تابناک ایلام جمال دارابی::عکس های سیاه و سفید ویک کت منحصر به فرد در کنار لبخند هایی مرموز ،همه آن چیزی بودکه در کش و قوس انتخابات نهم ریاست جمهوری ،از آرزوهای قدرت طلبانه احمدی نژاد پرده برداری کردو حالا او باز هم برگشته است .
محمود احمدی نژادرا باید در سپهر سیاسی کشور پذیرفت .سراب محمود در ذهن همه افراد جامعه از خواص گرفته تا عوام ،جایگاه دارد.برخی خانواده هایی که اینک در دام بیکاری و بی پولی تنها منبع درآمدشان یارانه 45 هزار تومانی محمود است به آمدن دوباره اش دلخوش هستند.
کسانی که ولایت فقیه را خط قرمز مملکت اسلامی می دانند با مرور رفتار های تحریک کننده وبی محابا ی او در مقابل فرامین رهبر انقلاب بر طبل بی پروایی محمود می کوبند.البته همگان واقف هستند که انقلاب اسلامی در طول حیات خود ثابت کرده وامدار نفر ها و شخص ها نخواهد ماند و افرادی که به هر دلیل نتوانند خود را در خط اصلی انقلاب حفظ کنند،در بین مردم نیز جایگاهی نخواهند داشت.
قانون دانان اما چهره ای خوب از او به یاد ندارند.رفتار های بارزی چون مقابله مستقیم با فرامین رهبرکه مصرح در قانون اساسی است و امری پذیرفته شده در نزد همگان است ،دفاع او از سعید مرتضوی واصرار بر قانون گریزی اش درسازمان تامین اجتماعی،مشکلات حوزه نفت و بابک زنجانی و گشت ها و شهر گردی های سال گذشته او که انتخابات را خیلی زودتر از موعد قانونی اش کلید زد ،بخشی از قانون گریزی های این مرد غیر قابل پیش بینی است.
البته رفتار های غیر دیپلماتیکی مانند قهر یازده روزه اش ،برخورد محمود با مادر هوگو چاوز،تغییر وزیرخارجه اش درحین ماموریت و مهمتر از همه تحریم هایی که او آنها را کاغذ پاره خواند وضربات سنگینی به اقتصاد کشورمان وارد ساخت را باید به مجموعه رفتار های این سراب سیاسی سال های اخیر کشور افزود.
مبارزه سنگین وی با دانشگاه آزاد اسلامی و تلاش برای تغییر ساختار مدیریتی آن وهمچنین بحث های او در مبارزه با قاچاق نیز طرفدارانی در بین قشری از جامعه دارد که او را فردی ساده زیست دانسته و پرچمدار مبارزه با قدرت طلبی و سرمایه داری می دانند.
بازی خوانان سیاسی هم احتمال حضور محمود احمدی نژاد در صحنه انتخابات را با وجود نهی مستقیم و آشکار رهبر انقلاب اسلامی از حضور ایشان ،پیش بینی می کردندچرا که او ثابت کرده است که هیچ مرزی برای خروج خود از سراب و تبدیل به واقعیت نمی شناسد.
به هرجهت باید منتظر اعلام نظر دستگاه های نظارتی و مشخصا شورای نگهبان قانون اساسی بود تا انتخابات دوازهم ،کاندیداهای اصلی خود را بشناسد.از آنجا که طبق ماده ۹۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی و همه پرسی را بر عهده داردوبا توجه به عملکرد گذشته این شورا ،تاثیر پذیری این دستگاه از بازی های سیاسی و اجتماعی دور از ذهن است و تمسک این نهاد به مر قانون محتمل می نماید.
