سال ۱۳۹۴ بعد از کمپین نخریدن خودرو بود که خودروسازهای وطنی به فکر افتادند که چرا در این بحران گرفتار آمدند. پس از بررسیهای زیاد به این رسیدند که دو عامل مهم در فروش خودرو، شرایط فروش و کیفیت خودروست. دو راه حل را دنبال کردن در باب شرایط فروش، وام بانکی و فروش قسطی و اعتباری را دنبال کردند و به جهت کیفیت، قطع همکاری با قطعه سازان بیکیفیت و توسعه قطعات تک منبع را دنبال کردند. اینک که حدود نه ماه از آن زمان میگذرد، شاهدیم که تنها فروش با وام بانکی، فرآیند موثری بود به نحوی که بالغ بر یکصد هزار خودرو را که در انبار خودرو سازها انبار شده بود، در یک هفته فروختند، ولی حتی شرایط مناسبتر از وام بانک در جذب مشتری موثر نبود.
به گزارش
«تابناک اقتصادی»، با اعلام شورای رقابت، ایران خودرو به علت رشد کیفیت یک و هشتاد و یک صدم درصدی، اجازه افزایش قیمت در خودروهای خود را پیدا کرد. این در حالی است که سایپا هم رشد کیفیت چهار دهم درصدی را تجربه کرد. این اعداد که بهانهای است تا بتوان از جیب مردم، خودروساز بیکیفیت وطنی را تشویق نمود، در کنار سایر فاکتورهای تولید، که کاهش قابل توجهی را تجربه کردند از جمله نرخ ورق فولادی، مس و مشتقات نفتی و... که هر یک به دلایل مختلف کاهش داشتند و این انتظار شکل گرفت تا قیمت خودرو کاهش یابد، ولی نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه برعکس شاهد افزایش قیمت هم بودیم، ولی در عوض مشخص شد که عزمی برای افزایش کیفیت وجود ندارد.
مهر ماه سال گذشته بود که یکه زارع با ابلاغ یک بخشنامه پر سرو صدا، نوید بهبود کیفیت در محصولات ایران خودرو را داد و قطعه سازان را مکلف کرد تا در تراز استانداردهای ملی، محصولاتشان را تحویل بدهند و به حذف قطعه سازان بیکیفیت وطنی (شما بخوانید چینی) تهدید کرد.
اینکه این بخشنامه چقدر اجرا شده یا نشده را نمی دانیم، ولی از آنجا که «رنگ رخساره خبر میدهد از سر نهان»، باید گفت، افزایش کیفیت حدوداً یک در صدی فاصله زیادی با آنچه باید می شد، دارد، زیرا خودرو تولیدی ما فاصله بسیاری با کیفیت معمول خودرو در سطح استاندارد دارد؛ بنابراین، پر کردن این فاصله چندان در مرحله اول نباید دشوار باشد، یعنی برطرف کردن ایرادات معمول خودروهای تحویلی انتظار دور از دسترسی نیست. انتظار اینکه خرید خودرو با خرید تخم مرغ شانسی تفاوت داشته باشد، خواسته زیادی نیست.
آرزوی بسیاری از ایرانیان این است که بتوانند با اطمینان، با خودرویی که از کارخانه تحویل گرفتند، به مسافرت بروند، تا سه سال اول هزینه خاصی برای تعمیرات نداشته باشند و آسودگی خاطر در رانندگی داشته باشند، به این فکر نکنند که ممکن است خودرو دنده عقب نداشته باشد، اگر ترمز بگیرند ماشین خاموش شود، برای نشنیدن صدای گیربکس صدای ضبط ماشین را زیاد کنند، ماشین صفر کیلومتر روغن ریزی نداشته باشد و دهها عیب دیگر که شاید اگر قرار بود آنها را ذکر کنیم، مثنوی هزار من میشد و بدتر از همه اینها اگر ماشین شما ایراد جزئی داشته باشد، جرات نکنید به مراکز مجاز بروید، زیرا بیم آن را دارید که در صورت مراجعه قطعات سالم ماشین هم جابجا شود.
انتظار زیادی نیست اگر مردم نجیب ایران بخواهند خودرویی را سوار شوند که حداقلهای استاندارد را داشته باشد. حال که مجموعه دولت به کمک خودروسازها آمده و با وضع محدودیتهای سنگین و عوارض خودرویی یکی از بهترین بازارهای خودرویی جهان را در اختیار خودروسازهای وطنی قرار داده، جای این دارد که این خودروسازها با قدردانی از نعمتی که همیشگی نخواهد بود، پاسخگوی اعتماد مسئولین و مردم باشند و این آب رفته را به جوی بازگردانند.
آمار فروش خودروسازهای وطنی در دو ماه اول سال، زنگ خطری برای این صنعت به شمار میآید که اگر شنیده شود، میتواند صنعت خودرو را از خواب زمستانی بیدار کند، ولی اگر شنیده نشود و همچنان خودروسازها منتظر تنفس مصنوعی باشند که گاهی وام بانکی به کمکشان بیاید و گاهی برجام و... به هر حال باید پذیرفت که نفس این صنعت به شماره افتاده، مگر اینکه همتی کنند و دست بر زانوی خود گیرند و اصل نگاهشان به داخل باشد نه به خارج صنعت، چون ما در این صنعت نیروهای متخصص توانمند و با ایمان کم نداریم که میتوانند در روزگار خطر چاره ساز باشند.