کد خبر: ۱۹۷۹۴۷
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۲:۰۰ 14 March 2016


به گزارش تابناک لرستان به نقل از بلوطستان نوشته ی زیر در روزهای پیش از انتخابات به قلم آقای گراوند منتشر شد. چیزی که سبب شد آن را بازنشر کنیم اشاره ایست که آقای اسفندیارپور در یاداشت اخیرشان بدان کرده و خواستار خوانش آن شده است. حال که جناب بوستی بر این مطلب جوابیه نوشته، بلوطستانمناسب دیدی آن را بازنشرش نماید.

شکال در اینجا نیست که کسی به این نتیجه برسد که از اصولگرایی یا اصلاح طلبی خارج یا داخل شود. زیرا اصولگرایی و اصلاح‌طلبی بهشت و دوزخ نیست که ورود و خروج از آنها فاجعه باشد. بلکه اشکال در این است که فردی از یک نحله‌ فکری مثلاً اصلاح‌طلبی خارج و عمل سیاسی و اجتماعی‌اش علیهِ آن نحله باشد اما همچنان خود را اصلاح‌طلب بخواند و انتظار داشته باشد او را اصلاح‌طلب بدانند!

جناب آقای کرمرضا پیریایی دارای دانش، بیان و قلم است. او از معدود نیروهای اصلی در جناح چپ در دهه اول انقلاب در شهرستان کوهدشت بود که سهم قابل توجهی از هدایت این جناح را به خود اختصاص داده بود.

در دهه دوم، جناح چپ به مدد تندروی خود و مهندسی جناح مقابل، از قدرت بیرون رانده شد و راستگراها هر سه قوه را به تسخیر خود در آوردند. خبر فرمانداری پیریایی در چنین دوره ای، به هیچ وجه خبری عادی نبود. اما به زودی این خبر چنین تعبیر شد که پیریایی به طور شفاف به هر دلیل با جناج چپ خداحافظی کرده و به جناح راست که بعدها اصولگرا نامیده شد پیوسته است.

پیریایی به مدد هوش و دانش خود، دریافت که نباید سرش را زیر برف کند؛ لذا او از آن تاریخ به بعد، نه ادعای چپ بودن داشت و نه به توجیهاتِ «لگن تا شقیقه» دست زد. نکته دیگر این است که پیریایی تا آن تاریخ، با اینکه هم در بخش طراحی و هم در پیاده نظام جناح چپ درکوهدشت جدیت به خرج داده بود نه رای چپ ها را به سبد خود ریخته بود و نه پست و مقام مهمی کاسب شده بود. لذا به نسبت سعی اش برای جناح چپ، وامدار این جناح نبود.

من در این نوشتارِ تلخ و شفاف، می‌خواهم همان سخن پرویز‌پور را از جهتی دیگر بگویم؛ هبوط از اصلاح‌طلبی. نمی‌شود از بِرَندِ جناح چپ بهره‌مند شوی، شهردار شوی، با رای این جناح نماینده شوی، در دولت اصلاحات به استانداری برسی، با حمایت و رای اصلاحات وارد شورای شهر تهران شوی، پرچم اصلاحات را بالا ببری و… اما همان کاری را بکنی که خانم «الهه راستگو**» در شورای شهر تهران کرد و در انتخابات مجلس دهم و به قول برخی‌ها در پیچ تاریخ اصلاحات، امکانات و نفوذ و شبکه‌ای را که در عرصه‌ اصلاحات تصاحب کرده‌ای در صندوق مخالفت با اصلاحات بریزی و باز فریاد بزنی «آی اصلاحات! آی اصلاحات! جنس خوب داریم…» اگر همان کاری را بکنی که الهه راستگو کرد، از اصلاح‌طلبی خارج شده‌ای یا به عبارت بهتر خود را اخراج کرده‌ای؛ به همین سادگی بدون تعارف.

من واقعاً افسوس می‌خورم که چرا باید چنین افرادی با هوش سیاسی و توانمندی و ظرفیت بالا، اصلاح طلبی را بگذارند و بروند.

البته تغیر رفتار و تغییر جناح می‌تواند امری طبیعی باشد. تغییر رفتار ممکن است به دلیل تغییر در بینش و اندیشه یا اجبار و مخمصه و رودربایستی یا مصلحت خصوصی و منفعت شخصی باشد. دلیلش هر چه باشد، منافع و هزینه‌های مادی، اجتماعی و معنوی یا به عبارت بهتر فرصت‌ها و تهدیدهای ناشی از آن در ابتدای امر متوجه کسی است که تغییر رفتار داده است.

در اینجا می‌خواستم ادامه دهم که «جناب دوست! گویا متوجه‌ هزینه‌های این تغییر نیستی!» اما به خودم نهیب زدم که ظاهراً این خودت هستی که متوجه نیستی و داری فراموش می‌کنی که معیارهای ارزشگذاری بر روی پدیده‌ها در نگاه‌هایِ متفاوت، متفاوت است. لذا چنین ادامه می‌دهم: اگر بتوان جنابعالی را هر چیز دیگر خواند هرگز نتوان زیرکی و زرنگی تو را با صد پوشینه پنهان کرد.

اتفاقاً آنانکه تا حدود زیادی به درستی سیاست را به کالای اقتصادی «تاویل» می‌کنند بارها قوی‌تر از امثال من که به صورت افراطی سیاست را یک کالای فکری‌ـ‌فرهنگی می‌پنداریم، می‌توانند مولفه‌های «کیفیتیِ» ناشی از تغییر رفتار سیاسی خود را به کَمیَّت‌ها و یِکاهای قابلِ مبادله تبدیل کرده و با ضریب خطای کمتر نه برای جامعه بلکه به سود خود تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری کنند. بنا بر این، سیاستمداران عواقب و عواید «هبوط از اصلاح‌طلبی» را بهتر از من‌ها محاسبه می‌دارند و این نوشتار اگر خطابش صرفاً به ایشان باشد، زیره به کرمان بردن و انار به سیاب بردن است.

آقای پیریایی نه رفیق ماست نه شریک دوستی. هدف من از گریز به داستان ایشان، صرفاً همین بود که بگویم همانطوری که ناباورنه پیریایی عطای جناح چپ را به لقایش بخشید، به همین سادگی که به سادگی باورپذیر نیست، دوستی نیز در حال خروج از اصلاحات و پیوستن به اصولگرایی است.

نتیجه اینکه آن عده از اصلاح‌طلبان که تا کنون مُردَد کنار ایشان مانده‌اند اگر به اعتبار دوستی اصلاح‌طلب شده‌اند که هیچ؛ اما اگر به اعتبار اصلاحات در کنار دوستی بوده‌اند، در این روزها همراه با انتخابات مجلس در آستانه‌ آزمون اصلاح‌طلبی نیز قرار گرفته‌اند و دیگر هیچ.

پرویز گراوند (آریایی ماد)

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار