این کلیپ مربوط به حدود ۵۰ سال قبل میشود و تشابه بسیار عجیبی دارد، بین حکیم باشیهای روغن بنفشهای در مقابل ویروسی که به تنهایی علم را به زانو در آورده است!
قصه با ورود یک پزشک جوان به ده شروع میشود، ولی با آمدنش هیچکدام از اهالی ساده دل و خرافاتی ده خوشحال نمی شوند! چون در آن روستا مردی زندگی می کرد که با رمل و اسطرلاب و دعا و ترفند های فریبکارانه خودش، عنوان حکیم باشی را گرفته بود و حسابی به مال و حتی ناموس اهالی روستا تسلط داشت! طبیعی است که رقابت پزشک و حکیم باشی یک جنگ بین علم و خرافات بود! وقتی با دسیسه حکیم و کدخدا، بیماری غیر واقعی کدخدا را علاج می کند به میان مردمی که در حیاط خانه کدخدا جمع شده بودند رفت و این حرفها را زد!
انتهای پیام/*