پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال پنجاه و هفت زمینههایش پس از کودتای 28 مرداد سال هزار و سیصد و سی و دو آغاز گشت.
انگلیسیها تا روز ملی شدن نفت در 29 اسفند ماه 1329 پیرامون پنجاه سال میشد که بی سر و صدا نفت ایران را به تاراج می بردند.
آنها بر پایة قرارداد دارسی که با ناصرالدین شاه قاجار داشتند و دیگری که با رضاشاه بسته بودند کشتی هایشان شبانهروز نفتخام سرزمینمان را بارگیری میکرد و میبرد و به کشورهای پنج قاره جهان میفروخت و همه مردمان روی زمین از آن بهره میبردند مگر ایرانیان.... و ناگفته نماند استعمارگران انگلیسی همیشه شاهان و درباریان و اشراف و زمین داران بزرگ « فئودال ها » را وابسته به خود نگه میداشتند و در پنهان ماهیانهای به این مزدوران میرسانیدند و در کارهای استعمارگریشان چه در روزگار فرمانروایی قاجاریه و چه پهلوی از آنان بهرهگیری میکردند. و برای این مزدوران سازمانی زیرزمینی درست کرده بودند که فراماسیون نامیده میشد و کسانی که به آن میپیوستند هرچه بیشتر بندگی استعمار انگلیس را میکردند در دستگاه حکومتی جایگاه بهتر و والاتری میگرفتند.
آنچنان که میتوان گفت تا روز پیروزی انقلاب اسلامی بیشتر نخست وزیران و وزیران فراماسیونر بودند مانند مهندس شریف امامی و دکتر علی امینی که در روزهای توفانی انقلاب شب گریز کردند و رفتند.
بهر روی در سال 1320 که انگلیسیها دست نشانده خود رضا شاه را از ایران بردند و پسرش را به جای او نشانیدند.
و در پی این رویداد ترس مردم از دستگاه سرکوبگر بیست ساله رضاخانی کم شد و گویندگان و نویسندگان و روزنامهنگاران و حزب و دسته هایی پدید آمدند که به چند و چون گذشته و بیدادگری ها و رنج و ستمهایی که بر سر مردمان آمده بود پرداختند. و به تودههای مردمی یادآور شدند که زیر زمین کشورشان دریایی از نفت یا طلای سیاه انباشته شده و بیش از پنجاه سال است که انگلیسی ها آنرا تاراج میبرند و در پنهان پولی هم به شاه و درباریان و مردان سیاسی میرسانند تا مردمان را نا آگاه از این داشته گرانبها نگه دارند.
که این همان نیمه مستعمره بودن کشور ایران در روزگار فرمانروایی خاندان های قاجاریه و پهلوی میباشد.
اما از آنجایی که خورشید همیشه زیر ابر نمی ماند، در دهه بیست مردم ایران مانند بیماری که بی هوشش کرده باشند به هوش آمدند و دریافتند که نیمه مستعمرهاند و روزگاری سیاهتر و سختتر از مستعمراتی دارند که انگلستان در آسیا داشت و از اینجا بود که جنبش ملی کردن نفت ایران پدید آمد.
و پس از چند سال کوشش و پیکار سیاسی و از خودگذشتگی های جوانان سرانجام در روز 29 اسفند 1329 نفت ایران ملی شد و مردم ایران که داشته خود را از دهان گرگ پس گرفته بودند به شادی ها پرداختند و این رویداد بزرگ نخستین تو دهنی بود که پس از چند صد سال استعمارگری بر دهان شیر پیر خون آشام انگلیس کوبیده شد و صدای شکستن دندان آن مردمان سرزمین هایی را که سالها مستعمره و نیمه مستعمرهاش بودند بیدار کرد.
انتهای پیام/*