کد خبر: ۱۱۱۵۴۸۵
تاریخ انتشار: ۲۷ تير ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۰ 18 July 2023

مارشال مک لوهان استاد کاندایی علوم ارتباطات معتقد به جبرگرایی تکنولوژیکی در مهم ترین کتاب خود با عنوان ” رسانه خود پیام است ” به واقعیتی جدید در عصر خود در مورد رسانه ها اشاره می کند، این واقعیت که هر رسانه ای امتداد یکی از حواس انسان است و همانطور که چرخ امتداد پا است، چکش امتداد بازو، روزنامه امتداد حس بینایی، رادیو امتداد حس شنوایی و تلویزیون امتداد تمامی حواس بشری است.

ملک لوهان به این باور رسیده بود که تکنولوژیکی جدید رسانه ای موجب شکل گیری پیام می شود و نهایت به درگیری تمامی حواس آدمی در تلویزیون که آخرین دستاورد رسانه ای بشر در عصر مک لوهانی بود ختم می گردد. هر کدام از این رسانه ها، ما را قادر ‌می‌سازند که بیشتر از آنچه که بدن‌مان به تنهایی ‌می‌تواند انجام دهد انجام دهیم، رسانه‌ی زبان افکار ما را از درون ذهن به بیرون از آن و به دیگران امتداد ‌می‌دهد. در واقع، از آنجایی که افکار ما برآیند تجربه‌ی ادراکی منحصر به فرد ما هستند، گفتار، «خروجی» ادراکات ماست، چراکه ما معمولاً جهان را از طریق ادراک، حواس، وارد ذهن خود ‌می‌کنیم، گفتار، ذهنیات ما را که به کمک ادراک شکل گرفته‌اند به جهان بیرونی منتقل ‌می‌کند.

به باور مک لوهان هر رسانه‌ای ما را نسبت به ذات آن رسانه غافل ‌می‌کند.» و این ذات رسانه است که قدرت و تأثیر -پیام- آن به حساب ‌می‌آید. در واقع، «به عبارت ساده‌تر پی‌آمد‌های شخصی و اجتماعی هر رسانه‌ای -که هرگونه امتدادی است از وجود ما- محصول بُعد تازه‌ای است که هر کدام از این امتداد‌های وجود یا نوآوری جدید به مسائل ما ‌می‌دهند.»
از نظر مک لوهان تسلط بر دگرگونی‌ها یعنی حرکت کردن، نه با آن‌ها بلکه جلوتر از آن‌ها. پیش‌دستی ما را توانا ‌می‌سازد تا نفوذ را کنترل کرده و جهت آن را به نفع خود تغییر دهیم.

در عصر شبکه های اجتماعی مرز بین پیام و رسانه محو شده است، این شبکه ها نهایت تکامل امتداد حواس، اذهان و ادراک بشری هستند، ذهن پویا و فعال پشر پست مدرن در دوره مرگ کلان روایت ها نیاز به بازگویی روایت های کوچک و خرد مخصوص خود را دارد، شبکه های اجتماعی تکامل دهنده فردیت افراطی بشر در عصری است که ادراک انسان به تکنولوژی مرتبط شده است. مک لوهان اعتقاد داشت رسانه ها دگرگونی های اجتماعی و فرهنگی را ایجاد می کنند، جبرگرایی رسانه ای در آثار او مشهود بود، مک لوهان دوره های متعدد تکامل اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی بشر را به سه کهکشان شفاهی، چاپ یا گوتنبرگ و الکترونیک یا مارکونی تقسیم کرده بود.

برقرای ارتباط و تعاملگری در هر دوره ای متفاوت با دوره قبل بوده است به اعتقاد مک لوهان بشر از ارتباط شفاهی، بی واسطه و حضوری با برتری تمامی حواس و درگیری ادراک انسانی در عصر کهشکان شفاهی به کهکشان الکترونیک رسیده است که در این کهکشان بشر مجددا به درگیری حواس پنچگانه و بازگشت به روابط تعاملی البته این بار به کمک تکنولوژی دست پیدا کرده است.

پیش گویی های مک لوهان در دهه ۶۰ میلادی برای آینده ارتباطات تاحدودی درست بود، ما حالا در عصر شبکه ای و درهم آمیختگی زمان و مکان قرار گرفته ایم، زیرا در دوره ای که ما در آن زیست می کنیم سرعت نقش بسیار مهمی و تعیین کننده ای در برقراری ارتباط دارد. شبکه های اجتماعی امتداد تمامی حواس و ادراک بشری و پاسخگو به نیاز سرعت هستند، جهان با سرعت در حال حرکت است و بشر با مشکل کمبود زمان روبرو است، برای غلبه بر این مشکل به دنبال اختراع وسایلی است که به نیاز سریع بودن پاسخ بدهند، از اختراع قطار های سریع السیر تا غذاهای فست فودی همه چیز برای غلبه بر زمان و البته مکان است.

خبر بعنوان یکی از مهم ترین محصولات رسانه ای در عصر شبکه های اجتماعی دستخوش تغییرات بنیادینی در شکل و محتوا شده است. در بعد محتوا به دلیل نیاز بشر برای تسلط بر زمان و مکان ارزش خبری تازگی و سرعت بر دیگر ارزش ها برتری پیدا کرده است، در شکل خود را سازگار با شبکه های اجتماعی نموده است. امروز ما آنچه را بعنوان خبر در شکل و محتوا در شبکه های اجتماعی می بینیم، می خوانیم و همزمان می شنویم و با آن تعامل برقرای می کنیم با آنچه در رسانه های سنتی مانند روزنامه، رادیو و تلویزیون می خواندیم، می شنیدیم و می دیدیم تفاوت های آشکاری پیدا کرده است.

شبکه های اجتماعی امتداد حواس و ادراک بشری برای برقرای ارتباط سریع از همه جا است. بشر با توجه به اهمیتی که زمان برایش داشت نمی توانست تا شب صبر کند و به اتاق نشیمن برسد و با روشن کردن تلویزیون از آخرین اخبار اطلاع پیدا کند، مفهوم آخرین اخبار با بیست سال گذشته تفاوت پیدا کرده است. امروز آخرین اخبار یعنی همین چند لحظه پیش، مفهوم آخرین اخبار از یک روز پیش تا چند ساعت قبل به چند ثانیه گذشته شیفت پیدا کرده است.

پس بشر نمی توانست نسبت به این نیاز روز افزون بی تفاوت باشد زیرا در این صورت احساس می کرد از معرکه جهان عقب افتاده است و بی خبری در عصر شبکه های اجتماعی با بی خبری در عصر شفاهی تفاوت پیدا کرده است. ما در عصری زیست می کنیم که اخبار و اطلاعات همانند رودخانه در جریان است و شما اگر در مسیر رودخانه قرار نگیرد از جریان عقب می افتید.

درگیری حواس پنج گانه و ادراک جهان با تمامی این حواس با صرف کمترین زمان ممکن تنها از طریق صفحه تلفن همراه امکان پذیر شده است، به واسطه این تغییر خبرنویسی نیز دستخوش تغییرات اساسی شده است. به قول دکتر یونس شکرخواه زلزله در تمامی ارکان خبری رخ داده است از تیتر تا نقطه پایان خبر دچار تغییراتی بنیادین شده اند.

مردم زمان و حتی حوصله ای برای ادراک اطلاعات خشک و سخت ندارند، آنها دوست دارند در جهان سخت و غیرقابل تحمل و پیچیده همه چیز را به شکل ساده و نرم ادراک کنند، به همین دلیل و دلایل دیگر، محتوای خبر نویسی از سخت خبر و طولانی نویسی به سمت ساده نویسی، کوتاه گویی و سریع گویی پیش رفته است. ماهی را بگیر و برو دیگر فرصت کافی نیست به قولی سریع بگو و به سرعت رد شو رویداد با خبر تو آغاز نگردیده است که با خبر تو به پایان برسد، رویداد خارج از ما ادامه پیدا می کنند و جریان دارند و ما فقط می توانیم سریع قلاب بیندازیم و رویداد تازه بگیریم همین!

خبرها امروز با حواس پنچگانه خبرنگار با کمک تلفن همراه بعنوان امتداد دهنده این حواس ثبت و ضبط می شوند و خارج از ما جریان دارند، و برای انتقال سریع شبکه های اجتماعی در خدمت ادراک و حواس مخاطبان هستند، خبر به سرعت تمام تبدیل به متن،تصویر و ویدیو می گردد و برای مخاطب ارسال می شوند، مخاطب بلافاصله با حواس پنچگانه خبر را به واسطه شبکه های اجتماعی و تلفن همراه آنها را دریافت و با شکل دادن تصویر ذهنی خود سریعا با یک نظر یا ایموجی به آن واکنش نشان دهد.

ما در حال تکوین ژانر جدیدی از خبرنویسی در شبکه های اجتماعی هستیم، ژانری که از سبک های قالب و قدیمی خبر نویسی مانند هرم وارونه فاصله گرفته است امروز از واو اول تیتر تا جمله آخر متن خبر همگی مهم هستند و اهمیت خود را دارند، نه زمان و نه ساختار شبکه های اجتماعی به شما این اجازه را نمی هند به سبک های سنتی بنویسید و اضافه نویسی کنید و روایت های بی اهمیت را در خبر وارد کنید. خبرنگار و شهروند خبرنگار باید قدرت و شم بالایی در حذف قسمت های بی اهمیت و حفظ ارزش و اهمیت خبر بدون صدمه زدن به ساختار مفهومی آن داشته باشند.

در ژانر های قدیمی و متداول خبرنویسی مانند سبک هرم وارونه ارکان خبر هر کدام دارای کارکرد مشخص و در جایی که باید باشند حضور داشتند، خبر از بخش با اهمیت و مهم شروع و هر چه به پایان می رسیدم از اهمیت و ارزش خبر کاسته می شد، ارکان اصلی خبر به این شکل بود که مهم ترین ارزش ها و عناصر خبر همان ابتدا آورده می شدند و باقی خبر دارای اطلاعاتی بی اهمیت بود.

تغییرات جدید در ژانر خبرنویسی را شبکه های اجتماعی به ما تحمیل کردند، اکنون خبر خود رویداد است، مخاطبان دیگر حوصله شنیدن و خواندن و تکرار واژه های سنگین ناشی از خبرنویسی خشک، بی روح و سرد را ندارند، این یعنی تغییراتی شکلی باعث شکل دادن به تغییرات محتوایی در خبر هم شده است. ذائقه مخاطب شبکه اجتماعی با ذائقه مخاطب روزنامه متفاوت است.
مخاطبان شبکه های اجتماعی بیشتر خبرهای نرم را می پسندند، یعنی تلفیق خبر با سرگرمی و اطلاعات برای آنها از ارائه ساده و خشک یک رویداد جذاب تر است.

خبر نویسی سنتی شکل بالا به پایین و عمودی داشت، یعنی ساختار خبر مشخص بود، با تیتر آغاز می شد، سپس لید و بعد متن خبر و در آخر پایانی هم داشت، خبرنگار از بالا به پایین به مخاطب به شکلی یک سویه ناهمسنگ و بدون در نظر گرفتن اینکه مخاطب علاقه ای به خوانش یک طرفه و سرد و خشن متن خبر او دارد، به روایتگری رویدادها می پرداخت و انگار با پایان خبر او رویداد نیز به پایان می رسد؛ اما ساختار شبکه های اجتماعی و دگرگونی در ذائقه مخاطبان باعث ایجاد زلزله ای در ساختار و محتوای خبرنویسی در عصر جدید شد،برای مثال در سبک قدیمی هر چه به پایان خبر می رسیم از میزان اهمیت اطلاعات کاسته می شود. اما اکنون خبر نویسی از حالت عمودی به حالت دایره وار و افقی تغییر شکل داده است.

روزنامه نگار با مخاطب به گفتگو و تعامل می پردازد و ارتباط تعاملی و دوسویه همسنگ است، خبر با یک تیتر جذاب شروع می شود، سپس خبرنگار با وسواس کامل با استفاده از مهم ترین عناصر خبری با بکار گیری واژگانی غیر تکراری، دوستانه و غیر رسمی در چند خط کوتاه به روایت گر ی ماجرا می پردازد و سپس با همان وزن و اهمیت اولیه تیتر و آغاز خبر، به پایان خبر می رسد، در این سبک شما می توانید مهم ترین و با اهمیت ترین عناصر و ارزش های خبر را در آن وارد کنید، به این شکل شما از تیتر با اهمیت که نشان دهند کل روایت خبر است شروع می کنید و در مرحله بعدی، عناصر مهم چگونگی و چرایی را با کمترین کلمات ممکن وارد می کنید و پایان خبر با ارزش و اهمیتی برابر تیتر باز می گردید، یعنی ارزش خبری خط آخر با خط اول خبر در سبک جدید کاملا برابر و یکسان است.

در گفتمان جدید دو عنصر خبری چرا و چگونه بسیار قدرتمندتر از دیگر عناصر خبری هستند و نقش مهمی در خبر ایفا می کنند، مخاطب می بیند و می شنود، خبرنگار تنها باید بگوید چرا و چگونه این رویداد رخ داده است. همین تسلط عنصر خبری چرا و چگونه در شبکه های اجتماعی باعث شده خبرنویسی انتقادی رواج پیدا کند، در سبک های قدیمی و سنتی خبرنگار بجای مخاطب به شرح رویداد می پرداخت به همین خاطر عناصری همانند چه کسی، چه چیزی، چه زمانی و کجا غلبه بیشتری بر عناصری همانند ؛ چرا و چگونه داشتند. اکنون مخاطبان در تصاویر می بیند، در ویدئوها همزمان با دیدن،صدای پس زمینه را می شنود و اکت ها سوژه های خبر را مشاهده می کند و برایش سوال پیش می آید چرا این رفتار را انجام داد؟ چرا این صحبت زده شد؟ چگونه این کار انجام می شود؟

خبرنگار باید به این پرسش ها پاسخ دهد و خود نیز به پرسشگری در خصوص وقایع بپردازد، همین مسئله باعث شده است خبرنویسی انتقادی و شهروندخبرنگاران پرسشگر که هر رویدادی را با دوربین های موبایل خود به چالش می کشند، گسترش پیدا کند. این موضوع خبر را از سمت و سوی سفت خبر به نرم خبر پیش برده است، اتکای بیش از گذشته خبر به انسان و علائق انسانی، تاکید بر رویدادهای جذاب و سرگرم کننده،توجه به اطلاعات، توجه عمیق به رویدادها با توجه به تسلط عنصر چرایی و چگونگی و پرداخت به پیشینه وقوع رویداد باعث شده است خبرنویسی در شبکه های اجتماعی از لحاظ محتوا به سمت نرم خبر پیش برود.

در گفتمان جدید خبرنویسی در شبکه های اجتماعی ساختار سنتی عمودی خبر که به هرم وارونه نزدیک بود به دلیل تحمیل فرمت شبکه های اجتماعی و ذائقه مخاطب به صورت کامل در حال محو شدن و جایگزین با ساختار جدید دایره ای، تعاملی و نرم است، زیرا ما در عصری زندگی می کنیم که توسط رسانه های جدید زمان و مکان را درهم آمیخته شده است و رسانه های امتداد دهنده حواس و ادراک بشر برای تعامل دوسویه و کسب اطلاع لحظه ای از زیست جهان هستند./م

منبع : ایلام امروز 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار