دومین مناظره دوازدهمین دوره ریاست جمهوری در حالی روز جمعه برگزار شد که در این برنامه شاهد اعتراف جهانگیری کاندیدای پوششی اصلاحات در بدنه دولت بودیم. جهانگیری در این مناظره در واکنش به روشنگری قالیباف میگوید: " ... در مورد مسألهای که آقای قالیباف گفتند چون علاقه نداشتم این موضوع در اینجا مطرح شود من تا روز چهارشنبه که جلسه هیئت دولت بود فکر میکردم برای وزیر دیگری این مسأله اتفاق افتاده است! چهارشنبه مشخص شد که منظور وزیر آموزش و پرورش است. ملت ایران مظلومیت دولت را ببینید. یک دفعه گفته میشود در خانه یک وزیری قاچاق بوده است. وزیر یک دختری دارد که فوق لیسانس داشته و بیکار بوده ولی کار شرافتمندانه انتخاب کرده و واردات داشته است".
مسئلهای که همواره مورد انتقاد مردم بوده است فعالیت اقتصادی و تجاری برخی از مسئولین و فرزندان آنان است به گونهای که در برخی از این موارد وزیری داریم که خودش بساز بفروش دارد و یا وزیر صنعت نیز به گونهای دیگر...
آنچه که مورد انتظار مردم است این است که حداقل وقتی وزیر میشوند دیگر از این مسائل دست بکشند. اما در مورد موضوع دختر وزیری که این روزها مطرح است و در مناظره هم به آن اشاره شد باید گفت به فرض اینکه قاچاقی صورت نگرفته باشد آیا آن تسهیلی که برای دختر وزیر برای تجارت پوشاک باز است برای سایر چند میلیون بیکار کشور هم فراهم است؟ دولتی که کار شرافتمندانه را برای دختر وزیر میخواهد چقدر برای کرامت کودکان کار، گورخوابها، کارگران، فارغالتحصیلان دانشگاهی، بازنشستگان و غیره دلش سوخته است؟
آیا آن وقتی که جهانگیری برای دختر وزیر و برای دفاع از او میگذارد، یکبار فقط یکبار شده است که از مظلومیت هزاران کارگر تعدیل شده کارخانهها و صنایع سخن بگوید؟ باید گفت جامعه چهارصدیها یک نسلی از فرزندان را تربیت کردهاند که برایشان رانت، ویژهخواری و واردات امری طبیعی و حقی است.
متأسفانه تفکر افرادی که خود ویلانشین و زندگی اشرافیگونهای دارند این است که میگوید مسکن مهر خوب نبوده است و زبان اینها حتی برای حمایت از محرومان نیز نمیچرخد و حاضر نیستند از زیر اسپیلتهای اتاق کار و ماشین به روستا و خانه محرومی بروند.
از آسیبهای بزرگی که این ویژهخواریها برای جامعه ایجاد کرده است افزایش فاصله طبقاتی، رشد معضلات اجتماعی (فروپاشی بنیان خانوادهها، چند میلیون جوان بیکار، افزایش طلاق و افزایش اعتیاد و مهاجرت به شهرها و حاشیه شهرها) است.
وقتی در همین خراسان جنوبی شاهدیم در شهرستانهای مرزی سربیشه با وجود صدها نفر جوان تحصیل کرده بیکار، جلوی چشم آنان کالاهای ریز و درشت مختلف به افغانستان صادر و از آنجا وارد میشود سؤال اساسی اینجاست که دولت در طی این چهارسال گذشته کدام بستر شغلی شرافتمندانهای را برای آنها ایجاد کرده است؟ مگر غیر از این است که سیاستهای وارداتی کشور برای دختران و پسران بیکار وزراست.
در تفکر جوانان خراسان جنوبی این اعتقاد نهفته است که با اینکه بیکار هستیم و درد بیکاری را میدانیم اما حاضر نیستند که با ویژهخواری و رانت و یا اینکه وقتی کالای مشابهی در کشور وجود دارد دست به واردات بزنند.
در پایان انتظار داریم قوه قضائیه و صداوسیما به پیشنهاد آقای قالیباف درخصوص شفافسازی اموال و سرمایههای مسئولان دولتی و وابستگان آنها اقدام کنند.
برای مردم مهم است که بدانند با وجود چند فرزند بیکار تحصیلکرده در خانه آیا فرزندان ورزا و مسئولان دردآشنای آنها هستند؟ و حاضرند یک روز خود را جای فرزندان بیکار مردم بگذارند و در خانه آنان زندگی کنند؟