خبرنگار مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان گزارش داد: تصمیم گرفتیم با وی گفت وگویی تربیت دهیم و در مورد فعالیت هایش در سطح مساجد بیشتر بدانیم. آنچه که در ادامه می آید حاصل این گپ و گفت است:
کمی در مورد خودتان بگویید، چه شد که تصمیم گرفتید مباحث مربوط به تندرستی را آن هم در این قالب به مساجد بیاورید؟
علی اکبر میرزا آقایی «خوانساری» هستم، پنجاه و هشت سال سن دارم. من ایستاده هستم! این تعبیری است که برای بازنشستگی خودم به کار می برم، چون بازنشسته کمی بار منفی در ذهن می آورد این است که همواره می گویم «ایستاده» هستم.
دوران سربازی در یک روستا پزشکیار بودم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود که با توجه به تجربه ام در بسیاری از کارهای امدادی دوران جنگ حضور داشتم. نیز مدتی در هلال احمر بودم و مسئول یکی از اداره کل های این مجموعه بودم. بعدها راهم افتاد به دستگاه قضایی و آنجا برایم موقعیتی پیش آمد که به یک پژوهش بپردازم. در زندان ها دورریز مواد غذایی زیاد و ناراحت های گوارشی فراوان دیده می شد. نارضایتی های متعددی را در آنجا به چشم دیدم در نتیجه به این دلیل که همیشه یک دغدغه داشتم که چه طور می توانیم بین مصرف غذا، سلامتی و کاهش مصرف دارو یک هارمونی برقرار کنیم.
آن زمان وقتی نان های خشک را می دیدم که استفاده نمی شد و دور می انداختند برایم ناگوار بود، تا وقتی که یک کار تحقیقاتی با یک دکتر که خودش آن زمان زندانی بود را آغاز کردم. پژوهش ما در مورد آب درمانی بود که برای کاهش ناراحتی های معده جواب داده بود. ولی همان موقع هم یک عده این روش را جدی نمی گرفتند. این پژوهش کتاب شد و دکتری که در زندان بود بعد از مدتی آزاد شد و به خارج از کشور رفت و آن طور که اطلاع دارم از دنیا رفته است.
من سال ها در امور زندان ها فعالیت می کردم و در این اواخر دچار اضافه وزن شده بودم . همسرم بسیار نگران من بود. هرچند که بعد از مدتی توانستم وزنم را کم کنم. در تمریناتی که انجام می دادم به مثلث تندرستی رسیدم که یک ضلع آن اراده، یک ضلع نظم، یک ضلع ورزش و تحرک بود. من چون می خوردم و ورزش می کردم این فعالیت های سخت بدنی جواب نمی داد. این بود که در این تمرینات رفتاری به این نتیجه رسیدم که فعالیت کنم و اگر نظم داشته باشم حتما به نتیجه می رسم. بعد از موفقیت های شخصی به فکر تقسیم این تجربه با مردم افتادم. مدتی کلاس های آموزشی در تهران و اطراف تهران برگزار کردم.
در طول مدت برگزاری این کلاس ها برای تردد یا از اتومبیل شخصی ام استفاده می کردم و یا با آژانس می رفتم که در هر دو صورت برایم مشکل بود و دیر می ر سیدم. در طول مسیر اما همیشه کیوسک های دوچرخه شهرداری را می دیدم و این باعث شد که من با دوچرخه آشتی کنم. بعد از این جریان بود که دیگر تصمیم گرفتم رفت و آمدم با دوچرخه باشد. دیدم که نسبت به دوچرخه در سطح شهر کم توجهی شده است در حالی که هم به کاهش آلودگی هوا و هم به کاهش آلودگی صوتی کمک می کند. استفاده از دوچرخه واقعا حرکتی در مسیر اقتصاد مقاومتی است و باعث سلامت هرچه بیش تر جسم و روح می شود./پ
منبع: خبرگزاری شبستان