ایران این روزها بیش از آنکه نیاز به تغییر مسولین باشد نیازمند تدبیر در مسولیت است ، و بیش از آنکه مسولینش از عزل بترسند باید از فریاد مظلومیت مردمی بترسند که با دل مغموم‌ لعنت شان می فرستند
کد خبر: ۶۶۰۸۴۵
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۷ - ۲۳:۵۶ 28 September 2018
آنچه که در زیر آورده شده است یادداشت ارسالی مخاطبان تابناک کهگیلویه و بویراحمد است و این سایت محتوای آن را تایید یا تکذیب نمی کند. شما هم می توانید نظر خود را در تایید یا تکذیب این مطلب بیان کنید.

 *مردم زیر پای تصمیم گیران دولت له شدند*

*روحانی*  رئیس جمهور ایران در پشت  تریبون سازمان ملل به چند نکته اشاره کرد ؛ از جمله *برجام* ،،،گرچه *برجام* ثبات را به اقتصاد ایران برگرداند و ایران را از شکست اقتصادی تا به حدی نجات داد ، ولی چرا لغو *برجام* به یکباره اقتصاد کشور را در وضعیت بحرانی قرار داد  و ثبات را در بازار  متلاشی  ساخت و ارزش پول ملی را به  صفر رسانید ،  قیمت های  که ثانیه ای تغییر می کنند و مردمی که با وجود نرخ های هنگفت  در بدست آوردن معاش عقب ماندند ؟  

سخنراندن خلاف واقعیت چیزی را به ایران اضافه نمی کند و مرهمی بر این آلام سخت ،دردناک و نفس گیر نخواهد بود ، *شکوه* ایران   به روح و روان  جامعه  بر می گردد و *اقتدار* ایران در بر آورده شدن نیازها و احتیاجات و ضرورت های  جامعه صورت می گیرد و  *نشاط* جامعه را عدالتی تشکیل می دهد که باید در افکار و اعمال  مسولین   باشد  که نیست.

 ایران این روزها بیش از  آنکه نیاز به تغییر مسولین باشد نیازمند تدبیر در مسولیت است  ، و بیش از آنکه مسولینش  از عزل بترسند باید از فریاد مظلومیت  مردمی بترسند که با دل مغموم‌ لعنت شان می فرستند  ، حال که  سوزش این زخم ها و دردهای این استخوان ها  فقر و تنگ دستی را بر زبان و ذهن وزندگانی این مردم روا داشته  باید هم  آینده ایران را  رانت رشوه و ربا از  دژ مستحکمی به مجالی برای مفسدان تبدیل کند .

آقای روحانی ؛ ایران  این روزها بیمار تر از هر روزیست و جامعه ایران رنجور تر از هر زمانی اند ، ایران امروز بیشتر از آنکه از تحریم بلرزد در بی مسولیتی و بی تدبیری و بی کفایتی وظیفه نشناسی مسولانش آشفته و پریشان شده  است ، مسولینی که نمی خواهند بپذیرند که در به وجود آمدن وضع موجود مقصرند ، و بخش اعظمی از این فلاکت بازاری ها را آنان  برپا ساخته اند که فرصتی یابند برای تقسیم  کردن و سهم خواهی از  غنایم ملی  ، و این دلیلیست بر این همه بی میلی و دل مردگی حامیان دولت  که سبب شد  جامعه ی ما فضای بداخلاقی  و بد عهدی را بپذیرند .
 
گر چه جامعه ایران در دور یازدهم ریاست جمهوری روی خوشی به روحانی نشان  داد و  ایشان را  کاندیدا جریان اصلاح طلبی می پنداشت تمام قد پشت تمام سخنانش  ایستادند و در دور دوازدهم دست از حمایت و همراهی او بر نداشتند و سینه چاک او شدند ولی آنچه را در باورهای خود می پنداشتند که روحانی چراغیست  در راه رسیدن به امید و آینده ای روشن برای ایران و ایرانیت  بلکه  آنچه را در اعمال و کردار رییس جمهور خود نظاره کردند  خلاف آنچه بود که تصور می کردند  .
 و چه از لحاظ سیاسی و جریانی به وضوح با  پشت پا زدن به اصلاح طلبان در مسولیت ها   و چه از چیدمان نادرست  تیم اقتصادی دولت  و چه از نگرش سیاست های خارجی و چرخش هم پیمانان  که نه تنها  زیانش  به ۲۴ میلیون نفر  رسید بلکه ۸۵ میلیون ایرانی در منجلاب بی تدبیری و بی تعهدی گرفتار شدند  و فهمیدند که انتخاب روحانی چیزی جز بیچارگی  و ورشکستگی و ناکامی برای همگان  نبوده و نداشته  است  .
 *به قلم‌ ؛ مهرداد نادری*
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار