گروه سياسي: «جمهوري اسلاميابتدائاً برجام را نقض نخواهد کرد، زيرا وفاي به عهد، دستور قرآني است اما اگر تهديد نامزدهاي رياست جمهوري آمريکا مبني بر پاره کردن برجام عملي شود، جمهوري اسلامي برجام را آتش خواهد زد که اين کار هم دستوري قرآني درباره نقض عهد متقابل است.وظيفه طرف مقابل، برطرف کردن تحريمها بود اما به اين وظيفه عمل نکرده يعني بخشي از تحريمها را به نحوي برداشته اما در عمل تحريمها برداشته نشده است». اين بخشي از سخنان رهبري در جمع کارگزاران نظام است. سخناني که بازتاب گستردهاي در داخل و خارج از کشور داشته است.
پس از سخنان رهبري وزيران خارجه ايران و آمريکا نيز با يکديگر ديدار کردند، با وجود آنکه هنوز مسائل مطرح در اين ديدار علني نشده است اما به نظر ميرسد پيام رهبري به طرف آمريکايي رسيده است. اين ديدار در حالي در اسلو صورت گرفت که همچنان نگرانيها و انتقادات مقامات ايراني در عاليترين سطوح نسبت به رفع نشدن موانع بر سر راه رفع تحريمهاي بانکي همچنان به قوت خود باقي است. چرا که هنوز گشايش قابل توجهي در معادلات بانکي ايران در چارچوب برجام اتفاق نيفتاده است.
آخرين بار وزيران خارجه ايران و آمريکا در حاشيه مذاکرات سوريه در وين در 28 ارديبهشت با يکديگر ديدار کردند اما بعد از گذشت يک ماه از آخرين ديدار هنوز گشايش قابل توجهي در تعاملات بانکي ايران و اروپا و ديگر کشورها اتفاق نيفتاده است.
انتظارات غير منطقي
از ديگر اتفاقات مهم روز گذشته نيز واکنش جان کربي به سخنان وزير خارجه کشورمان بود. سخناني که واکنش سريع وزارت خارجه آمريکا را در پي داشت. محمدجواد ظريف در نشست خبري مشترک به همراه فدريکا موگريني به نکاتي درباره برجام اشاره کرده بود.
ظريف در اين نشست خبري همچنين اشاره کرد که ايران بايد شاهد تحقق وعدهها باشد و عملکرد ديگر کشورها بايد به گونهاي باشد که مردم ايران تاثير رفع تحريمها را ببينند: «من معتقدم که همگي بايد اين نکته را بدانند که يک توافق بينالمللي در صورتي بادوام خواهد بود که تمام افراد شريک در آن از توافق بهره ببرند. ما بر اين باوريم که برنامه جامع اقدام مشترک يک توافق برد ـ برد است. اجراي اين توافق نيز اجرايي برد ـ برد بوده است، بنابراين همه اين احساس را دارند که فوايد و مزايايي وجود دارد.آمريکا تحريمها را برداشته است اما تاثيرات رواني ناشي از سالها وضع اين تحريمها همچنان وجود دارد و من معتقدم که آمريکا بايد نقشي بسيار بسيار فعالتر ايفا کند.»
جان کربي نيز در واکنش به اظهارات ظريف فعاليتهاي بي ثبات کننده ايران را دليل اصلي ادامه جو رواني عليه ايران دانست.
براساس گزارش پايگاه اينترنتي وزارت امور خارجه آمريکا، جان کربي سخنگوي وزارت امور خارجه در نشست خبري سهشنبه شب خود به اين اظهارات محمدجواد ظريف واکنش نشان داد و گفت: ما تاکنون به تمام تعهدات خود طبق برجام پايبند بودهايم و به اين کار ادامه ميدهيم. ما همچنين تاکنون با دولتهاي متحد و بخش خصوصي براي شفافسازي در خصوص رفع تحريمها همزمان با روز اجراي برجام به طور فعال تعامل کرده و به اين کار ادامه ميدهيم.
وي ادامه داد: بنابراين واضح است که آمريکا در اين مسير قرار نگرفته است و ما مانع از تجارت قانوني با ايران همانگونه که از زمان اجراي برجام مجاز شده است نشده و نخواهيم شد.
کربي همچنين با پيش کشيدن مواضع منطقهاي ايران از جمله در خصوص حزبالله مدعي شد: از نظر من آنچه شايد به برداشته شدن اين جو رواني کمک کند، توقف فعاليتهاي بيثباتکننده ايران خواهد بود، اقداماتي که آنها هم چنان ادامه ميدهند. بنابراين آنچه تجارت را نگران و محتاط ميکند فقدان تلاش يا اطلاعرساني آمريکا نيست بلکه وقتي آنها ميبينند که به حزبالله موشک داده ميشود موشکهايي که به ناوهاي آمريکايي شليک شدهاند اين تاجران را نگران ميکند.
سخنگوي وزارت امور خارجه آمريکا در ادامه ادعاهاي خود که در تلاش براي ناديده گرفتن حقيقت درباره تاثيرات تحريمهاي وضع شده عليه ايران از سوي آمريکا مطرح ميشود، گفت که اين از رفتارهاي ايران در منطقه جو رواني هستند که بايد متوقف شوند.
کربي در پاسخ به سوال ديگري درباره اينکه آيا واشنگتن به شرکت بوئينگ مجوز لازم براي فروش هواپيما به ايران را داده است يا نه، گفت: من نميتوانم زياد به اين موضوع بپردازم اما بايد يادآوري کنم که بر اساس برجام، ما بيانيهاي منتشر کردهايم که به موجب آن به افراد و نهادهايي که خواهان صادرات، فروش، اجاره يا انتقال هواپيماهاي مسافربري و خدمات و تجهيزات مربوطه به ايران هستند مجوز داده شده است.
وي افزود: ما شرکتهايي داريم که برنامههاي روشن و قطعي براي استفاده از اين فرصتهاي تجاري ناشي از برجام دارند و ما همانطور که گفتهايم مانع از تجارت مشروع با ايران نخواهيم شد و تمام تلاش خود را براي اجراي تعهداتمان طبق اين توافق به کار ميگيريم.
اما بايد ديد ادعاهاي جان کربي تا چه حد به واقعيت نزديک است. در ابتدا بايد خاطر نشان کرد نميتوان تلاش اوباما براي تحقق برجام را ناديده گرفت رئيسجمهور ايالات متحده آمريکا بارها تاکيد کرده است که تلاش خود را براي اجراي برجام به کار بسته است، از آن جمله اوباما خود به برخي نقاط اروپا سفر کرد و با بانکداران و شرکتهاي بزرگ اروپايي ديدار کرد و صراحتا روابط تجاري با ايران را مجاز دانست. اما در اين ميان مشکلاتي هم وجود دارد. شايد بتوان گفت يکي از دلايلي که هنوز روابط وسيع اقتصادي با ايران برقرار نشده است، اين است که همه در انتظار مشخص شدن نتيجه انتخابات رياست جمهوري آمريکا هستند. با وجود پيش بينيهايي که درمورد رفتار هر يک از کانديداهاي رياست جمهوري وجود دارد، محتاط عمل کردن چندان غيرمنطقي به نظر نميرسد. اما از سوي ديگر مسئلهاي که مغفول مانده است. برجام يک سند لازمالاجرا و يک توافق بينالمللي است که رئيسجمهور بعدي آمريکا موظف به انجام آن است. هر کسي که در جايگاه رياست جمهوري قرار بگيرد بايد به تعهدات رئيسجمهور قبلي پايبند باشد، و اين اصلي بديهي در روابط بينالملل است. اما اگر به هر طريق رئيسجمهور بعدي آمريکا در صددنقض برجام باشد بي شک تعهد ايران هم محلي از اعراب نخواهد داشت.
گذشته از اين مسائل ساير ادعاهاي جان کربي محل بحث است. جان کربي ادعا ميکند که آمريکا مانع از تجارت آزاد با ايران نخواهد شد اما در عمل تفسير وزارت خزانه داري آمريکا خلاف اين را نشان ميدهد. در اين متن گفته شده که شرط برقراري روابط تجاري با ايران اين است که بانکهاي اروپايي به طور مستقيم يا غير مستقيم از سيستم بانکي آمريکا استفاده نکنند و اين مسئله با توجه به وابستگي زياد سيستم بانکي اروپا به آمريکا عملا جلوگيري از روابط بانکي است. با اينکه در ابتدا به الزامآور نبودن اين متن اشاره شده است اما نميتوان تاثير آن را ناديده گرفت.
يکي ديگر از مسائلي که در سخنان جان کربي جالب به نظر ميرسد اين است که آمريکا از ايران انتظار دارد که دست از حمايت مقاومت بردارد. اين انتظار با واقعيتهاي سياست ايران سازگاري ندارد. در عرصه بينالملل هر کشور به منافع خود ميانديشد و ايران هم از اين قاعده مستثني نيست. اينکه آمريکا از ايران بخواهد حمايت از مقاومت را متوقف کند همانقدر غير منطقي است که ايران در انتظار قطع روابط حمايتي آمريکا و اسرائيل باشد و اين شکاف عميق در روابط ايران و آمريکا را نشان ميدهد. اما مسئله آنجاست که هردو کشور ميتوانند باتعديل مواضع گاميمثبت در جهت تعامل براي ايجاد صلح بردارند، که تحقق اين مسئله مستلزم رسيدن به درکي مشترک از صلح و تعديل ايدئولوژيها است.