نمایشگاه مطبوعات فارغ از اینکه در چه زمان و توسط چه دولتی برگزار میشود فرصتی برای ارتباط رسانهها با مردم از یکسو و ارتباط مسئولان با رسانهها از سوی دیگر است.
در دنیای امروز با توجه به فراوانی اطلاعات نمیتوان نسبت به رسانه و جایگاه آن بیتفاوت بود. نفوذپذیری رسانهها از سیاست انکارناپذیر است اما تاثیری که رسانهها بر سیاست در جامعه میگذارند نیز قابل چشمپوشی نیست. بنابراین برای اینکه بتوانیم نقش سازنده رسانهها را به عنوان یک ابزار سازنده برای توسعه کشور مدنظر قرار دهیم باید به مباحثی درباره نقاط عطف روزنامهنگاری در کشور توجه کنیم.
با وجود گسترش فضاهای مجازی بعضی از صاحبنظران عرصه رسانه معتقدند که دوره روزنامهنگاری کاغذی تمام خواهد شد. اما با وجود تمام پیشرفتهای تکنولوژیک روزنامهنگاری کاغذی هیچگاه اثرگذاری خود را از دست نخواهد داد، هرچند شرایط و کارویژههای آن باید در موقعیتهای مختلف اصلاح شود.
مشکلاتی که در حال حاضر در عرصه روزنامهنگاری ایران وجود دارد بیشتر از آنکه سیاسی باشند، صنفی هستند. صاحبان رسانه در کشور ما بیشتر کسانی هستند که کمترین ارتباط را با این حرفه داشتهاند. به عبارت دیگر، فردی که نماینده مجلس بوده خود را روزنامهنگار معرفی میکند و تصورش این است که چون بهاصطلاح یک سیاستمدار است، میتواند مدیر رسانهای قوی هم باشد. این مساله درباره وکیل، وزیر، رئیسجمهور و سایر افرادی که در عرصههای مختلف دارای سمت بودهاند نیز صدق میکند.
آنها این تصور را دارند که باید ابزاری داشته باشند که در آن دیدگاههای خود را منتشر کنند. وقتی این افراد به عنوان صاحبان نشریهها و مدیران روزنامه وارد عرصه روزنامهنگاری میشوند از همین جا لطمه زدن به این حرفه شروع میشود. به عبارت دیگر دیده شده در اعطای مجوز به صاحبان رسانه،خبرگزاری ها وسایتها همه معیارها به جز معیار حرفهای در نظر گرفته میشود. چون دیوار این حرفه کوتاه است هر کسی به خود اجازه میدهد وارد این حریم شود و خود را روزنامهنگار، مدیر رسانه و صاحب رسانه معرفی کند و از آنجا که این افراد دارای تجربه کافی نیستند برای روزنامهنگاران واقعی نیز عرصه را تنگ خواهند کرد، به طوری که خطای آنان به پای تمام رسانهها نوشته میشود و گاهی یک اشتباه فاحش حرفهای آنها عقبه اکثر نشریات همسو با تفکرات آن رسانه را از مسیر اصلی منحرف میکند.
نبود احزاب سیاسی ساختارمند و قوی هم درد دیگری شده تا مدیران رسانه را همردیف دبیران احزاب سازد و آنها بسان عضو برخی احزاب در نشستهای انتخاباتی حضور پیدا کنند و به دنبال شناسایی افراد برای ترغیب به کاندیداتوری در انتخابات باشند. گویی فراموش شده کار مدیر رسانه ارتقای سطح کمی و کیفی رسانه و نیز همزمان تغییرپذیری با شرایط جامعه و انتشار مطالبی است که منطبق با سلایق مخاطب باشد.
رسانههای ما در حال حاضر بیشتر جنبه اقتصادی و سیاسیبازی پیدا کرده و این مساله به جایی رسیده که گاه حتی از راههای اقتصادی میتوان خط فکری رسانهای را تغییر داد و همین وضعیت رسانههای ما را در حال حاضر با مشکل جذب مخاطب مواجه کرده است و این موضوع بیش از آنکه به نگرشهای سیاسی و محدودیتها معطوف باشد یک مسئله درون حرفهای است.
گاهی رسانهها دست به انتشار مطالبی میزنند که بهزعم خودشان مردم خواهان آن هستند ولی واقعیت چنین نیست، یا رسانه به حدی سیاستزده میشود که نمیتواند مطالب موردنیاز مردم را در زمان مناسب منعکس کند.
با وجود مجراهای اطلاعاتی که اخبار را در کسری از ثانیه مخابره میکنند به نظر میرسد بیش از آنکه مخاطب به خبر خام نیاز داشته باشد به تحلیلهای صحیح، به موقع و براساس شاخصهای جامع نیاز دارد.گاهی اوقات نگرشهای سیاسی باعث میشوند واقعیتها دیده نشوند در حالی که رسالت حرفهای روزنامهنگاری بیان واقعیتها و حقیقتها در زمان و مکان مناسب است.
نمایشگاه مطبوعات میتواند در این شرایط شکاف بین رسانه و مخاطب را کمتر کند. این شکاف از طریق ارتباط بیشتر مردم با رسانهها و ارتباط مسئولان با رسانهها کم میشود. مسئولان باید اطلاعات صحیح در اختیار رسانهها قرار دهند تا رسانهها بتوانند تحلیلهای پرمحتوا دراختیار مخاطبان قرار دهند. نمایشگاه مطبوعات فرصتی است که روزنامهنگاری یک گام به جلو برود.