کد خبر: ۵۸۱۸۳۲
تاریخ انتشار: ۰۱ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۵ 21 March 2018

رضا جعفری، رییس‌ اوژرانس اجتماعی، با حضور در کافه‌خبر، درباره آنچه سال گذشته در حوزه آسیب‌های اجتماعی رخ داد و برنامه‌های پیش رو در سال جدید گفت.

سالی که گذشت، در کنار حوادث تلخ و شیرین در حوزه‌های مختلف، خبرهای تلخی در حوزه آسیب‌های اجتماعی هم داشت، مرگ کودکانی که به شدیدترین انواع ممکن تحت آزار جسمی و جنسی قرار گرفتند و جان باختند، خبرهای ناگواری از انواع خودکشی، گورخوابی و کارتن‌خوابی و ...

در این میان، در پایان سال بود که رییس سازمان اورژانس اجتماعی، به عنوان یکی از مراکز مهم و تاثیرگذار در حوزه آسیب‌های اجتماعی، تغییر کرد. حالا رضا جعفری، به جای حسین اسدبیگی، مسئولیت برنامه‌ریزی و مداخله برای کاهش و مقابله با آسیب‌های اجتماعی را در این مرکز بر عهده دارد. او با تحصیلات مرتبط و سابقه فعالیت به عنوان كارشناس دفتر آسیب‌ها،‌ مدیر شهرستان و معاون امور اجتماعی بهزیستی استان گیلان، حالا عهده‌دار سمت جدید شده و می‌گوید امیدوار است در پایان دوره کاری‌اش، اقدامات مثبتی انجام داده باشد.

رضا جعفری در روزهای پایانی سال 96 دعوت ما را برای گفتگو پذیرفت و به کافه‌خبر آمد تا از آنچه در حوزه آسیب‌های اجتماعی در سال گذشته اتفاق افتاده بگوید، همچنین از چالش‌ها و برنامه‌های پیش رو برای کمتر شدن خبرهای تلخی که می‌شنویم.

آقای جعفری، گفتگو را از کودک‌آزاری شروع کنیم که کمتر هفته‌ای بود خبری از یک کودک‌آزاری شدید وجود نداشته باشد. آماری از آنچه امسال در این زمینه اتفاق افتاد دارید؟

دقیقا یكی از چالش‌ها در حوزه آمار این است كه خیلی قابل استناد نیستند. ما آماری از گزارش‌‌های كودك‌آزاری که به مراکز ما گفته شده داریم اما این به آن معنا نیست كه حتما كودك‌آزاری انجام شده. گاهی گزارش‌هایی داده می‌شود ولی بعد كه همكاران ما مراجعه می‌كنند می‌بینند چنین اتفاقی نیفتاده، در عین حال مواردی هست که آزار کودکان رخ می‌دهد اما ما مطلع نمی‌شویم.. اما در هر حال آماری كه وجود دارد این است که از 470 هزار تماسی كه در شش ماهه اول سال 96 با 123 و مراكز اورژانس انجام شده 3.8 درصد گزارش كودك‌آزاری بوده است. با این حال، ما چون فكر می‌كردیم كه ممكن است تمام این موارد به ما گزارش داده نشود و عده‌ای با خطوط دیگری مثل 110 یا اورژانس و آتش‌نشانی تماس بگیرند، تفاهمنامه مشتركی در تمام استان‌ها انعقاد كردیم كه تمام مواردی كه اتفاق می‌افتد، به این ترتیب از این به بعد حتی اگر خود شخص با ما تماس نگرفته باشد، مراکز دیگر گزارش این موارد را به ما هم می‌دهند.

از نظر کودک‌آزاری در وضعیت بحران قرار گرفته‌ایم؟ به نظر می‌رسد نوع آزار کودکان شدیدتر از قبل شده باشد.

آمارهای جهانی می‌گوید از هر هزار كودك‌ بین 50 تا 120 یا 140 كودك در معرض خشونت هستند. آزار کودکان چیزی نیست که مختص جامعه ما باشد و آنچه شما می‌گویید شدت گرفته هم به دلیل رسانه‌ای شدن این موارد است نه این که قبلا وجود نداشته باشد. زنده به گور كردن دختران مواردی از كودك‌آزاری بوده که در گذشته وجود داشته یا در چین باستان، كمترین غذا به زنان و كودكان داده می‌شده است. حتی در اروپا و امریكا هم اشكالی از آزار كودكان وجود داشته است. بحث كنوانسیون حقوق كودك هم بعد از جنگ جهانی دوم بود که مطرح شد یعنی این مساله، متاسفانه جهانشمول است و از قدیم هم وجود داشته. اما مساله اینجاست که چقدر به تناسب زمان، قوانین بازدارنده را تدوین کرده باشیم. ما خیلی دیر به فکر قوانین حمایتی از کودکان افتادیم و در این زمینه فرهنگسازی کمی هم انجام شده. به عنوان مثال در همه دنیا قانونی به نام گزارش اجباری وجود دارد که ما هنوز آن را نداریم.

یعنی اگر افرادی کودک آزاری را گزارش نکنند مجرم تلقی نمی‌شوند؟

بله در کشورهای دیگر اینطور است که اگر بچه‌ای در بیمارستان رفت و پزشك و پرستار متوجه آسیب‌های اجتماعی شدند باید آن را به 123 گزارش دهند یا اگر معلم و مشاور و دوست و همسایه فهمیده بودند باید گزارش بدهند و اگر قاضی بفهمد كه چنین چیزی را متوجه شده بودند و گزارش نداده بودند، آنها را مجازات می‌كند. ما الان این قانون را فقط در مورد مراكز نگهداری از کودکان بهزیستی داریم اما در سطح جامعه چنین موردی را خیلی جدی نداریم كه اگر گزارش نكنند جرم محسوب شود. درواقع باید این فرهنگسازی را داشته باشیم که كودكان جامعه فقط كودكان جامعه نیستند بلكه مانند كودكان خود ما هستند و باید در قبال آنها مسئولیت شهروندی داشته باشیم.

آماری هم هست كه چقدر خود بچه‌ها با 123 تماس گرفته‌اند؟

این تماس‌ها خیلی كم است چون هم بچه‌ها دركی از كودك‌آزاری ندارند، هم از توان جسمی و تكلمی كافی برخوردار نیستند و یك نقطه ضعف دیگر كه باید به آن اعتراف كنم این است كه 123 را به اندازه كافی به خانواده‌ها و مخصوصا كودكان نشناسانده‌ایم. یكی از برنامه‌های ما در سال 97 این است كه یك طرح ملی انجام بدهیم و میزان آشنایی مردم را با خدمات اوژرانس اجتماعی رصد كنیم. در استان گیلان كه من خودم بودم و این طرح را انجام دادیم متوجه شدیم فقط 25درصد مردم اورژانس اجتماعی را می‌شناسند. اما در عین حال به این هم توجه داشته باشید كه وقتی این شناسایی را انجام می‌دهیم، همزمان با آن لازم است خدماتی كه ارائه می‌كنیم هم افزایش پیدا كند چون ممکن است ورودی بیشتر شود و باید بتوانیم همان میزان خدمات لازم را ارائه کنیم نه این که ظرفیت سازی انجام شود و در پاسخ به متقاضیان ناتوان باشیم.

یكی از گلایه‌های مددکاران این است كه دستشان برای مداخله در وضعیت بحران باز نیست. الان اگر مددكاری مراجعه كند و به این تشخیص برسد كه باید كودك را از خانواده بگیرد، چنین امكانی دارد؟

بله اگر خود خانواده این تمایل را داشته باشد که فرزند را تحویل بدهد، با صلح و سازش بچه را از خانواده می‌گیرند اما اگر خانواده همكاری نكند ولی محرز باشد كه شرایط آسیب‌زاست، با همكاری ضابط قضایی جداسازی از خانواده انجام می‌شود. با این حال، لایحه جدید حمایت از کودکان که در مجلس منتظر تصویب است، دست مددكار را بیشتر برای فعالیت باز می‌گذارد و مددكار قدرت اجرایی بیشتری پیدا می‌كند. اما باید این را بگویم که یكی از مشكلاتی كه وجود دارد درباره دستور ترخیص است. یعنی بعد از آن كه فرد مورد آسیب را در مراكزمان ساماندهی كردیم، ممكن است دستور ترخیص او صادر شود بدون این كه نظر كارشناسان ما را بخواهند كه با زحمت زیادی او را ساماندهی كرده‌اند. این باعث می‌شود فرد به همان بستر خشونت و آسیب‌زا برگردد. خواسته ما این است که نظر كارشناسان بهزیستی درباره شرایط ترخیص خواسته شود ضمن این كه درمان اجباری مد نظر قرار بگیرد چون بعضی از والدین دچار اختلالات روانی شدید هستند و به صلاح فرد مورد خشونت نیست كه دوباره در كنار آن فرد قرار بگیرد تا زمانی كه مطمئن شویم بهبود پیدا كرده یا تحت درمان است. قضات در آرای خودشان مستقل هستند و صدور رای به تشخیص خودشان بستگی دارد اما چالش‌هایی كه ما آنها را می‌بینیم هم بهتر است مورد نظر قرار بگیرد و از كارشناسان ما مشورت بیشتری خواسته شود.

در مواردی كه كودك‌آزاری‌ها شدت زیادی داشتند و رسانه‌ای شدند، به طور شخصی وارد ماجرا شدید كه ابعاد آن را پیدا كنید؟

درمورد اهورا وارد قضیه شدم كه ابعاد مختلف اوضاع را بررسی كنم. چون آن زمان این اتفاق در حوزه كاری من در استان گیلان رخ داد. اهورا هم فرزند طلاق بود و باید مداخلات پیشگیرانه درمورد او اتفاق می‌افتاد. اهوراهایی ممكن است وجود داشته باشند كه ما در جریان قرار نگیریم و یكی از خواسته‌های ما از قوه قضاییه این است كه آمار خانواده‌هایی كه طلاق می‌گیرند و فرزندی دارند و ازدواج مجدد می‌كنند را در اختیار ما قرار بدهند كه ما بتوانیم پیش از این كه اتفاقی بیفتد در جریان وضعیت زندگی این بچه‌ها قرار بگیریم. البته باید این راهم بگویم كه پدر و مادر اصلی فرزند، بیشترین آمار خشونت را علیه آنها انجام می‌دهند اما به هر حال ازدواج مجدد هم شرایط آسیب‌زایی را ممكن است برای بچه‌ها فراهم كند كه باید اقدامات پیشگیرانه را انجام دهیم.

وضعیت اهورا، قبل از این اتفاق مورد شناسایی بهزیستی قرار نگرفته بود؟

نه ما نمی‌‌دانستیم این كودك ممكن است در معرض آسیب باشد. همان روز كه این اتفاق افتاده بود به نیروی انتظامی گزارش دادند، به ما هم از بیمارستان خبر دادند كه چنین اتفاقی افتاده و كارشناسان ما بودند كه گفتند احتمال كودك‌آزاری جنسی هم هست و بعد كه معاینات انجام شد پزشکان متوجه شدند این اتفاق هم افتاده.

 

چند کارشناس اجتماعی درباره شیوع نوع جدیدی از آزار در خانواده هشدار داده‌اند مبنی بر والدآزاری. در تماس‌هایی که با شما گرفته می‌شود، گزارش‌هایی از والدآزاری هم دارید؟

بله. بیشتر این موارد شامل سالمندان و آزار اقتصادی آنها می‌شود، مخصوصا كسانی كه دچار زوال عقل هستند، مواردی را داشته‌ایم كه از آنها سوءاستفاده مالی شده یا مواردی شامل تغذیه نامناسب، توهین، تحقیر و آزار عاطفی و روانی، محدودیت در خروج از خانه یا ارتباط با همسالان. البته در فرهنگ ما خوشبختانه این موارد كمتر است چون هنوز احترام به بزرگترها وجود دارد.

در گزارش آسیب‌های اجتماعی، تفكیك به استان وجود دارد؟

وجود دارد ولی حساسیت‌زاست و نمی‌توان به آنها اشاره كرد. با این حال می‌توان گفت در بافت‌های سنتی آسیب‌ها زیرپوستی است. گاهی خود مردم اذعان دارند كه آن آسیب در شهر و شهرستانشان هست ولی مراجعه نمی‌كنند چون آن را لكه ننگی برای خودشان می‌دانند. باید فرهنگ‌‌سازی انجام شود كه هركس به مركز آسیب مراجعه كرد، دچار انگ نشود و لازم است كه از خدمات اجتماعی استفاده شود. بنابراین وقتی جایی گزارش كم است به این معنی نیست كه آنجا آن آسیب وجود ندارد بلكه خیلی از مواقع گزارش نمی‌شود. اما خب مواردی مانند روسپی‌گری در جوامع شهری بیشتر اتفاق می‌افتد چون پدیده "گمنامی" وجود دارد، كنترل اجتماعی كمتر است و چنین آسیب‌هایی در كلانشهرها بیشتر است.

درباره میزان روسپی‌گری در شهرهای بزرگ آماری هست؟

آمار دقیقی نیست اما مواردی که به مراکز ما مراجعه کرده‌اند را پایش می‌کنیم. اغلب آنها زیر 30 سال و با تحصیلات زیر دیپلم هستند. 75 درصدشان سلامت روانی دارند ولی 25 درصد از نوعی اختلال روانی رنج می‌برند. گزارش‌های دیگری هم هست که نمی‌توان به همه آنها اشاره کرد.

سال‌هاست از سیاست انکار درمورد این افراد استفاده می‌شود یا اعداد و ارقام ضدونقیض مطرح می‌شود. حالا هم شما می‌گویید نمی‌توان اطلاعات کافی از این افراد مطرح کرد.

بله یكی از آسیب‌های اجتماعی مهم كه سال‌ها انكار شده و راه حلی برای آن در نظر گرفته نشده، موضوع زنان خیابانی است. آمار جسته و گریخته‌ای هم مطرح می‌شود اما این که می‌گویم نمی‌توان به آنها استناد کرد به این دلیل است که همه‌شماری وجود نداشته چون یك آسیب پنهان است و امكان همه‌شماری وجود ندارد. به هر حال امیدوارم در سال جدید یك تفاهمنامه با مراجع ذیربط داشته باشیم كه اجازه ورود را به سازمان بهزیستی بدهند و بتوانیم با شناسایی این افراد، از آسیب‌هایی كه متوجه خود آن زنان، فرزندانشان و دیگرانی كه با آنها ارتباط دارند بكاهیم. این زنان خودشان قربانی آسیب‌ها و شرایط موجود هستند و باید در برنامه‌هایی كه تدارك می‌بینیم، به جای انكار و كتمان واقعیت، خدمات را به این زنان ارائه بدهیم و آنها را در حوزه‌های مختلف توانمند كنیم كه بتوانند رفته رفته از این كار فاصله بگیرند. در این حوزه نیاز به رویكرد كاهش آسیب با یك نگاه جدی و كارشناسی داریم، مخصوصا كه الگوی انتقال ایدز در حال تبدیل از تزریق مشترك به رابطه جنسی است.

درباره فرار دختران از خانه و ارجاع به خانه سلامت چطور؟ آماری هست؟

ما در بیشتر استان‌ها، مراكزی برای ارجاع دختران فراری از خانه داریم اما آمار فزاینده‌ای درباره میزان ارجاع نداشته‌ایم. آمار با شیب ملایمی در حال رشد است و تغییرات چشمگیری ندیده‌ایم.

میزان مراجعه زنان خشونت‌دیده به خانه‌های امن چطور؟

در مورد ارجاع زنان به خانه امن هم افزایش یا كاهش چشمگیری نداشته‌ایم. در این مورد هم تمركزمان را بر پیشگیری و همچنین گسترش مراكز روزانه می‌گذاریم همانطور که تاکنون این مراکز افزایش پیدا کرده‌اند.

 

 

برای دوره كاری جدید اورژانس اجتماعی با مسئولیت شما، چه اولویت‌هایی را مد نظر دارید؟

من فکر می‌کنم یكی از اشكالات موجود این است كه تاكنون شیوه‌نامه اجرایی اقدام و عمل را نداشته‌ایم در حالی كه كارشناسان ما باید به طور منسجم و تخصصی بدانند بر اساس چه معیارهایی باید عمل كنند. این كاری است كه حتما در نظر دارم انجام شود. موضوع دوم این است كه گروه‌ها و افرادی كه بیشتر در معرض آسیب هستند، مانند فرزندان طلاق یا اعتیاد یا كسانی كه والدینشان در معرض بیماری روانی هستند، باید به طور اخص مورد توجه قرار بگیرند چون بیشتر در معرض احتمال آسیب هستند. درواقع باید غربالگری انجام بدهیم، گروه‌های در معرض خطر را در یك چارچوب و شیوه‌نامه بشناسیم و بعد برای پیشگیری وارد شویم. این از اولویت‌های ما برای سال جدید است. مورد دیگر هم همانطور که اشاره کردم، رسیدگی به وضعیت زنان ویژه است که باید نسبت به شناسایی و توانمندسازی اقتصادی آنها برای دور شدن از روسپیگری اقدام کرد.

و سوال آخر این که اخباری كه درباره وضعیت كرمانشاه، از افزایش مشكلات روحی یا خودكشی‌ها، شنیده می‌شود چقدر صحت دارد؟ این اوضاع را رصد می‌كنید؟

بعد از وقوع زلزله، اورژانس اجتماعی و تیم محب سازمان بهزیستی كه مربوط به حوزه پیشگیری است، وارد مناطق زلزله‌زده شدند تا به وضعیت روحی و روانی مردم رسیدگی كنند. اتفاقا در وزارت بهداشت ماه گذشته یك جلسه داشتیم و بررسی‌ها نشان داد كه اختلاف معناداری درمورد شیوع مشکلات روحی و خودکشی در زمان زلزله با مدت مشابه سال قبل از آن وجود نداشت.

یعنی میزان خودكشی‌ها بیشتر نشده؟

بله بیشتر نشده و این موضوع توجیه هم دارد؛ به این دلیل كه وقتی افراد در شرایط بحران قرار می‌گیرند همبستگی اجتماعی پیدا می‌كنند. در این مقطع زمانی اتفاقا آمار مربوط به خودكشی كاهش هم پیدا می‌كند. اما بعد از گذشت مدتی از واقعه است كه امار مواردی مثل سوءمصرف مواد مخدر یا خودكشی بیشتر می‌شود چون تازه اندوه واقعه بر افراد مستولی می‌شود. به همین دلیل تعاملی از طرف بهزیستی بادانشگاه علوم پزشكی انجام شده كه باید بیشتر مداخله داشته باشیم كه این موارد پیش نیاید اما در حال حاضر تفاوت معناداری در میزان آسیب‌های روحی دیده نشده.

اما گزارش‌هایی درباره افزایش خودكشی در مناطق زلزله‌زده آمده.

خیر این گزارش‌ها صحت ندارد.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار