استانداری که خانواده اش در تهران زندگی می کند، فکر می کند که بهداشت و درمان در کهگیلویه و بویراحمد همچون تهران است و نمی داند که مردم برای گرفتن نوبت پزشکان از ساعات اولیه صبح در سرمای سوزان یاسوج باید مراجعه کنند تا شاید نوبت پزشک به دست بیاورند.
کد خبر: ۳۹۴۲۵۹
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۸ 14 March 2017
به گزارش تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، چند ماهی است که مطالب متعددی در خصوص استاندار کهگیلویه و بویراحمد منتشر می شود . این در حالی است که حدود یک ماه پیش خبری مبنی بر سفر برخی اصلاحطلبان استان ،به تهران منتشر شد که هدف از این سفر را رایزنی برای کنار گذاشتن سید موسی خادمی عنوان کردند اما برخی از اصلاح طلبان در ابتدای انتشار خبر این موضوع را تکذیب کردند ولی شواهد نشان می داد این کار صورت گرفته است.
اما موضوعی که در خصوص استاندار به آن کمتر پرداخته شده است ، بحث پروازی بودن وی است ! این موضوع برای دیگر مدیران حوزه ی وزارت کشور در شهرستان ها با جدیت لحاظ شده است و فرمانداران ملزم به زندگی در محل ماموریت خود هستند اما وقتی از یکی از آگاهان در حوزه ی  استانداری در خصوص وجود بخشنامه ای مبنی بر لزوم حضور مسئولان حوزه ی وزارت کشور در محل ماموریت خود و اجرای آن برای استاندار صحبت شد ، وی گفت : این موضوع را خود رئیس جمهور می داند حتما از نظر ایشان اشکالی ندارد.
پیمان فرامرزی یادداشت نویس بخش سیاسی روزنامه امید مردم در یک گزارش به تحلیل این موضوع پرداخته است . در تحلیل یاد شده آمده است : استاندار کهگیلویه و بویراحمد در دولت تدبیر و امید، قریب به سه سال و نیم است سکان مدیریت ارشد استان کهگیلویه و بویراحمد را بر عهده دارد، اما هر هفته یک پای در تهران و یک پای در یاسوج داشت و علی رغم اینکه انتظار می رفت استاندار بومی، استان را به خوبی بشناسد و برای رفع مشکلات آن هم چاره ای در آستین داشته باشد، اما نه استان را بهتر از استاندارهای غیر بومی می شناخت و نه اینکه خانواده اش در استان سکونت داشتند تا حداقل معضلات شهری دور و اطراف محل سکونتش را بهتر بشناسد.
 
 امتیاز ویژه برای خادمی / آیا استاندار باید برود؟

موسی خادمی در طول دوران مدیریتش در کهگیلویه و بویراحمد به هر شگردی متوسل شد تا در راس قدرت بماند، او ابتدا راه خود را از اصلاح طلبان و اعتدالگرایان جدا کرد و با واژه هایی نظیر جناح بندی های سیاسی در استان معنا ندارد، توسعه استان را شعار خود ساخت تا توجیهی برای انتصابات مدیریتی مربوط به جناح مقابل در راس مدیریت های ارشد استان پیدا کند.
وی پس از اینکه توانست به راحتی سهم خواهی اصلاح طلبان را کنار بزند و حمایت های دیگر را جایگزین آن در مدیریت ها کند، بحث مدیریتی و انتخاب مدیران استانی را به نمایندگان واگذار کرد تا هر که زورش بیشتر، بامش بیشتر شود و تعداد بیشتری مدیر را به انتصاب برساند و موسی خادمی از این رهگذر تنها تماشاچی انتصاب مدیران مختلفی بود که هرکدام به واسطه حمایت نماینده ای بالا می آمدند و البته همه این مدیران هم گوش به فرمان نماینده خود بودند و در بسیاری موارد تره ای هم برای مدیریت ارشد استان خرد نمی کردند. اما این گونه خاص از انتصاب مدیران برای موسی خادمی یک حسن داشت و آن اینکه تاکنون به واسطه حمایت نمایندگان در مسند قدرت مانده است؛ در واقع استاندار کهگیلویه و بویراحمد ماندن خود را در بلبشوی مدیریتی به عقب ماندگی در کارها ترجیح داد و از این رهگذر چند صباحی بیشتر استانداری کرد.
متهم کردن منتقدین دیگر شگردی بود که استاندار کهگیلویه و بویراحمد برای استاندار ماندن در پیش گرفت، وی مخالفین خود را مخالفین دولت معرفی می کرد، در حالی که عدم تبعیت و پایبندی به سیاست های دولت، بزرگترین ایرادی بود که بر خادمی وارد می شد اما استاندار ترجیح می داد که هر کس را که مخالف وی و نحوه مدیریتیش بر استان باشد را با عنوان مخالف دولت علم کند و برچسب تحجر و دلواپس بزند تا از این منظر هم بر ماندن خود کمی بیشتر در کرسی استانداری و کسوت استاندار پافشاری کند.
عدم ارائه آمار نداشته ها و ضعف های استان دیگر شگردی بود که موسی خادمی و تیم مدیریتیش برای خوب جلوه دادن عملکرد خود از آن استفاده می کنند، آنها همواره بر نقص ها و نداری ها سرپوش های بزرگی گذاشتند تا مورد تمجید مسئولان کشوری قرار گیرند که نمونه آن در سخنرانی استاندار در استادیوم تختی و در حضور رئیس جمهور به وضوح مشاهده شد. تیم خادمی و شخص وی حتی یکبار هم حاضر نشده اند دولتمردان صنعتی مسافر استان را به شهرکهای صنعتی تعطیل استان ببرند و به قول خودشان در ترافیک مسئولان کشوری یکبار هم زیلایی، بهمئی و دیگر شهرستان ها و بخش های محروم استان دیده نشده است و حتی مسئولان مرتبط به مناطق محروم در کشور هم به این مناطق برده نشدند تا مبادا نقیصه ها آشکار شود و تدبیری برای تغییر در بیش از سه سال مدیریت آنها در استان دیده شود.
خادمی بزرگترین درگیری را با اصلاح طلبانی داشت که وی را نه اصلاح طلب بلکه شبه سیاسی می نامیدند و همین سبب شد که خبر رفتن عده ای از اصلاح طلبان استان به تهران برای عزل خادمی رسانه ای شود و البته همین سبب تغییر نگرش خادمی شد و این بار استاندار کهگیلویه بویراحمد چرخش ۱۸۰ درجه ای داشت و برای ماندن در قدرت احساس خطر کرد و در آخرین جلسه رسانه ای شده خود، طیف های روبرو را به دو گروه «اینوری و آنوری» تقسیم کرد و این یعنی یک سیاسی کاری دیگر در مدیریت ارشد استان شروع شده است. استانداری که تا پیش از این می گفت گروه بندی های سیاسی در استان معنا ندارد، حالا خود دست به تقسیم بندی و گروه بندی مردم، رسانه ها و جامعه زده است.
آنچنان که گذشت استاندار کهگیلویه و بویراحمد به هر سیاستی دست زد تا بر مسند قدرت بماند، تشکیل کوتوله های سیاسی در استانداری که حتی مانع از ورود جریان های مخالف و منتقد موسی خادمی به جلسات عمومی می شوند، گواهی بر ایجاد توهم تئوری توطئه در تیم مدیریت ارشد استان است اما استاندار بومی کهگیلویه و بویراحمد که از هر غیر بومی ای برای استان غیر بومی تر بود و نتوانست خانواده خود را راضی کند که حداقل در دوران قدرتش در محل کارش زندگی کنند و علی رغم انتقادات گسترده حتی تاکنون از سوی استانداری دلیل موجه یا غیر موجهی برای این عدم سکونت خانواده استاندار بیان نشده است.
 
 امتیاز ویژه برای خادمی / آیا استاندار باید برود؟

اما غیر بومی بودن استاندار بومی موضوعی مهم بود که مدیر ارشد استانی که محل سکونتش در استان نباشد، چگونه می خواهد بداند که وضعیت حمل و نقل در استان و بالاخص مرکز آن چگونه است. استانداری که خانواده اش در تهران زندگی می کند، فکر می کند که بهداشت و درمان در کهگیلویه و بویراحمد همچون تهران است و نمی داند که مردم برای گرفتن نوبت پزشکان از ساعات اولیه صبح در سرمای سوزان یاسوج باید مراجعه کنند تا شاید نوبت پزشک به دست بیاورند. خانواده او اینجا نیست تا بداند که بسیاری از زنان و دختران این شهر برای به دست آوردن نوبت پزشک زنان با چه مشکلاتی روبرو هستند. او نمی داند که برای مراجعه به پزشک متخصص چه دردسرهایی را باید به جان خرید و تحمل کرد. خانواده اش نیست تا بداند که نان در نانوایی های این استان با چه وضعیتی پخت می شود . فرزندان آقای استاندار در مدارس این استان درس نمی خوانند تا بداند که وضعیت آموزش در این استان در چه حدی قرار دارد. خادمی وضعیت نان، مدرسه، دانشگاه و… در استان را چون کلانشهر تهران می داند و طبیعی است که تغییر محسوسی در بسیاری از شاخص های عمومی در مرکز استان ایجاد نشود. چون اصلا استاندار با این شاخص ها دست و پنجه نرم نمی کند و در شاخص های اختصاصی هم از جمله وضعیت صنعت و بیکاری به آمارهایی تکیه کرده که آمارهای دولتی و بخش خصوصی آن با هم تفاوت فاحشی داشته و دارند.
بهرحال تمام آنچه که گذشت نشان می دهد که کارت های بازی آقای استاندار برای مدیریت در سطح استان به پایان رسیده و اکنون شمارش معکوس برای خداحافظی استاندار پروازی کهگیلویه و بویراحمد آغاز شده است.



اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
سیا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۳۹ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۵
ک خوا و ای یکی یو هم نخو.... این نیز بگذرد...تنها چی که ایمونه رکود بیکاری فقر و کلا محرومیت و بدبختی استان است...ما مردم مثل مهره شطرنج برای بازی سیاسیونیم
سلام
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۳۱ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۷
مهم قدرتنمایی هستش نه خدمت
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار