و چشم بستن بر تمایلات فردی ،موضوع انتصابات را در چارچوب خواست رای دهندگان پیگیری نموده و دستگاه امنیتی هم با امعان نظر به این مهم از شکل گیری بحران مشارکت در انتخابات شوراها و ریاست جمهوری دور بعد جلوگیری نمایند
زیرا چنانچه از همین الان سهم خواهی ها بر تشکیل تیم مدیریتی استان ها غلبه کرده و شایسته سالاری بر پایه خواست رای دهندگان از جنس صداقت ،پاکدستی و تخصص مدیریتی به حاشیه رانده شود ، نه تنها در زودهنگام و در انتخابات آینده این فرصت برای اصلاح طلبان از دست خواهد رفت ،بلکه کشور با یک بحران مشارکت خطرناکی روبرو خواهد شد که حاکمیت را با چالش مقبولیت و مشروعیت روبرو خواهد کرد که در آن صورت اصلاح و اصول نیز تهی از معنا خواهد شد./م