نمایی باز از منطقه دوازده متری پشت باسکول که دود در عکس حاصل آتشی است که مصرف کنندگان کارتن خواب برای پاتوقشان درست می کنند
مهدی 28 ساله و مریم در حال مصرف کریستال در یکی از پاتوقهای خرابه در شهر زابل
خانه زنی مصرف کننده که پاتوق معتادها در محله دوازده متری پشت باسکول در شهر زابل است
کودکان در کنار پاتوق مصرف کنندگان در محله پشت باسکول در شهر زابل بازی می کنند
محمد یازده ساله و زهرا پانزده ساله سه سال است که مصرف کننده اند ودر یکی از محله های فقیرنشین شهر زابل زندگی می کنند
آیناز شش ساله در کنار پدر معتادش که به تازگی از مادرش جدا شده در یکی از محلات پر خطر شهر زابل زندگی می کند
حمید 35 ساله به دلیل مریضی مدت هاست در بستر خود در همین پاتوق در محله معصوم آباد شهر زابل مانده و در انتظار مرگ است
معتادی در شهر زابل که پلاستیک زباله را در جوی آب میشورد تا بتواند پلاستیکها را کیلویی 150 تومان بفروشد تا خرج اعتیادش را بدهد
معتادها در شهر زابل پلاستیک و مواد بازیافتی را جمع آوری می کنند و میفروشند تا خرج اعتیادشان را بدهند
کودکان معتاد در شهر زابل پلاستیک و مواد بازیافتی را جمع آوری می کنند و میفروشند تا خرج اعتیادشان را بدهند
پیرمرد معتاد در شهر زابل پلاستیک و مواد بازیافتی را جمع آوری می کند و میفروشد تا خرج اعتیادش را بدهد
بسیاری از کودکان در محله های فقیرنشین شهر زابل به دلیل فقر خانواده به مدرسه نمی روند در حالیکه در خانه خود از ماهواره ها آموزش می گیرند
مریم 25 ساله برای خرج موادش کتک خورده است و در پاتوقی در محله پشت باسکول در شهر زابل شب را سحر می کند
محل زندگی و گردآمدن معتادها در محله معصوم آباد شهر زابل
رشید پانزده ساله از هشت سالگی یک مصرف کننده است. پدر و مادر رشید فوت کرده اند و رشید کارتن خوابی می کند و برای خرج موادش زباله بازیافتی می فروشد او در خرابه های زابل زندگی می کند
بگم 50 ساله که خودش در خرابه ای در زابل زندگی می کند عکس پسر خود را در دست دارد که در مشهد زندگی می کند و بگم افتخار می کند که او پاک است ولی سالهاست او را ندیده است
معتادها در حال مصرف مواد در پاتوقی در محل جمع آوری زباله های شهر زابل
خانه مسکونی در محله دوازده متری پشت باسکول در شهر زابل
مریم 28 ساله از پانزده سالگی مواد مصرف می کند و هر روز به پاتوقش در یکی از محله های شهر زابل سر میزند
زهرا 46 ساله در محله پشت باسکول شهر زابل زندگی میکند او 5پسر دارد که دستفروشی میکنند تا خرج مواد مادر را بدهند آنها پول قبض آب را ندارند و مجبورند از آب کوچه شلنگ بکشند
کودکان در حال بازی در دوازده متری پشت باسکول
سیدباقر یازده ساله در کنار خانواده اش مصرف می کند
زهرا 28 ساله مادر سید باقر است که سال گذشته در توهم حاصل از مصرف شیشه خودش را سوزانده است
کودکان در کنار خانواده هایشان مواد مصرف می کنند
شغل بعضی از مردم شهر زابل قبل از خشکی دریاچه هامون صیادی بوده که حالا قایقهایشان را در کنار انه خود نگهداری می کنند تا شاید دوباره آب به هامون بازگردد
حمید 19 ساله، تحصیلاتش تا دوم دبستان است و تا امروز زباله میفروشد تا خرج موادش را بدهد او در محله پشت باسکول زابل کارتن خواب است
خاور 50 سال دارد شوهرش در زابل دستفروشی میکرده و حالا بعد از فوتش خاور در محل زندگیش در یکی محلات زابل به معتادها پیک نیک اجاره میدهد
صورت فاطمه هشت ساله در هر بار مصرف روی پیک با سیخ میسوزد او در کنار پدر معتادش در یکی از محله های فقیرنشین شهر زابل زندگی میکند
محمود 36 سالش است و به دلیل بیکاری از خرید و فروش سوخت در جوانی شروع می کند که در مرز زابل تیر می خورد و بعد از آن در حال حمل تریاک دستگیر میشود و بعد از دو سال حبس به کرج میرود تا باغبانی کند که در آنجا شغل نگهبانی آشپزخانه مواد به او پیشنهاد می شود
مریم 17 ساله بعد از دو بار ترک حالا چهار ماه است که دوباره کنار مادر و خواهر 14 ساله و برادر کوچکترش در یکی از محلات شهر زابل مصرف می کند
دیوار یکی از خانه های شهر زابل که مردانش بیکارند و درگیر اعتیادند