کد خبر: ۲۲۴۶۲۸
تاریخ انتشار: ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۶ 05 May 2016
شعری از بیتا امیری تقدیم به همسران شهید


در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه،از خیابانی که نیست

می نشینی روبه رویم خستگی در میکنی
چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست

باز میخندی و میپرسی که حالت بهتر است؟
باز میخندم که خیلی...!گرچه میدانی که نیست

شعر میخوانم برایت واژه ها گل می کنند
یاس و مریم می گذارم توی گلدانی که نیست

چشم می دوزم به چشمت،می شود آیا کمی
دست هایم را بگیری بین دستانی که نیست؟

وقت رفتن می شود با بغض می گویم نرو
پشت پایت اشک می ریزم در ایوانی که نیست

میروی و خانه لبریز از نبودت میشود
باز تنها میشوم با یاد مهمانی که نیست

رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است
باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست

اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۶
به یاد تمامی رزمندگان سپاه خدا آنها که رفته اند و رزمندگان زنده .صلوات ختم کنیم.و سلامتی خانواده هایشان و شادی روحشان.رزمندگانی مانند محسن رضایی علی شمخانی مرحوم علی هاشمی احمد غلامپور امیر حیات مقدم مرحوم سیاف زاده .حاج ابراهیم همت رزمنده و فرمانده لشکر 27.متوسلیان.مهدی باکری و حمید باکری .و تمامی افرادی که برای رضای خدا کار کرده اند و فعالیت میکنند.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار