به گزارش خبرنگار تابناک از هرمزگان، اگرچه در طول تاریخ پروژههای متعددی در ثبت و ضبط تاریخ شفاهی ایران به انجام رسیده است که از موفقترین آنها میتوان به نمونههایی همچون تاریخ شفاهی ایران و تاریخ شفاهی دفاع مقدس اشاره کرد اما مشخص نیست یک تیم چندنفرهی آماتور بدون پشتیبانی از سوی یک شرکت معتبر، با چه لابی و رزومهای برای ثبت بزرگترین دستاورد پالایشی کشور جرئت کردهاند که قدم در هرمزگان بگذارند. آیا این استان و صنایع آن را بیدروپیکر فرض کردهاند؟!
طبق اسناد منتشرشده این گروه با تجهیزاتی ابتدایی در 30 روز قرار است روایت 15 سال جانفشانی برای ساخت و بهرهبرداری از این پالایشگاه را مستندسازی کنند اما فراموش کردهاند در این برهه امکان دستیابی به خیل عظیم افرادی که در این مگاپروژه عرق ریختهاند، شب و روزشان را گذاشتهاند و دانش و اعتبارشان را صرف کردهاند، ممکن نیست؛ مگر اینکه برخی از هول حلیم و در روزهای آخر حضورشان بر صندلیهای مدیریتی در پی وارونه جلوه دادن تاریخ و همچنین اقدامات شبههناک باشند.
نباید فراموش کرد که این پروژه بنا به اقرار وزیر پیشین نفت با پیشرفتی قریب به 70 درصد به وی و تیم فعلی تحویل شد و نباید برخی به دنبال سند زدن این پالایشگاه به نام خود باشند و همگان مستحضرند چنان چه اقدامات جهادی صنعتگران گمنام قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا (س) نبود، این گروه نیز نمیتوانست در رسانهها فیگور فلاحانه و فاتحانه بگیرد؛ کسانی که تا دیروز در کنار تیم قبلی ایستاده بودند و از ساخت فاز چهارم پالایشگاه امتناع ورزیدند، امیدواریم جرئت بیان روابط پیشین و دلایل تصمیمات چند سال گذشتهی خود را داشته باشند و در همین تاریخ جعلی نیز سو مدیریت و تصمیمات اشتباه خود را بپذیرند نه اینکه با تغییر جناح بهسرعت برق و باد در پی چسباندن خود به دولت انقلابی باشند.
اگر بر جزئیات این قرارداد اندکی ریز شویم به مواردی میرسم که باورش برای هر مخاطبی دشوار است اما مردم و نهادهای نظارتی باید در جریان باشند که در قرارداد این پروژه، شرکت عظیمی مانند ستاره خلیج فارس با یک فرد به نام «اشکان. الف» قراردادی بالغبر یک میلیارد تومان منعقد کرده است و نام هیچ شرکتی بهعنوان طرف دوم قرارداد دیده نمیشود و این فرد برای به همراه داشتن دو دستگاه لب تاب ساده که ابزار کارش بهحساب میآید، 74 میلیون تومان، یعنی چیزی برابر قیمت کل این ابزار دریافتی خواهد داشت و اجاره دو دستگاه دوربین 90 میلیون تومان برای این شرکت آب خواهد خورد و مشخص نیست برای چند میکروفون یقهای چگونه کارشناسان حقوقی و بازرگانی آن شرکت مبلغ 30 میلیون تومان بهعنوان اجاره را تائید کردهاند؛ این در شرایطی است که گروه سازنده قریب به نیم میلیارد تومان نیز به عنوان دستمزد برای خود در نظر گرفتهاند؛ این در حالی است که مطمئناً در پالایشگاهی به این عظمت تمام ادوات کرایهای و افرادی با چنین تواناییهایی یافت میشود و مشخص نیست با برونسپاری آن به افرادی خارج از استان، بدون برگزاری مناقصه و با چنین مبالغی، اهداف چه افرادی تأمین خواهد شد. مطمئناً این اقدام را شرکتهای فیلمسازی هرمزگان و اهالی رسانه فراموش نخواهند کرد، بودجه ای که در شرایط کرونایی باید صرف هنرمندان این دیار یا تقویت رسانههای بومی میشد.
با بررسی تمامی جوانب به نظر میرسد تاریخی که قرار است «محمدعلی دادور» و اطرافیان وی روایت کنند، دستکمی از تاریخ شفاهی ظریف و تبعات آن نخواهد داشت و بیشک پسلرزههای آن، زمزمههای تغییر دادور در شرکت نفت ستاره خلیج فارس را بسیار به واقعیت نزدیک خواهد کرد.
انتهای پیام/