محسن پرستاری
"بابا آب داد." اولین درس و مشق روزهای نه چندان دور ماست. روایتی شیرین از سالهای اول ابتدایی و همراه با حس عجیبی بنام نوستالژی. هنوز یادم هست که چطور جلوی تخته، روبروی معلم تنمان میلرزید که مبادا عاجز مانده و نتوانیم در مقابل سوال" آب چند بخش است؟" جوابی پیدا کنیم. آبی که همیشه یک بخش داشت و بیشک از این به بعد نیز یک بخش خواهد داشت. یادآوری این نکته هم (یک بخش بودن آب) ضروری بنظر میرسد چرا که آب همین طوری مایه حیات نشده است. چه کتکهایی بخاطر غلط نوشتن و درست تلفظ نکردنش خوردیم، گوارای وجودمان.
بعدها سوادمان سیر صعودی که بخود گرفت و به کلاس سوم ابتدایی رسید با قهرمانی بنام پترس آشنا شدیم. ابر مردی! که به نجات سد میرفت. حال بماند که ضریب هوشی پتروس چند بود و آیا معما فقط یک راه حل داشت؟ و شکی هم در این نیست که اگر قهرمان داستان از نسل امروزی بود و در دنیای دیجیتال و عصر ارتباطات سیر و سلوک میکرد؛ این معما قطعا راه کارهای زیادی داشت. البته خدا به داد هم روستایی این آقا پترس رسید که گوشی و موبایل آن هم از جنس اندرویدش هنوز کشف و ضبط نشده بود! والا پترس بود و عکسهای سلفی از سد سوراخ شده با متنهایی از جمله: «منو سد سوراخ شده، همین الان یهویی و ...» اما بهرحال نباید از اصل و متن کار پترس که هدفی جز کمک به سد و آب نداشت؛ غافل نماند.
شاید آن زمان پترس میتوانست با یک انگشت به کمک این نعمت لایزال الهی یعنی آب و از طرفی دیگر روستا و اهالیاش را از برخورد با بلایایی در امان نگه میداشت؛ اما پتروس این روزگار حتی با تمام انگشت و سر و کلهاش هم که شده یک تنه نمیتواند در مقابل این همه بحران بی آبی و خشکسالی چارهای بیندیشد. با اندک مطالعهای درباره آمار و ارقام این فاجعه قرن به تصدیق این عبارت خواهیم پرداخت.
کارشناسان می گویند ایران با بهره برداری از 97 درصد آبهای سطحی خود عملا تمام رودخانههای خود را خشک کرده و دیگر آبی در طبیعت باقی نمانده است. این موضوع به معنای آن است که اگر به همین منوال ادامه دهیم حدود 70 درصد ایرانیان یعنی جمعیتی معادل 50 میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور هستند. در حال حاضر 70 درصد جمعیت کشور با سرانه زیر 900 متر مکعب در سال زندگی میکنند و این از نظر استانداردهای جهانی یعنی رخدادی با فاجعه بزرگ.
مطابق با استانداردهای جهانی درصد بهره برداری از آب سطحی نباید بیشتر از 40 درصد باشد. این درحالی است که بیشتر کشورهای پیشرفته حد ایده آل بهره برداری برای حفظ منابع آبی خود را لحاظ کردهاند که حداکثر 25 درصد برداشت داشت.
تنها دو کشور ایران و مصر در جهاناند که با بهره برداری بی رویه از منابع آبهای سطحی در معرض بحران جدی قرار گرفتهاند و آن دو کشور ایران و مصر است. این در شرایطی است که میزان بهره برداری از آبهای سطحی در مصر به 46 درصد و در ایران با اختلاف فاحش به 97 درصد رسیده است. کافی است برای درک عمق فاجعه نگاهی به عملکرد برخی از کشورهای جهان بیندازیم.
ژاپن 19 درصد، امریکا 21 درصد، چین 29 درصد، هند 33 درصد، و در کشوری مانند اسپانیا که از لحاظ اقلیم و ویژگیهای جغرافیایی به ایران شباهت دارد تنها 25 درصد. این موضوع به این معنی است که حتی در صورت بارش ایدهآل و نفوذ آب به زیر زمین، جایی برای ذخیره آن وجود ندارد.، در نتیجه آب در سطح خاک جاری شده و تبخیر میشود. همچنین این موضوع شورتر شدن خاک و از دست رفتن حاصلخیزی آن را به دنبال خواهد داشته است.
در شرایط فعلی برای نجات کشور از بحران خشکسالی نیازمند اقدامات فوری هستیم. برای اینکه بتوانیم ظرف 5 تا 6 سال آینده به حالت نرمال برسیم باید سطح برداشت آب از منابعمان را به نصف برسانیم و کار را از همین امروز شروع کنیم.