به گزارش تابناک : اینبار بعد از کرمانشاه نوبت به تهران رسید. نگرانیها از فعالشدن گسلهای تهران است که امکان دارد بتوانند زودتر از آنچه تصورش میرود، پایتخت را بلرزانند. سؤال این است: آیا حس شدن زلزله کرمانشاه در تهران بهمعنای فعال شدن گسلهایی است که از تهران میگذرند؟
ابراهیم مقیمی، رئیس دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران از تغییر رفتار گسلهای زاگرس از زلزلههای کممقیاس به سمت زلزلههای بزرگمقیاس خبر داده و گفته است زلزله کرمانشاه که در برخی استانها احساس شد، هشداری جدی برای تهران خواهد بود و براساس شواهد موجود باید در انتظار زلزلههایی باشیم که کل ایران را بلرزاند.
به گفته مقیمی این مسئله بهدلیل فشار ۳ صفحه به فلات ایران موجب شده تا ایران تبدیل به کشوری لرزهخیز شود؛ بهگونهای که هیچ نقطه از ایران مصون از زلزله نیست. او با اعلام اینکه در زاگرس زلزلههایی به بزرگی ۷/۲ و یا ۷/۳ ریشترکمتر مشاهده میشود، میگوید: بیشتر زلزلهها در حوزه زاگرس و بهویژه در شمال غرب زاگرس در فرکانسهای میان ۴ تا ۶ است و ظهور این زلزله با این بزرگی نشاندهنده اتفاقاتی است که در آینده احتمال رخ دادن آن میرود. این مسئله را در همشهری با ۲ استاد که نظراتشان در مقابل هم بهنظر میرسد در میان گذاشتهایم. در یک سو، فریبرز ناطقیالهی، عضو هیأتعلمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی است و در طرف دیگر، ابراهیم مقیمی که عضو انجمن مخاطرهشناسی ایران است.
آیا زلزله کرمانشاه، تهران را خواهد لرزاند؟
پرسش اول این است که آیا گسلی که کرمانشاه را لرزانده، با گسلی که از روی تهران عبور میکند، ارتباطی دارد؟ یا این لرزهها توانسته تأثیری روی آن بگذارد؟ پاسخ «ناطقی الهی»به این پرسش منفی است، چون علم نتوانسته چیزی را اثبات کند: «هیچ علم و مقالهای تأیید نمیکند که فعالیت گسلهای یک رشتهکوه با گسلهای یک رشتهکوه دیگر میتواند ارتباطی داشته یا نداشته باشد. وجود چنین ارتباطی هرگز ثابت نشده است. اگر کسی بگوید شکل تمام گسلهای زاگرس تغییر کند، خیالپردازی است. نظر ابراهیم مقیمی، اما با آنچه ناطقی گفت، چند درجهای تفاوت دارد.
او هرچند به «غیرقابلپیشبینی بودن» اذعان دارد، اما تأکید میکند که «شبیهسازی کردن پدیدههای شبیه به این زلزله یا حتی آزمایشهای ساده دوران دبستان نشان میدهد که انرژی سیستمها به هم مرتبط است.» او گسلهای ایران - زاگرس یا البرز - را به یکسری دیوار متصل به هم تشبیه کرده و میگوید: «اگر بخشی از این دیوار را تکان بدهی، به آخرین بخش دیوار هم انرژی منتقل میشود. در کلاسهای ابتدایی هم وقتی آجرها را کنار هم قرار میدادیم زمانی که یکی را حرکت میدادیم، بقیه تکان میخورد. این آزمایش به ما میفهماند که آخرین آجر مقداری از انرژی نخستین آجر را بهدست میآورد. من میگویم، مقداری از انرژی ناشی از زلزله کرمانشاه به جاهای دیگر هم رسیده و میتواند بقیه گسلها را فعال کند.»
گسلهای فرعی جان میگیرند؟
دغدغه دوم این است که اگر گسلهای اصلی را کنار بگذاریم، آیا گسلهای فرعی و کوچکتر از این انتقال انرژی در امان ماندهاند؟ اگر انرژی زلزله آنها را تحتتأثیر قرار داده باشد، از نظر علمی چه معنایی دارد و ما باید چشمبه راه چه نتیجهای باشیم؟ فریبرز ناطقیالهی، اینبار هم درباره «اثبات نشدن چنین نتیجهگیریهایی» میگوید: «اگر گسلی حرکت کرد، گسلهای فرعی هم به تبع آن تکان میخورند، اما اینکه تمام گسلهای زاگرس تغییر کنند، قابل اثبات نیست. اصلا شدت این تکان در حدی نبوده که بتواند تمام پهنه زاگرس را تحتتأثیر قرار بدهد. هیچ نگاه علمی برای اثبات یا نفی چنین وضعیتی وجود ندارد.
در همین تهران، ۶ گسل اصلی و ۶۰ گسل فرعی داریم. زمانی که زلزله ری در چند صد سال پیش رخ داد، بخشی از اینها تکان خوردند و هیچ اتفاقی هم نیفتاد.» ابراهیم مقیمی، عضو انجمن مخاطرهشناسی ایران، اما میگوید، هیچچیز بعید نیست: «وقتی لرزهای رخ میدهد و گسل را فعال میکند، پرتوهای انرژی آن، طوری است که میتواند تهران را تکان بدهد. بهنظر من، باید مراقب باشیم، چون چنین لرزشی میتواند روی گسلهای دیگر تأثیر بگذارد و بهطور مثال، در جای دیگری مثلا غرب زاگرس پدیدههای مشابهی رخ بدهد. زلزلهای که در سرپلذهاب رخ داد، بزرگتر از چیزی است که ما در گذشته فکر میکردیم. این نشان میدهد که پتانسیل زاگرس نسبت به چنین زلزلههایی بیشتر است و میتواند در آینده تعداد زلزلهها بیشتر هم باشد.»
نظم زلزلههای ایران به هم خورده است؟
وقوع زلزلههای بزرگ در ایران، پدیدهای است که گویا مدت کوتاهی است در کشور اتفاق میافتد. تا پیش از این، عموما زلزلههای کوچک در منطقه زاگرس باب بوده و گسل البرز زلزلههای بزرگتری را بهخودش میدیده است. حالا در کرمانشاه - منطقه کملرزه- ورق برگشته و یک زلزله کمیاب ۷ ریشتری اتفاق افتاده است. آیا این بهمعنای برهم خوردن نظم در فعالیت گسلهاست؟ نظر ناطقیالهی را بخوانید: «گسلهای زاگرس لرزههایی کوچک با دوره بازگشت کوتاه دارند؛ در این گستره، هر ۳ یا ۴ماه زلزلهای با قدرت ۴ یا ۵ ریشتر تولید میشود. در البرز ماجرا متفاوت است و هر ۱۰ سال، زلزلهای با شدت ۶ تا ۷ ریشتر داریم. چنین حرفی به آن معنا نیست که در زاگرس انتظار زلزله ۷ ریشتری را نداشته باشیم و حالا که رخ داده، یک اتفاق غیرطبیعی و غیرعادی بوده است.
نظم تقریبا اینطور بوده که زلزلهها در این منطقه، ۶ ریشتر شدت داشته باشد، اما اینکه از گسلی انتظار داشته باشیم همیشه در همین حد بماند، اشتباه است.» ابراهیم مقیمی برای دفاع از اینکه لرزه کرمانشاه شهرهای زیادی - ازجمله تهران - را تحتتأثیر قرار داده، یک نمونه واقعی را شاهد مثال میآورد: «زلزله بم که رخ داد، یک گسل با طول ۴۰ یا ۵۰ کیلومتر تکان خورد، اما پرتوهای انرژی ساطع شده از آن انرژی کمی داشتند. در زلزله اخیر، پرتوی توزیع انرژی گسترده بوده و نقاط زیادی از کشور را تحتتأثیر قرار داده است و این یعنی انرژی به گسلهای دیگر هم منتقل شده و باید برنامههای جدی برای مقاومسازی ساختمانها اجرا کنیم.»
منبع : وزارت راه و شهرسازی