به گزارش تابناک از قزوین به نقل از خبرنگار اجتماعی صبح قزوین، طی دهههای اخير، كاهش رشد جمعیت و پير شدن جمعيت به زنگ خطری برای کشور تبدیل شده است و همواره شاهد هستیم که این موضوع در مراسمهای مختلف توسط مسئولین و متولیان امر مطرح میشود.
معضلي كه برخی آن را نتیجه اجرای سياست كنترل جمعيت و برخی حاصل عوامل دیگری همچون مشکلات اقتصادی، کاهش ازدواج، افزایش طلاق، افزایش سن ازدواج، کاهش تعداد فرزندان و تمایل خانوادهها به تک فرزندی میدانند.
بدون شک با کاهش جمعیت جوان کشور، سرمایههای انسانی و نیروی مولد جامعه کاهش یافته و از سوی دیگر بر تعداد جمعیت سالمند افزوده میشود که این موضوع نیز به نوبه خود جامعه را با مشکلاتی همچون افزایش هزینههای نگهداری، سلامت و درمان سالمندان مواجه میسازد.
به گفته کارشناسان براساس آمارها هماکنون حدود 14 و 4 دهم درصد خانوادههای ایرانی بدون فرزند و 18 و 9 دهم درصد نیز فقط یک فرزند دارند و نرخ باروری در ایران با اندکی بهبود نسبت به سال گذشته که یک و 8 دهم بود به یک و 9 دهم درصد رسیده است.
براساس تحقیقات مرکز آمار ایران در سال 95 بیش از 10 درصد جمعیت ایران در سنین بالاتر از 60 سالگی قرار گرفتهاند و تا سال 1415 جمعیت ایران با عبور از نرخ 12 درصدی سالمندی، جمعیت پیر تلقی میشود که یکی از مهمترین پیامد پیری جمعیت، کاهش نیروی کار و از بین رفتن موازنه بین منابع و مصارف صندوقهای بیمهای است.
کاهش نرخ باروری در ایران طی 30 سال گذشته حیرتانگیز و معادل 70 درصد بوده، که به گفته اِبِرستات یکی از سریعترین و چشمگیرترین آمارهای کاهش باروری در تاریخ بشر بوده و تا سال 2000، نرخ باروری ایران به دو زایمان در هر زن کاهش یافته بود، که پایینتر از سطح موردنیاز برای جایگزینی جمعیت کنونی است.
در مقالهای در تایمز مورخ ژوئیه 2012 نرخ باروری در ایران از این نیز کمتر عنوان شده است. بنا بر این گزارش، جمعیت ایران در دو دهه آینده رو به کاهش میرود و درصورت تداوم روند کنونی، تا پایان این قرن بیش از 50 درصد کاهش مییابد.
محمدصدرا آراسته مدیرکل اداره ثبت احوال استان قزوین در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی صبح قزوین میگوید: در حال حاضر در استان قزوین 74.9 درصد از ولادتها شهری و 25.1 درصد از ولادتها مربوط به نقاط روستایی است.
وی میافزاید: افزایش جمعیت تحت عواملی همچون تعداد ازدواجها، نرخ باروری و تعداد ولادتها قرار دارد و با توجه به روند رشد جمعیت در طی بیست سال گذشته پیش بینی میشود در سالهای آتی جمعیت استان روند نزولی به خود بگیرد.
مدیرکل اداره ثبت احوال استان قزوین خاطرنشان میکند: در حال حاضر در استان قزوین شاهد کاهش ازدواج و افزایش میانگین سن ازدواج و کاهش نرخ باروری هستیم که خود عامل کاهش ولادت و در نتیجه کاهش جمعیت میباشد.
وی ادامه میدهد: عواملی همچون افزایش تعداد ازدواج و کاهش سن ازدواج موجب افزایش ولادتها را فراهم آورده و سبب افزایش جمعیت خواهد شد و عواملی همچون کاهش تعداد ازدواج و افزایش سن ازدواج نیز میتواند از علل کاهش جمعیت در آینده شود.
دکتر فاطمه محمدبیگی مسئول کارگروه بسیج جامعه زنان استان قزوین در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی صبح قزوین میگوید: با توجه به جریان جنگ جمعیتی که در دنیا وجود دارد و آمریکا سردمدار آن است در طول ۳۰ سال گذشته طوری عمل شده که تمایل به فرزندآوری کاهش یافته است.
وی میافزاید: از علل جمعیت شناسی این مسئله بحث ارزش فرزندان است، زمانی در یک جامعه فرزندان ارزش محسوب شده و به عنوان سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فکری یاد میشوند اما از سوی دیگر در برخی جوامع ممکن است به عنوان مصرف کننده تلقی شوند.
مسئول کارگروه بسیج جامعه زنان استان قزوین خاطرنشان میکند: طی ۳۰ تا ۴۰ سال گذشته با توجه به تفاوتی که نسبت به نسلهای گذشته داشتیم به مرور جایگاه فرزندان از ارزش سرمایهای به ارزش مصرفی رسیده است از این رو وقتی به خانوادهای گفته میشود که فرزندآوری داشته باشید در وحله اول هزینه فرزندان را محاسبه میکنند.
وی میافزاید: به عبارتی نخستین چیزی که به ذهن والدین خطور میکند این نیست که فرزندان، ارزشها و سرمایههای ما هستند بلکه فقط هزینههای مادی نگهداری فرزندانشان را تا بزرگسالی حساب میکنند؛ این امر در واقع حاکی از تغییر نگرشی است که در طول سالهای اخیر در بین والدین رخ داده است.
محمدبیگی عنوان میکند: از منظر قرآن فرزندان نعمت و هم موجب اطلاع و آزمایش تلقی میشوند به عبارتی خداوند در قرآن فرموده که ما شما را با نعمت فرزندان مورد آزمایش قرار میدهیم و یا در جای دیگر از فرزندان به عنوان زینت حیات دنیا یاد شده است.
وی اضافه میکند: در دیدگاه مادی ممکن است فرزندان به عنوان دردسر یا عوامل مزاحم و وقتگیر به شمار آیند و نیازهای آموزشی، بهداشتی و یا اقتصادی فرزندان از دیدگاه برخی والدین بسیار چشمگیر باشد.
به گفته مسئول کارگروه بسیج جامعه زنان استان قزوین در جوامعی که دید مصرف کننده نسبت به فرزندان دارند اغلب فرزندان به عنوان اشخاصی فعال و کاری پرورش نمییابند بنابراین لازم است تا علل عدم تمایل خانوادهها به فرزندآوری شناسایی شود تا با بررسی عوامل مختلف به دنبال راهکار اساسی برای فائق آمدن به این مشکل بود تا علاقه والدین را به داشتن فرزند افزایش دهیم.
وی تاکید میکند: فرزندان ثروت هر جامعهای هستند و در واقع انسانها ثروت واقعی ملتها را تشکیل میدهند بنابراین با فرزندآوری ثروت، نیروی کار و همچنین تقاضاگر تولید میشود زیرا وقتی ما میتوانیم به دنبال کار و ارائه خدمت باشیم که جمعیت متقاضی کالا و خدمت در کشور وجود داشته باشد.
محمدبیگی تصریح میکند: با افزایش تقاضا، چرخ تولید بیشتر میچرخد و بدین شکل چرخه تولید و مصرف کامل شده و لذا با کاهش جمعیت، میزان تقاضا کاهش مییابد که این موضوع نیز موجب رکود و تعطیلی مراکز صنعتی، تولیدی و کشاورزی میشود که در نهایت به مرور، اشتغال جامعه دچار اشکال میشود.
به عقیده وی یکی از بزرگترین دلایل کاهش اشتغال در کشور ما، جمعیت زیاد نیست بلکه در 30 سال گذشته کاهش رشد جمعیت، موجب کاهش تقاضا شده است به طور مثال در دهه سالهای ۷۵ تا ۸۵، ۱۸ میلیون دانشآموز داشتیم اما سال جاری این آمارها به حدود 13.5 میلیون دانشآموز رسیده است به طور طبیعی با کاهش تعداد دانشآموزان، کاهش نیاز به معلمان، مدرسه و کادرآموزشی مواجه خواهیم شد.
مسئول کارگروه بسیج جامعه زنان استان قزوین میگوید: اکنون با بحرانی با عنوان بحران تعطیلی مراکز آموزش عالی مواجه هستیم و امسال برای اولین بار در کنکور ظرفیت اضافه آوردیم و علی رغم اینکه همه کنکوریها، آزمون دادهاند اما به دلیل وجود ظرفیت اضافه در دانشگاها، بسیاری از دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در مهرماه بنرهای تبلیغاتی برای ثبت نام در رشتههای آموزشی نصب کردند.
وی خاطرنشان میکند: ما اکنون با مشکل مازاد استاد و دانشگاه و وجود صندلیهای خالی در دانشگاهها روبرو هستیم و تعدادی از افراد مشاغل خود را به این دلیل از دست میدهند.
محمدبیگی بیان میکند: کاهش جمعیت در صنعت پوشاک و صنایع غذایی تاثیر میگذارد و همچنین جامعه را با کمبود نیروی کار برای کشاورزی مواجه میسازد بنابراین بحث اشتغال، بیکاری و نیروی کار تحت تاثیر بحث جمعیت است.
وی عنوان میکند: در واقع اقتصاددانان برتر دنیا به این نتیجه رسیدهاند که اگر جمعیت به صورت طبیعی افزایش پیدا کند و به حد رشد انفجار جمعیتی نرسد همیشه عامل جمعیت در صورت مدیریت صحیح عامل رشد یک کشور خواهد بود.
این مسئول بیان میکند: کاهش جمعیت باعث اضمحلال کشور به لحاظ اقتصادی، امنیتی و سیاسی میشود.
وی خاطرنشان میکند: متاسفانه سازمانهای متولی امر نسبت به این موضوع خیلی جدی نیستند همانطوریکه ما در کشور صبر میکنیم تا بحرانها ایجاد شوند و بعد با بحران ایجاد شده، مقابله کنیم هر چند به تدبیر رهبری از سال ۸۵ و در ادامه از سال 89 به صورت جدی بحث مقابله با بحران کاهش جمعیت آغاز شد.
مسئول کارگروه بسیج جامعه زنان استان قزوین میگوید: اگر نسل بارور کنونی که در حال ازدواج و فرزندآوری هستند یعنی خانمهای ۱۵ تا ۴۵ سال کنونی کشور هر کدام ۳ فرزند به دنیا نیاورند به شدت دچار بحران کاهش جمعیت میشویم که برای جبران این مشکل، نسل آینده باید صاحب ۵ فرزند شوند تا با بحران مقابله کنند لذا در هر شرایطی ما حتما وارد بحران جمعیتی میشویم.
وی تاکید میکند: در صورتی که اکنون دولتها و مراکز حاکمیتی برای مشوقهای جمعیتی، بستههای سیاستی تشویقی جهت افزایش جمعیت، بستههای حمایتی از زنان شاغل برای فرزندآوری و فرزند پروری اقدامی نکنند و اگر به دنبال هزینه کردن در بخش تسهیل زایمان و خدمات ناباروری کشور نباشند و جریان و گفتمانسازی فرهنگی ارزش فرزندان را از دیدگاه اسلام و قرآن در کشور جاری نکنیم بحران شدیدی را تجربه خواهیم کرد.
محمدبیگی با اشاره به عوامل تاثیرگذار در سیر نزولی جمعیت در کشور بیان میکند: سیاستهای جمعیتی کاهشی، کاهش نرخ ازدواج، افزایش سن ازدواج و مجرد زیستی، اشتغال مدیریت نشده بانوان، افزایش میزان تحصیلات، نگرشهای فرهنگی و احتماعی به بحث ارزش فرزندان از دلایل مهم کاهش جمعیت هستند.
وی ادامه میدهد: دلیل زمینهای و اصلی این موضوع تغییر نگرش به سمت اومانیسم خودمحوری است و در واقع فرهنگ خودخواهی و خودمحوری در همه جوامع از طریق ماهوارهها و رسانههای بیگانه تبلیغ میشود و تسلط فرهنگ غربی و لذت جویی باعث شده که جوانان کمتر به فکر ازدواج، تشکیل خانواده و فرزندآوری باشند.
مسئول کارگروه بسیج جامعه زنان استان قزوین تاکید میکند: متاسفانه اکنون دلایل اقتصادی را مهمترین دلیل کاهش جمعیت عنوان میکنند در صورتیکه از نظر علم جمعیت شناسی این امر مطرود است و مطالعات جمعیت شناسی در سراسر جهان نشان میدهد مسائل اقتصادی علل اصلی عدم تمایل خانوادهها به فرزند آوری نیست به طور مثال بسیاری از خانوادههای ثروتمند و دارای امکانات مالی مطلوب یا فرزند ندارند و یا تک فرزند هستند.
محمدبیگی با اشاره به وضعیت زندگی کارتن خوابها که در ماه اخیر به جنجال خبری در کشور تبدیل شد اظهار میکند: این قشر از جامعه هم مانند سایر مردم حق حیات و زندگی دارند و هیچ انسانی اجازه ندارد به هر دلیلی حق فرزندآوری را از انسان دیگر بگیرد زیرا حق پدر یا مادر شدن یا حق فرزندآوری یکی از اساسیترین حقوق یک انسان محسوب میشود.
کارشناس مسائل خانواده بیان میکند: حکم عقیم سازی یک عده از جامعه در واقع به نوعی جلوگیری از تولد انسانهایی است که شاید بتوانند در دنیا زندگی خوب و موثری داشته باشند.
دبیر اجرایی بنیاد عفاف و حجاب تصریح میکند: جای سوال دارد که چرا باید هم زمان با ابلاغ حقوق شهروندی توسط رئیس جمهور، شاهد چنین اظهار نظرهایی در مورد عقیمسازی قشر خاصی از شهروندان باشیم؟ چطور میشود دو کار متناقض در کنار هم قرار بگیرد؟
محمدبیگی اظهار میکند: مسئولان ذی ربط باید علل ایجاد فقر و آسیبهای اجتماعی را رفع و با فاصله طبقاتی، زندگیهای اشرافی و حقوقهای نجومی به صورت ریشهای مبارزه کنند.
این فعال فرهنگی تصریح میکند: اگر مسئولان نمیتوانند با حقوقهای نجومی و اشرافیگری مبارزه کنند دلیل نمیشود که طبقه مستضعف جامعه را زیر پای چرخهای توسعه له کنند.