به گزارش تابناک کردستان، «محمد درهوزمی» و «فریبا رضایی» دو مدیر دولت به اصطلاح تدبیر و امید و فعلاً دولت مردمی در کردستان هستند که شیوه استخدام و کارمند شدن آنها پرابهام است؛ ابهاماتی که بارها در دوران ریاست جمهوری شیخ حسن روحانی درباره آنها طرح پرسش شد و هیچگاه کسی، حداقل به پرسشهایی که صاحب این قلم مطرح کرد پاسخی نداد و طبیعتاً پرسشها تا زمانی که پاسخ داده نشوند سر جای خودشان هستند که به قول ملای روم
تو سؤال و حاجتی، دلبر جواب هر سؤال.
چون جواب آید فنا گردد سؤال اندر جواب
برغم آنچه در مطلع کلام آمد، بنای این نوشتار ابداً تکرار ملالآور پرسشهای مورد اشاره نیست؛ خواستیم یادآور شویم که دو مدیر مورد وثوق دولت سابق در استان که یکی در جلسه «کارگروه تسهیل و رفع موانع تولید کردستان» دیگری را مورد اعتراض قرار داد حداقل در یک نکته مشترک هستند؛ طی نکردن مسیری که غالب افراد برای کارمند دولت شدن مجبور به عبور از آن هستند؛ مجرایی که در قانون مدیریت خدمات کشوری به روشنی تبیین شده است.
اما بعد؛ یکی از رسانههایی که این سالها برای انعکاس اخبار سازمان صمت کردستان سنگ تمام گذاشته ـ انشاءالله برای رضای خدا ـ در خبری درباره یکصد و هفتاد و سومین جلسه کارگروه تسهیل و رفع موانع تولید استان، این جملات را از قول رئیس سازمان صمت استان نقل کرده است: «در حالی مدیرکل حفاظت محیط زیست کردستان کارگروه رفع موانع تولید را خائن به محیط زیست تعبیر میکند که در جلسات این کارگروه شرکت نمیکند»؛ «رویهای که محیط زیست در مورد واحدهای تولیدی در استان شروع کرده به شدت مورد اعتراض ماست»؛ «ادارهکل حفاظت محیط زیست کردستان به جای جلوگیری از فعالیت این واحد تولیدی باید با توجه به فعالیتی که در حوزه کمک به محیط زیست میکند آن را مورد تقدیر قرار میداد».
جملات فوق، شاید در نگاه اول چندان مناقشه برانگیز نباشد، اما این اظهارات زمانی محل تأمل میشود که کسی به کمتر از دو ماه قبل برگردد! ۲۴ مهرماه ۱۴۰۰؛ لوح سپاس ۴۰۰/۲۳۰۰۲ با امضای «بهمن مرادنیا» و «محمد درهوزمی» خطاب به «فریبا رضایی»، مدیرکل محترم حفاظت محیط زیست کردستان و مرور جملات مرقومه در آن لوح! «وام داریم از آن رو که با تشریک مساعی و سعه صدر در تسهیل ارتباط حلقههای تولید استان باورمند و خالصانه، تلاش و این امکان را ایجاد نمودید تا چرخهای تولید و تجارت در فرآیند توسعه از حرکت باز نایستند. اینک که شما گام در مسیر اعتلای استان فرهنگی کردستان نهاده و مؤمنانه در حمایت از تولید با همتی مضاعف سرباز وطن گشتهاید شایسته میدانیم کوششهای مجدانه حضرتعالی را سپاس گوییم».
کسی نباید از رئیس صنعت، معدن و تجارت کردستان بپرسد جناب! کجاست آن باورمندی و خلوص؟ آن تشریک مساعی و سعه صدر چطور در عرض کمتر از دو ماه به رویه مورد اعتراض بدل شد؟ آن حمایت مؤمنانه از تولید با همت مضاعف چه بود و این اعتراض لفظی چیست؟ بگویید چطور سرباز وطن در کمتر از دو ماه به مانع فعالیت واحد تولیدی بدل شد؟
خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی شاعر، نویسنده و طنزپرداز بزرگ قرن هشتم هجری حکایتی نقل میکند که بعید نیست با مرور آنچه در این وجیزه آمد به ذهن مخاطب خطور کند؛ «عبید» در رساله دلگشا آورده است: «سلطان محمود را در حالت گرسنگی بادنجان بورانی پیش آوردند، خوشش آمد، گفت: بادنجان طعامیست خوش. ندیمی در مدح بادنجان فصلی پرداخت. چون سیر شد، گفت: بادنجان، سخت مضر چیزی است. ندیم باز در مضرت بادنجان مبالغتی تمام کرد. سلطان گفت:ای مردک، نه این زمان مدحش میگفتی؟ گفت: من ندیم توأم، نه ندیم بادنجان، مرا چیزی میباید گفت که تو را خوش آید، نه بادنجان را».
بیش از ۱۰۰ روز از آغاز بکار دولت «ابراهیم رئیسی» گذشته است و در کردستان بجز تغییر عکس استاندار در اخبار رسانهها، هنوز نشانی از تحول دیده نمیشود؛ کمترین انتظار ناظران وضع موجود از بانیان آن است که به شعور مخاطب احترام بگذارند؛ حافظه تاریخی یک جامعه را نباید دست کم گرفت!
فرید کریمی