رئیس جمهور دولت یازدهم در وعدههای انتخاباتی خود در خصوص برنامههای دولت برای بهبود و ایجاد تحرک اقتصادی در صد روز گفته بود: «راه حلهای کوتاه مدت یک ماه و ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی در دولت تدبیر و امید پیش بینی شده است که با این برنامه ما میتوانیم در یک فرصت کوتاه شاهد تحول اقتصادی باشیم.» و این جمله به یکی از شعارهای انتخاباتی او تبدیل شد و پس از روی کار آمدن دولتش، افکار عمومی به نظاره نشستند که ببینند دولت چگونه این شعار خود را عملی میکند؟ در روزهای نخستین شکل گیری دولت تدبیر و امید افکار عمومی جامعه شاهد سر دادن وعدههای بسیاری از سوی دولتمردان بود؛ وعدههای از قبیل اینکه «در ماههای ابتدایی دولت موانع از سر راه تولید برداشته میشود»، «باید سیاستهای ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری را عمل کنیم نه اینکه فقط شعار دهیم»، «برنامه اقتصادی من حل مشکل اشتغال به خصوص برای تحصیل کرده هاست»، «اقتصاد بدون نفت جزء سیاستهای عملی نظام است»،«مسئله مسکن در اولویت جوانان است که به آن توجه ویژهای دارم»، « دولت تدبیر گرانی را با برنامه و فکر کنترل و کاهش خواهد داد»، «دولت تدبیر به دنبال آن است که آنچنان مردم را از درآمد سرشار کند که نیازی به یارانه 45 هزار تومانی نباشد»، «ثبات بازارهای اقتصادی برای مهار گرانی و تورم» ،غلبه بر رکود، رفع بیکاری و بازگرداندن احترام به پاسپورت ایرانی و... نکته قابل تامل اینکه عمل به تمامی این وعدهها به مذاکرات هستهای پیوند خورد و دولت عملاً سیاست توافق به هرقیمتی را درپیش گرفت و تمام تخم مرغهای تدبیر خود را در سبد امید به برجام چید.
به رغم همه این وعدهها امروز پس از گذشت قریب به دو سال و نیم از عمر دولت به عقیده بسیاری از کارشناسان و حتی خود مسئولان اقتصادی، دولت فعلی نه تنها در تحقق وعدههای اقتصادی خود نظیر خروج از رکود توفیقی بدست نیاورده بلکه در مقابل برخی ایرادات مدیریتی که منجر به خسارت برای مردم میشود، به فرافکنی، حاشیهسازی و مقصر جلوه دادن دیگران و فحاشی به منتقدان روی آورده است.»