تابناک ایلام ::بررسی سوابق فعالیتهای حزبی وسیاسی از چند دهه پیش کشور نشان می دهد که در مقاطعی در ایران مردم از تشکیل حزب و فعالیتهای حزبی استقبال نکردند. حتی در مواردی که هیأتحاکم برای نشان دادن دموکراسی احتیاج به حزب داشت و انواع تشویقها را برای حزبسازان برقرار نمود، توده مردم، روشنفکران و بهطور کلی طبقات مختلف به شکلی، خود را از این بازیها جدا نگاه داشتند و به همین جهت هیچ یک از احزاب نتوانستند آماری از اعضای خود ارائه دهند.
گاهی حرکتهایی از یک یا چند حزب دیده شده، اما این حرکتها به مدد تبلیغات و از جانب غیر اعضای حزب انجام گردیده است. مردم ایران در طی تاریخ، قیامهای اجتماعی و نهضتهای بسیاری را به راه انداختهاند.
اما این اقدامات بدون تمسک به احزاب بوده است. گاهی اشخاصی از این تحولات مردمی سوءاستفاده کرده و بدین ترتیب برای حزب خود سابقه درست کردهاند، بااینحال آنها خود میدانند که درجه اقدام حزب آنها صفر بوده است.
بعضی بر این اعتقادند که در جامعه اسلامی که اجرای موازین و احکام دینی مدنظر است، حزب جایگاهی ندارد و بعضی هم تمایل نداشتن مردم به شرکت در فعالیتهای حزبی را ناشی از سابقه احزاب میدادند. در طی تاریخ ایران، تشکیلات فراماسونری، که نمیتوان آنها را به عنوان حزب شناخت، مجریان فرامین حاکمیت انگلیس بودهاند.
احزاب چپنما و طرفدار تحول و اصلاحات هم در هر تصمیم چشم به خارج از کشور داشتند. در این خصوص همسایه شمالی ما در گذشتهها سنگ تمام گذاشته است. این وضع تا دو، سه سال پس از پیروزی انقلاب ادامه داشت تا اینکه آن حزب وابسته منحل قطعی گردید.
باشکل گیری انقلاب اسلامی روند فعالیت ونقش احزاب در فرایند قدرت و رقابتهای سیاسی در مسیر واقعی قرار گرفت اما در حقیقت بدلیل حوادثی نظیر بحران های داخلی و جنگ تحمیلی ،فعالیت واقعی احزاب وجریانات سیاسی برای حدود یک دهه به محاق رفت .
در حقیقت با پایان فعالیت دولت سازندگی و آغاز تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری در سال 76وشکل گیری یک رقابت دو قطبی بین جریان راست سنتی و چپ ،رفته رفته احزاب وجریانات سیاسی نقش واقعی خود را پیدا نموده وبا پیروزی "سیدمحمدی خاتمی" در انتخابات ریاست جمهوری ، آغاز اصلاحات و ایجاد فضای باز سیاسی ،احزاب وجریانات سیاسی توانستند با باز تعریفی از نقش خود در فرآیند قدرت ،دوباره در مسیر واقعی خود قرار بگیرند ،البته باید بپذیریم فاصله تحزب در کشور ما با سایر کشورهای بهره مند از دمکراسی کماکان زیاد است ولازمه رشد و کاهش این فاصله، بها دادن به احزاب و نقش آفرینی واقعی آنان می باشد.
دراستان ما ایلام علیرغم محرومیتهای فزآینده در بسیاری از ابعاد ،پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات ، رشد ونبوغ فکری وسیاسی در بین توده ها ی مختلف مردمی ونخبگان ،فضایی را ایجاد نمود که در رقابتهای مختلف انتخاباتی از ریاست جمهوری گرفته تا مجلس شورای اسلامی ،احزاب وجریانات سیاسی، خصوصا احزاب وابسته به جریان اصلاحات ،از انسجام ووحدت رویه بیشتری در فعالیتهای سیاسی وانتخاباتی برخورد باشند .
اتحاد وهمدلی احزاب چندگانه سیاسی وابسته به جریان اصلاحات ،در طول سالیان اخیر در قاموس شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان به خوبی ظاهر شده ودر روند انتخابات های مختلف بنحو شایسته ای نقش آفرینی کرده است . انتخاب چندین نماینده اصلاح طلب مجلس شورای اسلامی و آرای چشمگیر کاندیداهای ریاست جمهوری مورد حمایت اصلاح طلبان در استان ایلام ،محصول انسجام و یکپارچگی این احزاب با محوریت لیدرهای اصلاح طلب استان است .
در آخرین فعالیت انتخاباتی این جریان در استان ایلام با محوریت افراد برجسته اصلاح طلب نیز شاهد حضوری پررنگ وآرای چشمگیر کاندیدای ریاست جمهوری دوازدهم در استان بودیم ،که این موضوع توانست نقش واقعی تحزب وژرف اندیشی سیاسی جامعه ایلام را به رخ دیگران کشیده ،تا از این منظر پرده ای از وحدت وانسجام قابل قبول مردم بر محور جریانات سیاسی را به رخ رقبا بکشاند.
اما با فروکش نمودن تب انتخابات ، طمع ورزی برخی از سیاسیون نوپای حاضر در احزاب سیاسی اصلاح طلب استان ،آنان را برآن داشت با فخر فروشی و تمامیت خواهی ،دسترنج یک انسجام و وحدت سیاسی قابل قبول را به نام خود مصادره وبه نوعی تمامی غنایم این رویایی سیاسی را از آن خود بدانند.
حرکت زود هنگام ،نسجیده وناپخته برخی از افراد فعال در شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان استان ،درراستای تصاحب برخی از مصادر مدیریتی و اجرایی استان ،باعث ترک برداشتن وحدت وانسجام مثال زدنی این جریان در سطح استان ایلام شده است .
هرروز که می گذرد به جای حرکت در مسیر خواست اکثریت اصلاح طلب استان ،همچنان با اصرار بر مطامع خود ،ترک برداشته شده را باز تر و به یک شکاف عمیق تبدیل نموده اند. شنای این عده بر خلاف جریان واقعی افکار ،ایده ها و اهداف اصلاح طلبی ،وحدت وانسجام احزاب را مخدوش وعملا آنان را به دو طیف رقیب همدیگر قرار داده است.
عاقلانه ترین راه ممکن این است که این افراد هرچه سریعتر با بازنگری در رفتار وکردار سیاسی خود و چشم بستن بر مطامع زودگذر ،به مسیر واقعی حرکت جریان بازگشت نموده وبجای دامن زدن به اختلافات از طریق انتشار بیانیه های و مطالب شکننده وحدت وهمدلی ،ایثارگرانه مسیر شنای خود را تغییر داده وبه آینده سیاسی جریان اصلاح طلبی استان بیاندیشند.
بدون شک با تداوم روند افزایش شکاف بین افراد منتسب به جریان اصلاح طلبی و عدم ورود نخبگان،متنفذین و افراد تاثیر گذار این جریان بمنظور خواباندن قایله ایجاد شده بر سر تعیین مدیران اجرایی وسیاسی استان ،این شکاف به یک دودستگی بزرگ وغیر قابل ترمیم مبدل خواهد شد .دودستگی که درآن به جز آب ریختن در آسیاب جناح رقیب آنهم در انتخابات های پیش رو نظیر مجلس شورای اسلامی وریاست جمهوری 1400عایدی دیگری برای این جریان بانفوذ در استان نخواهد داشت.