به گزارش تابناک کرمان،حسن اشرفگنجویی؛ از سال 1373 بعنوان کارشناس ارشد آب و خاک از معاونت امور زیربنایی وزارت کشاورزی با علاقه به اینکه در امور آب و خاک استان تحول مثبت ایجاد نمایم ,به کرمان آمدم. و در حال حاضر هم کارشناس آب و خاک سازمان جهاد کشاورزی استان کرمان هستم. موضوع طرح های آب و خاکی که در سراسر استان کرمان، اجرا میشد، بازدید و از آنها گزارش تهیه مینمودم. فکر میکردم که با تهیه گزارش و طرح مشکلات و نارساییهای پروژه ها، باب بررسی و نظارت در استان ایجاد شده و برای رفع آنها برنامهریزی و به موقع اقدام میگردد. گزارشات هیچگونه نقشی برای مدیرانی که مطالعه مینمودند نداشتند. در کنار آنها محدودیتها، محرومیتهای کارمندی و یا حتی زمینه سازی برای اخراجم فراهم می گشت. ناسازگاری به حدی شدت پیدا کرد که در شروع ساختمان سد خاکی «جور کوهبنان» در حالیکه کا پروژه سد خاکی کریم آباد ماهان را باسرافرازی و موفقیت به اتمام رسانده بودم وادار به اخراج و تصفیه حسابم نمودند. درست بعد از ساختمان سد خاکی جور کوهبنان با بروز نارساییها وتهدید تخریب آن, حراست سازمان کشاورزی احضارم نمود و خواستند که همکاریم را ادامه دهم. بازدیدهای صحرایی از کلیه پروژههای آب و خاک یعنی کانالسازی، سدهای خاکی، بندهای انحرافی، طرح های آبیاری تحت فشار، قنوات، اهمالکاری، عدم نظارت، آزاد گذاشتن، پیمانکاران برای سوءاستفادههای کلان را بخوبی نشان میداد. به عبارت دیگر فساد در همه بخشهای نظارتی، اجرایی به وضوع احساس می شد. بحث ادغام وزارت کشاورزی و جهاد سازندگی پیش آمد، با همه معیارهایی که از جهاد و جهادگری شنیده و یا میدانستم، به انتظار نشستم و ادغام شکل گرفت. خیلی دقت داشتم که با روی کار آمدن مسئولین جهاد خط مدیریت آب و خاک استان چگونه طراحی و شکل می گیرد. متأسفانه حتی بعد از دو الی سه سال، که میبایست کیفیت و معنی بخشیدن به اجرای پروژهها مطابق با اهداف آنها باشد, اهمالکاری قدرت و شدت بیشتری پیدا میکرد. درست در شرایطی که مسئولین رده بالای سازمان جهاد کشاورزی عمدتاً جهادی و مدعی جهاد و جهادگری بودند. همیشه این سوالات مطرح بود.
1- چرا مسئولین جهاد سازندگی ناهنجاریهای طرحهای آب و خاک گذشته استان کرمان را آئینه عبرت قرار نمیدهند. و راهی برای بهبود بخشیدن به شیوههای اجرایی فراهم نمینمایند؟
2- سازمان کشاورزی بر روی جهاد سازندگی اثر گذاشته که تغییری در بالا بردن کیفیت طرحها بوجود نمیآید؟ اینجا که مدیریت به میزان صد در صد به جهاد محول گردیده؟
3- جهاد و جهادگران که مسئولین تراز بالای وزارتخانه و سازمانهای جهاد کشاورزی هستند, چگونه اهمال کاری را تایید و تقویت مینمایند؟
برای این سئوالات تاکنون هیچگونه پاسخی را پیدا نکردم، سازمان جهاد کشاورزی استان کرمان که در همه رشتههای زراعت، باغبانی, حفظ نباتات، دامپروری، آب و خاک، ترویج برجسته ترین کارشناسان در سطح لیسانس، فوق لیسانس، دکتری و یا حتی رسمی را دارد، چه مکانیزمی و یا چه قدرتی در مدیریت آن نهادینه شده که از توان کارشناسی و اجرائی آن به کلی استفاده نمیشود؟ سازمانی که با ابعاد گسترده پرسنلی و امکانات و بخصوص پشتیبانی از طرف پژوهشکدهها، مراکز تحقیقاتی، بذر و نهال، سازمان ترویج تهرآن میباشد، چگونه است که قادر به اجرای نقش ارزنده و خلاقی در استان نمیباشد. به چه صورت میتوان پذیرفت که با همه تعاریفی که از جهاد و جهادگری داریم. سد خاکی گروه راین آنهم با مشاور و پیمانکار مطالعه و اجرا گردد, و با هزینه کردن بیش از 5/4 میلیارد تومان در روز سیزده نوروز 1391 صدای شکستن آن به گوش جهانیان برسد. بعد از آنهم هیچ کس مقصر نباشد. جواب کشاورزان شاکی که حاصل کار چندین و چند ساله اشان تخریب شده منفی باشد؟ سایر سدهای خاکی ساخته شده هم بیمه خشکسالی باشند, بدین معنی که اگر بارندگی اتفاق بیافتد , آب نارساییها و ناهنجاریهای آنها را رو خواهد کرد، در بحث قنوات هیچگونه تناسبی بین اعتبارات هزینه شده و راندمان افزایش آبدهی وجود نداشته باشد، کانال و کانال سازی به صورتی دنبال میشود که یکی از جهادگران مسئول و رئیس سازمان آنها را طرحهای یکبار مصرف بنامد. ولی برای خاتمه بخشیدن به این شیوه اجرایی هیچگونه عکس العمل نشان ندهد!!
در ارتباط با مطالعه و اجرای طرحهای آبیاری تحت فشار، انحرافات مدون شده و بصورت عادی صورت اجرایی پیدا کنند. سئوال اینجاست که کجای کار میلنگد؟ چه کسانی مشوق این قبیل نارساییها در سازمان جهاد کشاورزی هستند؟ آیا سازمانهای جهاد کشاورزی همه استانها بدین روش کار میکنند؟ برای اصلاح چگونه بایستی برنامه ریزی و اقدام نمود؟
بدین ترتیب روشن است که وزارت جهاد کشاورزی با مدیریت مدیران جهاد و جهادی شکلی اسفبار و یا اسفبار تر از وزارتخانه کشاورزی یا سازمان کشاورزی پیدا کرده است؟ مشکل کجاست؟
اینکه مطرح است جهاد سازندگی را احیاء نماییم، چرا جهادگران نقش احیاءگری را در سازمان کشاورزی کرمان ایفاء ننمودهاند؟ به نظر میرسد که قبل از تکیه نمودن بر روی کلمات بایستی تیمهای حقیقتیاب راهاندازی نماییم تا ماحصل کار وزارت جهاد کشاورزی را در محل اجرای طرحها مثلا احیاء و مرمت قنوات، کانالسازیها، اجرای طرحهای آبخیزداری، سد و سد سازی مورد مطالعه و ارزیابی قرار داده و حقایق یعنی پارامترهایی که دست به دست هم داده و شرایط را برای اهمالکاری فراهم نمودهاند, شناسایی نماییم. به عبارت دیگر اهمالکاری در طرحهای اجرایی وزارت جهاد کشاورزی را به رسمیت بشناسیم. و برای آنها پروندهای تشکیل دهیم تا همگان آگاه شوند که چرا سد گروه راین شکست؟ و چه تمهیداتی اتخاذ نماییم که برای سایر سدها چنین اتفاقاتی رخ ندهد. راستی اگر سهل انگاریهای وزارت کشاورزی را مستند مینمودیم ، پس از ادغام سهل انگاریها تداوم پیدا می کرد؟ پیدا میشدند روسای سازمانی که وقتیکه مشکلات پروژههای آب و خاک مطرح میشود پاسخ دهند اینهمه پروژه هایی که تخریب شدند چه اتفاقی افتاد؟ اینهم روی آنها و یا بگویند: مقداری از پول نفت را میدهند تا بین عدهای تقسیم کنیم نیازی به گیر دادن نیست و یا فکر کنیم این پیمانکاران جوان بچههای خودمان هستند و برایشان سخت نگیریم و در عوض تهدید نمایند که حق نوشتن گزارش ندارید که آبروی سازمان میرود تهدیدهای گوناگون همراه با محرومیت از اضافه کاری، ماموریت، جوسازی منفی، انزوا و زدن ابلاغهای غیر مرتبط با تخصص و رشته تحصیلی و... حالا هم که قصه احیاء جهاد سازندگی را داریم اگر نارساییهای جهاد کشاورزی را نهادینه و مستند ننماییم قطاً حرکتهای بعدی هم مخربتر و ناهنجارتر خواهند شد.
پیشنهادات
1- به رسمیت شناختن سهل انگاری وسوء استفاده و عدم نظارت در پروژه های وزارت جهاد کشاورزی .
2- تخصیص اعتبار برای جمع آوری اطلاعات از پروژههای مسئله دار و یا تخریب شده بعنوان واحدی اداری. به عبارت دیگر به همین ترتیب اعتبار برای اجرای طرح ها می گذاریم، اعتباری هم برای گروههای حقیقت یاب تخصیص دهیم , تا نارساییها را کشف و مستند نمایند. قطعاً اساسی ترین پارامتر سوء استفاده و اهمالکاری به این مسئله ارتباط دارد که مطمئن هستند که امور خرابکاری قابلیت پیگری ندارند.
انتهای پیام/*