تابناک/ناکامترین کمونیست (2 ) مهران اکبری قاضی چاکی - علیرغم محبوبیت و مقبولیت بینالمللی تروتسکی، از دوران استالین تا گورباچف همراه در داخل شوروی او از سوی حکومت و طرفدارانش تقبیح میشد و بالاخره «گورباچف» از او اعاده حیثیت نمود و در دوره او بدگویی از تروتسکی از دستور کار خارج شد. تروتسکی به مدد نطق بینظیر و قلم درخشانش همواره زندگی مرفهی حتی در دوران تبعید داشت. تمام نوشتههای جذابش در دوران تبعید برای مخالفان بیشمار سیاستهای سرخ استالین و حتی جبهه کاپیتالیسم، غرب و آمریکا حکم حجت قاطع و فصل الخطاب داشت. پیروانش را «تروتسکیست» میگفتند که حاضر بودند برای این نابغه صاحب بیان، این رهبر بزرگ، این فرمانده ارشد نظامی و این یگانه مبارز بزرگی که تا آخرین لحظه عمرش مقابل استالین ایستاد جان فدا کنند. گرچه که در آخر هم حسرت محافظت بیشتر و کاملتر از این کاهن معبد کمونیست، داغ به دل همه پیروانش گذاشت.هرچند استالین از سفاکترین چهرههای تاریخ بود اما تروتسکی هم چندان فرشته نبود! تروتسکی هم در دوران قدرت کم دچار دیکتاتوری، خودمحوری و سفاکیت نشد. به ویژه در دوران جنگ داخلی بعد از پیروزی انقلاب و یا در مقام فرماندهی ارتش سرخ. هرچند در میان رهبران صدر انقلاب،به مراتب صادقتر و انسانتر بود. گرچه رهبر «پرولتاریا» (طبقه کارگر، دهقان بیچیز) جهان بود اما او نیز مثل لنین هرگز به زندگی پرولتاریایی تن نداد. اما برگ برنده و علت محبوبیتش در زمان حیات جدا از تمام خصائصش، قدرت سخنوری بینظیر، قلم معجزه گر،آثار و کتابهای بینظیرش بود و البته قدرت تفسیر و تحلیل برترش در مسائل کمونیستی و سیاسی، نظریههای ایدئولوژیکیش و در نهایت طبع رمانتیک که به قلمش نیز سرایت کرد و او را جدا از تمام این چیزها، به یک نویسنده و روزنامه نگار ممتاز جهانی بدل کرد (تروتسکی تنها فرد از رهبران انقلاب بود که جدا از مقبولیت و محبوبیت سیاسی در جهان، مراد و کعبه آمال بسیاری از نویسندگان و روزنامه نگاران جهان نیز بود.) و آن وقایع تراژدیک بعد از مرگ لنین و زندگی محنت بارش و سرانجام کشته شدن در راه آرمانها و ایستادگی تا مرگ در مقابل استبداد از او چهرهای فراتاریخی ساخت او را به محبوب و مقبولترین چهره کمونیست در زمان خود مبدل ساخت. رهبران شوروی که با آرمانهای پرولتاری آمده بودند، میراثی جز بدبختی، فقر، گرسنگی، سرکوب و مرگ برای مردمشان به ویژه همان طبقه پرولتاریا نداشتند. آنها کشوری شورایی پدیدآوردند که درآن به توتالیترترین شیوه حکومت میشد. شعارهای دلفریبشان از مرزهای کشور بستهای که خلق کرده بود مثل یک طاعون سیاسی و یک وبا اجتماعی به بیرون نفوذ کرد و خیلی از کشورهای دیگر جهان را در بیابان سرخ کمونیست در حسرت آب حیات، به سرابی جهنمی دچار کرد. در ایران هم افکار آنها موجب خلق جریانات سیاسی و سوسیالیستی گوناگون شد که شاخصترین رهبر قیامهای مردمی علیه استبداد متمایل به آرمانهای آنها،«میرزا کوچک خان جنگلی» در گیلان(مبدع شوروی در ایران) بود. میرزا هرچند از مرام اشتراکیون روس، تنها خاصیت انقلابی شان را گرفته بود ولی هرگز توسط آنها حمایت نشد. > تروتسکی از تولد تا نوجوانی «لیبا(لف) داوویدویچ برانشتین» که بعدها به لئون تروتسکی معروف شد، در 26 اکتبر 1879 در جنوب و اوکراین متولد گشت. همانطور که از اسم و فامیلی لیبا معلوم است، او یهودی بود. مادرش آتنا،تنها سواد خواندن و نوشتن و پدرش داووید، بیسواد ولی از زمینداران بزرگ و طبعا به خاطر فئودالیست بودن رفتار بدی با دهقانها و کارگرها داشت و همین تاثیر منفی در لیبا گذاشت و موجب شد از همان کودکی از فئودالیزم متنفر و ناخواسته به سمت سوسیالیزم سوق پیدا کند. > پسرخالهای که موجب شکلگیری شخصیت و ماهیت تروتسکی شد لیبا برای تحصیل در دبیرستان با طی مسیر 300 کیلومتری رفت پیش «موشه»، پسرخاله خود و از 9 سالگی به مدت 5 سال نزد پسرخاله و خانمش زندگی کرد و ضمن تحصیل، زبان روسی را هم آموخت. (آموختن زبان، یکی از استعدادهای شگرف تروتسکی و لنین بود. چیزی که بعضی رهبران کمونسیت نظیر استالین و مائو و... از آن عاجز بودند). موشه اهل قلم و ناشر کتاب بود.در خانه او لیبا با کتاب، نوشتن، چاپ و روزنامه نگاری آشنا و برای همیشه عجین و به شدت تحت تاثیر قرار گرفت.او با وجود کتابخانه بزرگ موشه،شیفته و بعدها دیوانه مطالعه و از همان دوران یک کتابخوان حرفهای شد و از همانجا علاقه به ادبیات و تاریخ در او جوانه زد و کلا تحت تاثیر شخصیت موشه و فضای منزلش، به شخصیت اصلی خود رسید.