گزارشی از یک وحدت و مانعی بنام انا الحق!
شاید مهمترین عنصر در یک فرد انقلابی، توانایی گره زدن آرمان با واقعیت های موجود جامعه باشد بگونه ای که نه آن واقعیت اورا از آرمانش دور سازد و نه آن آرمان اورا از جامعه اش بیرون کشد و بر اساس این رخداد تکلیف خود در جامعه و زمانه اش را بداند و به آن عمل کند.
آفتی که در سالهای اخیر جریان انقلابی کشور را تهدید کرده و در صورت استمرار می تواند همچون موریانه این خانه را ویران کند دیدگاهیست که با تکیه بر آرمانها به خالص سازی و خالص گرایی اعتقاد ویژه ای دارد و بر همین مبنا بسیاری از افراد جبهه ی انقلاب را از دایره ی اصلی بیرون و دفع می کند و بدون در نظر گرفتن شرایط و اجتهاد، اولویت رقابت و شاید مبارزه را با جریان خودی می داند.
جریانی که علاوه بر آرمانگرایی محض، سنجش خلوص و حق را بر اساس ترازوی خود قرار داده و فریاد انالحق سر میدهد.
شهید بهشتی در این رابطه می فرمایند:
تشکل ضد خدا و ضد اسلام، آن تشکلی است که با دو نفر یا سه نفر یا ده نفر یا هزار نفر یا 500 هزار نفر یا 2 میلیون نفر یا 5 میلیون نفر دور هم جمع بشوند بگویند فقط ما، آدم خوب کجا پیدا می شود؟ البته در داخل ما! بیرون چطور؟ خبری نیست! آقا اندیشه ی خوب کجا پیدا می شود؟ اگر می خواهی سراغ آن را بگیری بیا همین جا دور و بر ما ! آن طرف تر چطور؟ نه دیگر، بیرون ما خبری نیست! اخلاص در نیت کجا پیدا می شود؟ البته در جمع ما ! بیرون جمع شما چطور؟ آنها همه شیطانی و اهریمنی است.
تشکل انحصار طلب و انحصار اندیش از جانب هر فرد و هر گروه و هر جمع باشد، شیطانی از آب در می آید. معنای طاغوت همین است که طاغوت می گوید من ! غیر از هیچ چیز! آن وقت در برابر حق و در برابر خلق کارش به طغیان کشیده می شود، سرکش می شود. ابلیس همینرا می گفت. حال اگر جمع هم همین را بگوید، یک حزب بگوید، یک سازمان بگوید، بگوید فقط من! این راهش به دوزخ است. این راهش به زندگی شیطانی است. خوب این تشکل باطلی است .......تشکل الهی آن است که نیروهای مؤمن به خدا، نیروهای مؤمن به ارزش های عالمی الهی و انسانی، بگویند ما متشکل می شویم تا در حد توانمان از این ارزش ها دفاع کنیم و صاحبان این ارزش ها در نظر ما محترم و معتبرند؛ هر جا که باشند، خواه داخل تشکیلات ما باشند، خواه خارج تشکیلات ما؛ این می شود تشکل الهی. آن اولی حزب الشیطان می شود، این حزب الله می شود.
شاید ادامه همین تفکر در برخی افراد و جریانها بود که مورد اشاره رهبر انقلاب قرار گرفت و ایشان با بیان شاخصهای انقلابی و انقلابی گری فرمودند:
"این خطا است که ما از همه‌ی کسانی که انقلابی هستند، یک نوع عمل انقلابی توقّع داشته باشیم؛ یا یک درجه‌ی از انقلابیگری توقّع داشته باشیم"
لزوم وحدت امت اسلامی را می توان به انحای مختلف مورد اشاره قرار داد و بهترین شکل آن کلام معصوم است:
شگفتا، شگفتا! به خدا سوگند! قلب را مى ميراند و غم و اندوه را (به روح انسان) سرازير مى کند که آنها (شاميان غارتگر) در مسير باطل خود، چنين متّحدند و شما، در طريق حقّتان، اين گونه پراکنده و متفرّق.
جبهه مردمی انقلاب اسلامی در تلاش است تمام افراد انقلابی را_ در هر سطح و درجه ای از انقلابی گری_ متشکل و یکپارچه نماید تا از این طریق گام مهمی در جهت وحدت نیروهای مومن و ولایی بردارد.
بنا بر اعلام موضع اعضای اصلی این مجموعه،انتخابات ریاست جمهوری، علت تشکیل این جبهه مردمی نبوده است اما یکی از ماموریت های آن بشمار می رود که میتواند آزمون خوبی برای این جبهه و سنجش نسبت آن با آرمانهای انقلاب تلقی گردد.
اولین کنگره جبهه مردمی انقلاب اسلامی اگر چه با نقدهایی همراه بود اما از یک رخداد انقلابی پرده برداشت و آن اینکه اعضای این جبهه برای تعیین نامزد نهایی خود برای انتخابات دوازدهم، افرادی را در معرض آراء کنگره قرار دادند که نه تنها به این جبهه نپیوسته اند بلکه نقدهای جدی بر عملکرد و نیات این جبهه نیز داشته اند.
تنها نمونه این اتفاق را میتوان در حمایت حزب جمهوری اسلامی در اوایل انقلاب از شهید رجایی دانست.
جبهه مردمی انقلاب اسلامی در اولین گام توانسته است آن انالحق را زیر پا بگذارد و زمینه حضور و مطرح شدن را برای افراد شاخص انقلاب که ادعای مدیریت کشور را دارند مهیا نماید.
اگر این جبهه در هر مقطعی، رویکرد انحصار طلبانه و انحصار گرایانه را پیشی گیرد، علت تولد و ایجاد خود را نقض کرده است و قطعا در اینصورت نخواهد توانست آرمانهای انقلابی و اسلامی را اجرا نماید.
سازوکار فعلی اگرچه مورد انتقاد بسیاری از افراد دلسوز و مومن قراردارد اما همگان اذعان دارند که با توجه به ضرورت زمانی، تعلل در تشکیل این جبهه جایز نبوده چرا که اصل انقلاب از تشتت و تفرقه نیروهای انقلاب آسیب خواهد دید.
ابوالفضل چمندی