به گزارش تابناک : بخش هایی از این گفتگو را در ادامه بخوانید؛
اخیرا گفته میشود مرز بین اصولگرایی و اصلاحطلبی بسیار کمرنگ شده و افرادی روی کار میآیند که به هر دو طیف نزدیک هستند. خود شما هم در عین اینکه اصلاح طلبید اما خود را اصولگرا هم میدانید. چه اتفاقی در فضای سیاسی ایران در حال رخ دادن است؟
بستگی به این دارد که چه کسی بگوید من اصولگرا و چه کسی بگوید من اصلاح طلب هستم. این یک برچسبی است که آدمها به خودشان میچسبانند و این برچسب خیلی وقتها حقیقت ندارد. مثلا یک آدم اصولگرا، دروغ و تهمت نمیزند ولی بعضی وقتها میبینیم افرادی که مدعی اصولگرایی هستند، تهمت میزنند و دروغ هم میگویند یا برخی از افرادی که مدعی اصلاحطلبی هستند به جای اصلاح کردن، کارهای خلاف انجام میدهند. آدمها تیپها و فکرهای مختلفی دارند و برای اینکه هویت پیدا کنند خودشان را به یک دستهای میچسبانند. من اعتقاد ندارم که این خط کشی، خط کشی درستی است چون هر اصولگرایی باید اصلاح طلب هم باشد کما اینکه امام حسین(ع) هم گفتند که من برای اصلاح دین جدم آمدم و چون به اصول اسلام معتقد بودند در جهت اصلاح برآمدند. بنابراین در این رابطه من نمیتوانم خط کشی خاصی بکنم.
*یعنی گاهی به آنچه که میگویند عمل نمیکنند یا هویتشان براساس شرایط و مقتضیات زمان تغییر میکند ؟
نخیر. آدمها ماهیتهای متفاوتی دارند. بعضی وقتها برچسبهایی را به خود میچسبانند تا از آن برچسب استفاده کنند و برچسب را براساس شرایطشان به خودشان میچسبانند. بنابراین اینطور نیست که اصولگرایی و اصلاح طلبی دو مفهوم دقیقی باشد که افراد را مشخص کند بلکه این آدمها هستند که این برچسبها را به خودشان میچسبانند و آنها را مشخص میکنند.
*یکی از انتقادهایی که بعد از انتخابات ریاستجمهوری و مجلس نسبت به هر دو طیف مطرح شد، عدم شناسایی ذایقه مردم در معرفی کاندیداها بود؟ این موضوع را قبول دارید؟
همه کسانی که میگویند ما اصلاح طلب یا اصولگرا هستیم راستش را به مردم نمیگویند. کدام دولت گفته من نمیتوانم فلان کار را انجام دهم؟ همه دولتها میگویند ما میتوانیم این کارها را انجام دهیم در حالیکه نمیتوانند انجام دهند. همه راستها را باید به مردم گفت. همه دولتها به معلمین یا کارمندان که میرسند میگویند ما معیشتتان را درست میکنیم و هیچ کدام هم درست نمیکنند چون از اول میدانند که نمیتوانند این کار را انجام دهند. همه دولتها و کاندیداها به مشکلات درونی مملکت آشنا هستند اما حقیقت را به مردم نمیگویند و این را مشخص نمیکنند که چه کارهایی را میتوانند انجام دهند و کدام کارها را نمیتوانند. همه وعده سر خرمن میدهند و برای حفظ خودشان تلاش میکنند.
* شما کابینهای که از مجلس رأی اعتماد گرفت را در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی چقدر قوی میدانید؟
کابینه همانطور که آقای روحانی دوست دارد، عمل میکند. یک وزیر قوی با اعتبارات موجود نمیتواند کار کند. هیچ نوع حرکت درستی برای آینده کشور از طرف دولت نمیتواند صورت بگیرد چون همه اعتبارات به اعتبارات جاری تخصیص داده می شود و دولت کاملا از نظر مالی ناتوان است. پس اصلا اینکه وزیر قوی فلان کار را کند چنین چیزی امکان ندارد و این کسانی که هستند، در حد امکانات دولت میتوانند کارهایی انجام دهند که البته بسیار ناکافی است.
چرا نمی توانند قوی کار کنند؟
این افراد اگر برنامه داشته باشند، این برنامه اعتبارات و نیروی انسانی قوی می خواهد، امکانات میخواهد، اما وقتی امکانات وزارتخانهها تقریبا نزدیک به صفر است نمیتوانند این کار را انجام دهند و اگر وزیر قوی هم بیاید وضعیت همین است.
* در مصاحبهای که با دکتر عارف داشتیم، پیش بینی کردند که اصلاح طلبان در انتخابات ۹۸ ائتلاف نخواهند کرد. ارزیابی شما از عدم ائتلاف در سال ۹۸ چیست؟
معلوم نیست. به هرحال آقای روحانی چون نمیتواند کاندیدا شود گروهها هم دنبال شخصیتهایی هستند که همفکر خودشان باشد. اینطور که آقای عارف گفتند بیشتر ناشی از این است که شخصی مثل آقای روحانی را درنظر ندارند. ولی به هرحال آینده را کسی نمیتواند پیش بینی کند که چه اتفاقی خواهد افتاد.
شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان رد صلاحیتهای گسترده را دلیل ائتلاف میدانست. در حال حاضر چقدر احتمال دارد که براساس گفت و گوهایی که صورت میگیرد، طیف اصلاح طلب دیگر با رد صلاحیتهای زیاد مواجه نشود؟
نمیدانم. بستگی به شورای نگهبان دارد که چه کسی را تایید و چه کسی را رد کند.
شما این وضعیت را مناسب میدانید یا نه؟
من از سیاستها و روشهای شورای نگهبان اطلاع ندارم که با چه ضابطهای کار میکنند. چراکه در تاریخهای مختلف هم کما بیش برخوردهای متفاوتی داشتند. کسانی که امسال در انتخابات ریاست جمهوری رد صلاحیت شدند در سال های گذشته تایید صلاحیت میشدند..
یکی از بحرانهای کنونی، بحث فسادهاست. این فسادها مخصوص طبقه خاصی هم نیست. چرا شاهد این حد از فساد هستیم؟
یکسری فسادهای فرودستی داریم؛ مثل پولهای خردی که در ادارات گرفته میشود که پول چایی یا حق الحساب میگفتند. این فسادها که خیلی پنهان و گسترده است و مبارزه کردن با آنها خیلی سخت است، ضمن اینکه خیلی هم تاثیرگذار نیست و آنها چون احساس میکنند فسادهای بزرگ موجود است جرأت پیدا میکنند. ولی یکسری مفاسدی است مثل رانت خواری که بنظر من عواملش مشخص است یعنی منطقا سیستم اطلاعاتی کشور و مقاماتمان از آن عوامل و کارهایی که انجام میشود باید مطلع باشند و باید با آن ها برخورد کنند اما به نظر میآید هنوز خیلی حساسیت نسبت به آنها نشان نمیدهند.
شما بعنوان یک استاد دانشگاه، فعال سیاسی که کاندیدای ریاست جمهوری هم بودید، چه پیشنهادی دارید که از سیل گسترده رانت در جامعه جلوگیری شود؟
باید افراد شناسایی و جلویشان گرفته شود. هر امتیاز انحصاری که به یک فرد داده شود، فساد است. فرض کنید مامور استخدام پسر وزیری را استخدام میکنید یا برای استخدام به جای اینکه فراخوان دهد تا افراد خودشان را معرفی کنند از افرادی که میشناسد یا شناخته شده هستند، استفاده میکند که به نظر من درست نیست. اگر بی نظرانه برخورد شود حل میشود در غیر اینصورت به این سادگیها حل شدنی نیست.
گاها برخی جملات و رفتارها با عکسالعملهای زیادی مواجه میشوند مثل داستان ژن خوب...
خب غلط است و با چیزی که غلط است، باید مبارزه شود و کسانی که مسوولیت دارند باید مبارزه کنند و ببینند که در وزارتخانهها چه کسی از طریق ارتباطات آمدند و با اینها مقابله کنند. ممکن است مسابقه استخدامی بگذارند پسر وزیری هم شرکت کند، نمره خوبی بگیرد و استخدام هم شود که بحث دیگری است اما اینکه پسر ۲۵ سالهای بخواهد مدیر جایی شود که شناختی هم ندارد معلوم است که از طریق ناسالمی وارد شده است.
بعضا گفته میشود کسانی که باید با فساد برخورد کنند خودشان فرزندانشان را به اشکال مختلف بر صندلیها مینشانند. پس چطور باید امید به اصلاح داشت؟
کسی که فرزند خودش را معرفی میکند ممکن است خودش آدم درخشانی باشد، پدرش هم رییس جمهور باشد خب خودش کار کند و هر جا توانست به صورت قانونی و در حد مقررات سایرین استخدام شود ولی اگر قرار باشد با اشاره، دستور یا توصیه مقامی به جایی برسد، خب این عین فساد است.
نظارت رسانهها و مردم چگونه میتواند باشد تا شاهد اینجور مسائل نباشیم؟
رسانهها باید ببیند و خبر بگیرند و اطلاع دهند. اگر آزادی نباشد که دیگر واویلاست و اصلاح کردن معنی ندارد. اگر رسانههای ما آزادی عمل نداشته باشند و یقه آنها به دلیل نوشتن حقیقت گرفته شود که دیگر آن جامعه، جامعه منحطی میشود.
شما آینده دو طیف اصولگرا و اصلاح طلب را چطور می بینید؟
در همه جوامع، تندروی وجود دارد و به اعتقاد، ایمان و امثال آن بستگی ندارد. اعتقاد تندروانه و سهل انگارانه همیشه بوده است. در آینده هم یک عده تند، یک عده کُند، اصلاحگرا و اصولگرا برچسب دارند و عمل میکنند.
یعنی به نظر شما در آینده بیشتر به سمت اعتدال پیش میروند؟
علی الاصول به سمت اعتدال میروند. ولی گروهای تندرو همیشه هستند ولو کوچک باشند.
انتقادی به هردو جناح وجود دارد مبنی بر اینکه این جناحها فضای بستهای دارند و قدیمیهای هردو جناح در حال پیر شدن هستند ولی افراد جوان هنوز وارد این سیستم نشدهاند. نظر شما چیست؟
یعنی هنوز برچسب به خودشان نزدند و اگر نزنند که بهتر است. ولی بالاخره یک عده پیدا میشوند که به خودشان برچسب میزنند چون جاه طلبیها باعث میشود که افراد وارد چنین فضایی شوند و خودشان را منصوب به این سمت و آن سمت کنند. آن کسی که خالص و آزاده باشد حرف خودش را میزند و از چسباندن خودش به جناح یا جریانت دیگر اجتناب میکند و مستقل باقی میماند.
منبع : شفقنا