سوال مهم درمورد این گونه موسسات ضابطه های کاری و روند اجرای عملیات ثبت وصدور مجوز برای آنهاست .چگونه دولت هرروز شاهد رشد سرطانی و پیش رونده این موسسات است و مشکلات زیادی که در اثر سوءمدیریت درآنها برای مردم ایجاد می گردد را شاهد است ولی هیچ اقدامی دراین مورد انجام نمی دهد؟
موسسه آرمان که درچندماه اخیر به دغدغه بسیاری از خانواده های ایلامی تبدیل شده است مدعی است هیچ مشکل مالی یا ناتوانی اقتصادی نداردوخواستار صبروتحمل مردم است ولی از خود نمی پرسد چرا مردم باید صبرکنند؟
بانک یا موسسه ،محلی امن برای حفظ دارایی های مردم است که درشرایط حاد بتوانند با تکیه برآن ،مشکلات خود را کاهش دهند.این کارکرد برای موسسه ای که نمی تواند در روزها و ماه های متمادی یک ریال پرداختی به مراجعین داشته باشد چگونه قابل تعریف است؟
گرچه برخوردهای تند وخشونت آمیزبرخی مشتریان جلوه های نادرستی از تعامل را به نمایش می گذارد ولی باید پذیرفت که فشارهای روانی ناشی از عدم پرداخت مطالبات به مردم آستانه صبرو تحمل آنها را به شدت کاهش داده است .
برای افرادی که به واسطه تبلیغات آشکار رسانه ای و محیطی یک موسسه و پرداخت مبالغ بالای سود بانکی فریب خورده اند و گاه با فروش تمام هستی خود سرمایه ای جمع کرده و یکجا به این موسسات تحویل می دهند،پذیرش عدم مسئولیت نهاد های مالی و امنیتی دولتی، سخت و باورنکردنی است .
راه مبارزه با این ناهنجاری های اداری و مالی و پیشگیری از
فساد نظام مند اقتصادی ،قانونمند کردن همه امور اجرایی است .باید با بازتعریف مجوز
ها و شرایط مورد نیاز برای این موسسات ،از بروز ناهنجاری های اقتصادی و اجتماعی
درکشور اجتناب کرد./ف