اول: در ادبیات عرب شعر معروفی وجود دارد که داستان عاشقانهای را نقل میکند. عاشق دل شکسته با معشوق قرار دیدار را روی پل معلق المسیب (جسر المسیب) گذاشته است و از عصر روی پل معلق المسیب به انتظار نشسته است. هر چه غروب آفتاب نزدیکتر میشود، عاشق بی تابتر میشود. با گذشت زمان و نیامدن معشوق، عاشق بیچاره روی پلی که معلق است و تاب میخورد بالا و پائین میرود و سرگردان است. این داستان به عنوان استعاره از سرگردانی در موقعیت نا مطمئن در ادبیات عرب استفاده میشود که علی جسر المسیب سیبونی (روی پل معلق المسیب سرگردانم).
دوم: با گذر زمان و آنچه شد که میدانیم دولت اول و دوم آقای روحانی تمام تخم مرغهای مدیریت و تدبیر و امید و حتی اخلاق را در سبد برجام گذاشت. اگر چه این قرارداد دارای نقاط ضعف زیادی بود، ولی در هر حال در دوران آقای اوباما، با توجه به اثر روانی آن در جامعه موثر واقع شد. اما با شروع دوران آقای ترامپ که در عین ناباوری و بر خلاف آرزوهای جریان همسو با دولت توانست خانم کلینتون را پشت سر بگذارد، دوران سرگردانی موقعیت دولت آقای روحانی آغاز شد. روزی به امید اروپا و اینتکسش و روزی با توهم فاصله بین اروپا و آمریکا و روزی با بالا بردن کاپ اخلاق خود خواندهای که از برجام بدست آورده است در حال دلخوش شدن درمانی! در پشت میز بیضی شکل هیات دولت بودند. تا بلاخره بر اثر فشار جامعه و بخش عاقلتر دولت، برگشت گام به گام آنهم نه بر اساس اقدام متقابل بلکه بر اساس خود برجامی که حالا هیچکس به آن حداقل تعهداتش عمل نمیکند، آغاز شد.
سوم: محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور در حاشیه جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران در پاسخ به سؤالی درباره مذاکرات ایران و اروپا، در اظهارنظری تأملبرانگیز گفت: از یک ماه گذشته مذاکرات با اروپا جدیتری شده است، در جلسهای که کمیسیون مشترک برگزار کرده دکتر عراقچی حضور یافت و همچنین قرار است جلسهای در آینده برگزار شود. در کنار این مذاکرات کشورهای مختلف از جمله کشور فرانسه که تلاشهای بیشتری در این زمینه دارد، با ما صحبت کردند برای اینکه بتوانیم به چارچوبی برسیم. مذاکرات ما با ایشان تداوم دارد و امیدواریم بتوانیم آنچه از منافع مردم و کشور در برجام تعریف شده را محقق کنیم.
چهارم: ظاهرا دولت با ژنرالهای سالمندش میخواهد دوباره راه رفته و چوب خورده را آزمون کند؛ و البته در دل آرزوی وصال به معشوق را دارد. غافل از اینکه از دید مردم و دلسوزان او فقط عاشقی است که روی پل معلق در حال سرگردانیست. بدون برنامه برای برون رفت و با آرزوهای طول و دراز! شاعر عرب چه خوش از زبان این دولت گفت: که؛
"علی جسر المسیب سیبونی"