سیستان و بلوچستان دومین استان پهناور بعد از کرمان است و دارای 15 شهر و دو بندر که دور از انصاف است اگر نگویم این تکه از خاک ایران به تنهایی میتواند با صنعت توریسم و گردشگری بخش قابل توجهی از منابع مالی کشور را تأمین کند. دیاری که از اعجازهای طبیعت بوده است و بهجرئت میتوان گفت در جهان کمنظیر است. آوازه نام بندر چابهار به گوش هر ایرانی در هر نقطه کشور رسیده است؛ تنها بندر اقیانوسی ایران است که در کرانه دریای مکران و اقیانوس هند قرار دارد.
آناهیتا زینیوند کارگردان سینما و تئاتر به مناسبت حال روز این روزهای مردم سیلزده استان سیستان و بلوچستان نوشت: میخواهم از دیار سیستان و بلوچستان بگویم؛ نامی که همگان شنیدهایم و ناخودآگاه، ما را به ژرفای تاریخ باستان ایران و جهان میکشاند و همین بس که حکیم فردوسی در وصفش میگوید: بیاراسته سیستان چون بهشت/ گِلش مشک سارا بد و زر خشت
سیستان و بلوچستان فقط نام یک استان امروزی نیست، بلکه نامی به پهنه کهکشانهاست؛ سرزمین اسطورهها و تمدنها، دیار رستم، هامون و هیرمند، زابل و نیایشگاههای باستانی، کوه خواجه و آتشکدههایش، تفتان و شهر سوخته با پیشینهای بیش از پنج هزار سال تمدن و صنعت، ساحل دَرَک؛ آنجا که کویر به دریا میپیوندد، خلیج گواتِر همراه با طعم دود پتی یا همان شیر چایی در دستان پرمهر بلوچ، تالابهایی که گویا فرشتگان به رنگآمیزی آنها پرداختهاند، مردمانی از جنس آب و خورشید، آرام و بردبار همچون کوههای مریخی، دخترکانی از نسل رودابه با چشمانی همچون ستارگان، زنانی هنرمند که با نور دیدگان سوزندوزی میکنند و نقشها میآفرینند و پشت هر نقش باورها و داستانهایی نهفته است که به آنها قدرت ماندگاری میدهد.
موسیقیای که با روح و جانشان گره خورده و بخش بزرگی از زندگی روزانهشان را شکل داده است، با آوازخوانی و سازهایشان به استقبال برداشت گندم و شخمزنی، خرمنکوبی، خرماچینی، حصیربافی، سوزندوزی، چوپانی و گلهداری میروند. آیین رقص شمشیر که پیامرسان صلح و آرامش و نیایش است و بهزیبایی به دشمنان خاک ایرانزمین میفهماند همیشه برای دفاع از میهنش آماده است. چنین دیاری، در زیر خروارها خاک در حال مدفونشدن است.
سیستان و بلوچستان دومین استان پهناور بعد از کرمان است و دارای ۱۵ شهر و دو بندر که دور از انصاف است اگر نگویم این تکه از خاک ایران به تنهایی میتواند با صنعت توریسم و گردشگری بخش قابل توجهی از منابع مالی کشور را تأمین کند. دیاری که از اعجازهای طبیعت بوده است و بهجرئت میتوان گفت در جهان کمنظیر است. آوازه نام بندر چابهار به گوش هر ایرانی در هر نقطه کشور رسیده است؛ تنها بندر اقیانوسی ایران است که در کرانه دریای مکران و اقیانوس هند قرار دارد.
اسکله آن قابلیت پهلوگیری کشتیهای اقیانوسپیما را دارد و یکی از مناطق آزاد تجاری است؛ همچنین از نظر آب و هوایی دارای هوایی معتدل و بهاری در همه فصول سال است. دریای عمان یا همان دریای پارس که خلیج فارس را از طریق تنگه هرمز به دریای مکران وصل میکند که خود به لحاظ مرزهای مشترک از منظر موقعیت استراتژیک در منطقه و کشور حائز اهمیت است اما نه طبیعت و نه سیاست و تدبیر با این دیار مهربان نبوده. فاصله زیاد بین روستاها و پراکندگیشان در منطقه باعث شده است مراکز بهداشتی و درمانی و آموزشی در دسترس همه مردم نباشد؛ چه کودکانی که فقط از نبود حداقلهای دارویی و پزشکی جان باختهاند؛ چه استعدادهایی که به دور از آموزش تباه شدهاند. فقر و بیکاری ناشی از نبود کارگاهها و کارخانهها و استفاده بهینه از بنادر و… بیداد میکند؛ نادیدهگرفتن هنرها و توانمندیهای این مردم صبور توزیع ناعادلانه امکانات شهری بین دیگر استانها، آنها را به حاشیه کشانده است. صبر هامون و هیرمند لبریز شده است و گویا خواهان بلعیدن این گوهر ملی هستند.
چندروزی است سیلابی خانمانبرانداز بیرحمانه همان ذره آرامش را از جان این مردم گرفته، همان اندک راههای ارتباطی را از بین برده؛ مدارس بین روستاها به زیر آب رفته و کشاورزی و دامداری دچار خسارت سنگینی شده است. نیکشهر، لاشار، فهنوج، ایرانشهر، قصرقند، دشتیاری و… اوضاع وخیمتری نسبت به بقیه مکانها دارند. وقت آن شده است که دولت و مردم این تکه از خاک را هم مورد لطف و توجه خود قرار دهند و به فکر آبادانیاش باشند. سالهاست سازمانهای مردمنهاد در مناطق محرومتر مثل دشتیاری، پایگاههای آموزشی دایر کردهاند و شروع به ساخت مدارس و بردن حداقل نیازهای آدمی به کپرها و روستاها کردهاند اما واقعیت امر این است که همه این حمایتها از جانب مراکز غیردولتی قطرهای در دریاست چراکه منابع مالی و نیروی انسانی نهادهای مردمی بسیار اندک و گردآمدن این منابع بر پایه کمکهای خودجوش تعداد محدودی از مردم است و بیشک نمیتوان برنامهریزی بلندمدت یا حتی میانمدت به واسطه محدودیت این منابع کرد و ایجاد شرایطی مبتنی بر حداقل امکانات در گرو حمایتهای بخش دولتی است که وظیفه خطیر حمایت از همه اقشار جامعه را عهدهدار است.
امید میرود درشرایط کنونی دولت و سازمانهای مسئول در راستای رسالت خدمت به همه آحاد جامعه و با رویکرد عدالتمحوری، دِین خویش را به این خطه محروم و مردمان مظلوم آن به درستی ادا کنند؛ مردمانی که به گواهی تاریخ، همواره از بدیهیترین حقوق انسانی محروم بودهاند.
آناهیتا زینیوند/ روزنامه شرق