تابناک رضوی: روزنامه وطن امروز در یادداشتی نوشت: جریان اصلاحطلب که بعد از چرخش ایدئولوژیک دهه 70 و رسیدن به رادیکالیسم حاد چند سالی است به مرز پراگماتیسم اپورتونیستی رسیدهاند و دیگر خودشان هم میدانند که مهمترین اصل آنها بیاصلی و اصالت ماندن در قدرت است، حالا حداقل قبل از برگزاری مراسم جشن و پایکوبی حل معمای چگونگی ورود به انتخابات 96، در جمعهای محفلی خودشان به این سوال جواب بدهند که عایدی 4 سال حمایت از روحانی چه بوده است؟!
اصلاحطلبان اگرچه امروز شریک و موتلف سیاسی روحانی به حساب میآیند و در فرآیند 4 ساله دولت، آنها هم صاحب منصب شدند و هم به بازسازی سیاسی خود پرداختند و باید مسئولیت بخش زیادی از وضعیت موجود را بپذیرند اما هوش سیاسی هم این را حکم میکند که حمایت از این مسیر ناکارآمد 4 ساله که به لحاظ اقتصادی نابسامان است و هم در حوزه فساد رکوردشکن بوده و حتی در آزادی بیان هم نمره مردودی میگیرد، به معنای تایید ناکارآمدی است و هیچکس این را از آنها نمیپذیرد، مگر آنکه آنها همچنان پایبند به این باشند که توسعه سیاسی به معنای ماندن در قدرت است و ماندن در قدرت به واسطه توجیه ناکارآمدی حاصل میشود این جریان حتی به هشدارهای همصنفیهای خودش نیز بیتوجه است.
چنانکه محمدرضا تاجیک از پایگاه نظری اصلاحطلبان هم امروز وضعیت روحانی را مناسب نمیداند و میگوید «اگر دولت آقای روحانی صدای پای آینده را نشنود تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری توسط مخالفان چپ و راست میشود. اگر دولت آقای روحانی تمایل دارد دولت 4 سالهاش به 8 سال ارتقا پیدا کند باید در طول آینده نمایش کارآمدی و توانمندی از خود بروز بدهد و به نیازهای فوری و ملموس مردم پاسخ مناسب بدهد.»
واقعیتی که وجود دارد و خود اصلاحطلبان هم خوب میدانند این است که روحانی خیالش جمع است که این جریان به دلیل خطای هولناک سال 88 و شورش علیه جمهوریت نظام اساسا در نقطهای قرار ندارند که بخواهند برای روحانی تکلیفی تعیین کنند یا امتیازی بگیرند. روحانی میداند حکایت اصلاحطلبان حکایت فردی است که از او سوال کردند: اگر در دریای مواج کوسه دنبالت کرد چه میکنی؟ گفت بالای درخت میروم. گفتند آخر وسط دریا درختی در کار نیست! گفت مجبورم میفهمی؟ روحانی خوب میداند که آن کوسه عملکرد خطرناک جریان اصلاحطلب در فتنه 88 است، از همین رو است که حتی در آن جلسه 80 نفره هم دوست دارد از به اصطلاح موفقیتهای اقتصادی دولت بگوید. روحانی ترجیح میدهد به جای فکر کردن به اصلاحطلبان، کار نکرده در حوزه اقتصاد در 4 سال گذشته را با آمار دادن پر کند، حتی حاضر است با اعتماد به نفس بسیار بالا در حالی که رکود و بیکاری به عنوان 2 سم کنونی فضای اقتصادی با گوشت و پوست و استخوان مردم لمس میشود از رشد اقتصادی بالای 11 درصد بگوید و این وسط ابایی هم ندارد که توضیح دهد چرا در آستانه انتخابات، سال پایه از 83 به 90 تغییر میکند و چرا این تغییر در سال 94 انجام نشده است؟ چرا معاون بانک مرکزی در آخرین روزهای اسفند 95 نرخ رشد اقتصادی سال 94 را که جزو اسرار مگوی دولت بوده است افشا میکند و اعتراف میکند نرخ رشد منفی 1/6 درصد بوده است که بدون احتساب نفت به منفی 3/1 درصد میرسد؟ چرا این آمار پیشتر توسط برخی مسئولان دولتی بین 0/7 تا یک درصد اعلام شده بود؟ چه نیازی به اعلام و ساخت آمارها وجود دارد؟
دولت جناب روحانی و اصلاحطلبان از جنبههای مختلفی با هم اختلاف دارند اما به نظر میرسد در 2 موردی که ذکر شده هر دو مجبورند به بالای یک درخت واهی و خیالی بروند یکی به دلیل اقدامات ضد امنیت ملی در سال 88 و دیگری به خاطر کمکاری در عرصه اقتصاد در 4 سال گذشته.