دوم خرداد 76 تبلور فصلی نو در کنش های سیاسی- اجتماعی کشور، پس از دوره ای رکود سیاسی بود که با تیزبینی و نیاز سنجی جمعی از سیاسیون چپ و راست مدرن آن دوره به جهت درخواست مردم و تنها راه ادامه دار بودن مسیر انقلاب، به وقوع پیوست.
البته قبل از دولت اصلاحات، در دولت هاشمی شاهد روندی از بهبودخواهی حکومتی بودیم که به نوعی می توان گفت شرایط را برای شروع حرکت کشور در ریل اصلاحات مهیا ساخت.
در حال حاضر نیز که دولت دکتر روحانی با شعار اعتدال سر کار آمده است، باید توجه داشت که به پیش برندگان روند اصلاحات متشکل از دو عنصر اساسی می باشند. گروهی به عنوان دولتمردان و مدیران که پروژه بهبود حکومتی را به پیش می برند و عنصر دیگر که ملزم کننده مورد قبلی می باشد، جامعه مدنی است که سطح توقعات را تعیین می کند و نقش اصلی را در تصمیمات جامعه در برهه های خاص ایفا می نماید.
در حال حاضر می توان گفت جامعه مدنی به نظاره بهبودگران حکومتی و در رأس آن شخص دکتر روحانی و دولت تدبیر و امید ایستاده است. منتهی مطالبات تغییر مورد دلخواه کنشگران اجتماعی و سیاسی در قالب گروه های اصلاح طلبی، در مدت کمی قابل لحاظ و انجام نمی باشد و شاید کار تا بدست گرفتن سیستم مدیریتی کشور، توسط نسل بعدی به طول بینجامد.
منتهی باید توجه داشت که از دو منظر باید به توسعه در حوزه ی منابع انسانی اندیشید. یکی تلاش به جهت توسعه ی فردی و ارتقاء فکری جامعه که تنها راه آن، قوت گرفتن نهاد های مدنی است و از سوی دیگر باید به توسعه منابع انسانی طی سیستم اداری و دولتی کشور کوشید. منتهی باید توجه داشت که اصلاح طلبان کمتر توانسته اند وارد سیستم دولتی شوند و درحالی که طرف مقابل طی دولت نهم و دهم، به جای تلاش در جهت اشتغال زایی عمومی از طریق قوت گرفتن نهادهای اقتصادی و مخصوصا خصوصی، بیشتر در جهت جذب مازاد نیروی دولتی تلاش نموده است.
متأسفانه دولت قبل به جای تلاش در جهت عملکرد مناسب و افزایش طبیعی محبوبیت، بیشتر در راستای وامدار کردن قشر کثیری تلاش نموده است که یکی از راه های آن، جذب نیروها صرفا به لحاظ همسویی با تفکر حاکم و نه تخصص و شایسته گی بوده است.
این در حالی است که جوانان مستعد در بدنه اصلاحات بیشتر تحت شعاع محدودیت و گاها به دلیل رفتارهای سلیقه ای، گاها از حقوق طبیعی اجتماعی و سیاسی نیز شده اند.
از سوی دیگر در دولت اصلاحات به دلیل بحران های تحمیلی بر دولت و شرایط خاص کشور در آن دوره و یا به هر دلیلی منجمله کم توجهی بزرگان، کمتر به تربیت و پرورش نسل آینده توجه شده است. البته نباید از شرایط غربالگری حاکم در دولت گذشته به سادگی عبور نمود که همین مسأله را نیز می توان یکی از اصلی ترین دلایل عدم نسل سازی برای آینده کشور عنوان نمود.
در شرایط کنونی دولت میراث دار مشکلات بسیاری چه در عرصه داخلی و چه در عرصه ی خارجی می باشد، ولی آنچه که از نظرها به دور مانده و برنامه ای برای آن مشاهده نمی شود، ضعف در منابع انسانی است.
ضعفی که مصداق آن در سطح وزرا و مسئولین بلند پایه به راحتی قابل مشاهده می باشد و تا جایی که گاها برچسب هایی از جمله دولت بازنشستگان به دولت نسبت داده می شود.
ولی آیا مشکل از انتخاب و انتصاب روحانی است؛ یا عدم وجود نیروهای جوان و پخته برای تصدیگریها؟! چرا در پایگاه اصلاحات در انتخابات های مختلف، به جای مهره سازی و معرفی گزینه ی جدید همواره به سمت گزینه های شناخته شده پا به سن گذاشته حرکت می شود.
متأسفانه خلاء نسلی در جناح اصلاحات به ویژه در بدنه ی دولت، ملموس است که در صورتی که این خلاء به مرور با تربیت نیرو و اعتماد به جوانان پر نشود، در آینده شاهد شرایطی پیچیده و بغرنج برای جریان اصلاح طلبی کشور خواهیم بود.
در این حالت می توان آینده را در یکی از دو قالب زیر متصور بود. در یک حالت شاهد خواهیم بود که اصلاح طلبان به دلیل نداشتن مهره قوی در انتخابات، از فردی میانه رو حمایت کنند و سعی کنند وی را در مسیر مورد نظر خود به پیش ببرند و با تعمیم این مشکل نسبت به کل، شاهد استفاده وزرا، استانداران و مدیران اصولگرای معتدل در پیکره ی دولت خواهیم بود و همین اتفاق موجب اصلاحات بسیار کند و در نتیجه ناامیدی مردم از روند اصلاحطلبی خواهد شد.
حالت دوم نیز آن است که، اصلاح طلبان به دلیل مواضع فکری نزدیکشان با جامعه، پیروز انتخابات شوند؛ منتهی در حالی که به لحاظ منابع انسانی تربیت شده مدیر، دچار کمبود می باشند. در این حالت می توان دو حالت را پیشبینی کرد که یکی استفاده از بازنشستگان؛ مشابه شرایط کنونی و دیگری به یکباره مدیر شدن و سکانداری جوانان بی تجربه و غیر آماده به مشابه شرایط اوایل انقلاب است.
با توجه به مطالب ذکر شده، می توان اظهار داشت که در صورت عدم وجود دید تشکیلاتی در ژنرال ها و بزرگان جریان اصلاحات، می توان روند اصلاح طلبی را در آینده ای نه چندان دور در خطر جدی و ناامیدی مردم از آن دید ...!
آرش بیگ پور - عضو حزب ندای ایرانیان