داستان این روزهای فوتبال ایران را شاید بتوان در درام ترین شکل ممکنش در چند دهه اخیر توصیف کرد.
فوتبالی که از تمام جلال و جبروتش در قاره کهن، تنها پوشال و ماکتی باقی مانده که برای بعد کیفی آن، محلی از اعراب متصور نیست. فوتبال تهران که روزگاری علی جباری ها، پروین ها، حجازی ها، مظلومی ها ، پورحیدری ها و امثالهم در مستطیل سبز آن مکتب ادب و جوانمردی را مدرس بودند، امروز برهه تاریخی اش را برای نسل بعد به شکل سیاهی به یادگار می گذارد.
داستان باشگاه استقلال، با قدمتی به 70 ساله و به عنوان باشگاه پرافتخار ایرانی به مانند باشگاه رقیب چندان خوشایند مزاج طرفداران نیست. باشگاهی که تا همین دهه گذشته امثال زرینچهها، بیانیها، قلعهنوییها پاشازادهها، منصوریانها و سایرین در آن با چاشنی ادب و در قامت الگویی برای نسل جوان تر دهه 60 توپ می زدند، این روزها، در و پیکرش را باز میبیند و عدم تمکین به ادب و اخلاق را بعضا در مجموعه خود، آزاد و آزادتر از همیشه ...
از قدم زدن و پول بیتالمال مردم ایران را به جیب زدن توسط لاوره، ردی، مگویان، آرزه و کبه و نفراتی از این دست که به ناچار بگذریم، امروز اما در استقلال، نه آقای سرمربی، نه کاپیتان و نه بزرگان که یک هافبک خوش سابقه عراقی! هنجارها را به سخره گرفته و حد و مرزی برای قیل و قال یاغی گریاش در پرافتخارترین باشگاه ایرانی نمی شناسد.
از حواشی هر روزه او که بگذریم، کرار این روزهای آبیهای تهرانی، نه قاعدهای برای حرفهایگری برای خود تعریف کرده و نه تبعیتی از باشگاه برایش متصور است.
چگونه است که این بازیکن ظاهرا حرفهای توقع دارد باشگاه به قرارداد خود پایبند باشد و خود را در قبال عدم تعهدات مالی باشگاه محق به واکنش میبیند ولی به هیچکدام اصول حرفهای چه درقبال قوانین بالا دستی فیفا و چه اخلاق حرفهای و در ارتباط با رسانهها پایبند نیستند.
اگر روزی که کرار با مصاحبه معروفش فوتبال ایران و باشگاه استقلال را مضحک و مسخره خواند و پیشکسوتان بزرگ تیم در مقابل آن صراحتا موضع گرفتند، ساز و کاری برای تنبیهش تعریف می کردید، امروز اینچنین روی اعصاب مردم قدم نمی زد!
باید گفت که فایل صوتی مصاحبه این بازیکن نیز موجود بوده و تکذیبش توسط وی ملعبه مسخره ای بیش نیست! علی هذا، در این مقال بنای تعیین تکلیف و دستور ساز و کار تنبیه این بازیکن برای مسئولین باشگاه استقلال نیست و صلاح مملکت خویش خسروان دانند و از این دست ... !
با همه این اشارات و تفاسیر حالا هافبک عراقی استقلال وقاحت را به اوج رسانده و بابت حرفی که به زبان آورده و دست بر قضا اسنادش هم موجود است! دست به گریبان خبرنگار می برد و رفتار غیر حرفهای خود را در قبال تعهدات یک بازیکن حرفهای فوتبال روز دنیا را به اهالی توپ گرد ایرانی دیکته می کند.
جالب تر آنکه آقای سرمربی هم کماکان به جای برخورد با ستاره تیمش! راه سرزنش خبرنگار مضروب را پیش می گیرد و لب به گلایه میگشاید از این که چرا خبرنگار مضروب به دستور بازیکن راه خروج از محل تمرین را پیش نگرفته یا چرا در خفا از وی کتک نخورده، لابد !!
دوستان محترم باشگاه استقلال! چه بخواهیم و چه نه! باید در نظر داشته باشیم که وقت آن رسیده تا چشم بر حقایق باز کنیم و راه را هرچه سریعتر بر یاغی گری و لمپنیسم در فوتبال بیمار این روزهای ایران ببندیم، حداقل!