به گزارش تابناک یزد، حاشیه نشینی مترادف با آسیب ها و انحرافات اجتماعی است و یکی از
بسترهای وسیع ناهنجاری های اجتماعی است که در صورت تـداوم سیاست های گـذشته
و فعلی می تواند کشور را با بحران های بزرگی روبرو کند بر همین اساس با
دکتر «سید علیرضا افشانی» عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد
پیرامون این موضوع و دلایل شکل گیری آن در استان یزد گفت و گو کردیم که در
پی می خوانید.
پديده حاشيه نشيني بر چه اساسي شکل گرفته است و در استان يزد چرا شاهد ايجاد اين پديده هستيم؟
حاشيه نشينان کساني هستند که در محدوده اقتصادي، اجتماعي و جغرافيايي شهر زندگي ميکنند ولي جذب نظام اقتصادي- اجتماعي شهر نشده اند. حاشيه نشيني بيش از هر دليلي زاييده مهاجرت اقشار فقير جامعه است که از مناطق دور و نزديک به اميد يافتن شغل مناسب راهي شهر ميشوند. حاشيه شهرها به دليل مناسب بودن قيمت مسکن و خدمات، مکان مناسبي براي تجمع اين قشر است لذا از آنجا که اين قشر در حاشيه شهرها سکني ميگزينند اين پديده به حاشيه نشني مشهور شده است.
استان يزد به دليل دارا بودن کارخانههاي صنعتي متعدد و پايين بودن نرخ مسکن در مناطق حاشيهاي آن، محيطي مطلوب براي جذب کساني است که به دنبال يافتن شغل مناسب حاضرند حتي تا مسافتهاي دور از مبدأ اوليه زندگي خود فاصله بگيرند. علاوه بر صنعتي بودن، يزد در منطقه خاصي از جنوب شرق کشور قرار گرفته است که به لحاظ پزشکي نيز از وضعيت مطلوبتري در مقايسه با بسياري از مناطق همجوار برخوردار است که اين نيز باعث جذب برخي از مهاجرين شده است.
حاشيه نشيني به چه ميزان رشد داشته است؟
حاشيه نشيني در شهر يزد در ساليان اخير به دليل افزايش جاذبه هاي شهر و دافعهی روستاها و حتي شهرهاي نزديک يزد از يکطرف و افزايش نرخ بيکاري در مناطق مختلف کشور از طرف ديگر، افزايش يافته است. نظام سنتي کشاورزي بهرهده نيست و بسياري از مهاجرين، روستايياني هستند که يا به دليل خشکسالي و کم آبي و يا به دليل بهرهدهي پايين نظام کشاورزي، به اميد يافتي شغلي با درآمد بالاتر راهي شهر ميشوند.
تبعات مخربي که حاشيه نشيني ميتواند بر فرهنگ، عرف، اعتقادات و حتي اقتصاد يک منطقه، شهر يا استان بر جاي بگذارد را بيان بفرماييد.
حاشيه نشيني ميتواند در حوزههاي مختلف آثار نامطلوب زيادي به جاي بگذارد. حاشيه نشيني که پيامد رشد بيش از حد شهرنشيني است به دنبال خود مسائل و مشکلات زيادي را به همراه دارد.
به لحاظ اجتماعي، مردمي که در حاشيه زندگي ميکنند و جذب نظام اقتصادي – اجتماعي شهر نشده اند، خود را در حل مشکلات زندگي تنها مييابند، آنها در اثر فقدان مشارکت و عدم نقش فعال در امور اجتماعي کم کم نسبت به مسائل جامعه نيز بي تفاوت شده و خود را در حاشيه نگه ميدارندکه اين زمينه ساز خطرات جدي براي توسعه و پيشرفت جامعه محسوب ميشود. از آنجا که اين قشر از جمعيت، احساس جزيره اي دارند، براي خود خرده فرهنگ جزيرهاي ميسازند. به دليل فقر آشكار و از بين رفتن ارزش هاي انساني، ناهنجاري هاي اجتماعي در اين مناطق از شهرها، سريع تر پرورش يافته و اعمالي چون دزدي، اعتياد و فروش مواد، قاچاق و فحشاء در آنجا بيش از بقية مناطق شهر ديده ميشود و لذا امنيت اجتماعي در ابعاد مختلف آن در اين مناطق پايينتر است.
به لحاظ کالبدي، سيماي عمومي كالبدي مناطق حاشيه نشين را خانه، مغازه،كوچه هاي باريك و پرپيچ وخم شكيل ميدهد. كوچك بودن منازل، پايين بودن تراكم ساختماني، عدم رعايت ضوابط شهرسازي، ساختماني و معماري و محدوديت فضاي زيست عمومي، از ديگر ويژگي هاي مناطق حاشيه نشين است. اكثر واحدهاي مسكوني مناطق حاشيه نشين با مصالح كم دوام و ارزان و حتي دست دوم ساخته شده اند. نداشتن نور كافي، هواي باز و نمناك بودن اتاق ها، از ديگر ويژگي هاي منازل اين مناطق است.
به لحاظ اقتصادي، درصد زيادي از افراد بزرگ سال اين مناطق بي سواد بوده و جوان تر ها هم معمولا راغب به ادامةتحصيل نيستند. اين مسأله باعث ميشود تا آنها در فراگيري مهارت و تخصص، دچار مشكل شوند و به خاطر نداشتن تخصص، نتوانند در شغل هاي رسمي جذب شوند. بخش بزرگي از نيروي انساني فعال اين مناطق بيكار بوده و يا در مشاغل كارگري ساده مشغول به كار هستند. اين مسائل باعث پايين بودن درآمد ساکنين اين مناطق شده است.
به لحاظ فضاي تفريحي و فراغتي، فقدان فضاهاي تفريحي و فراغتي از ويژگي هاي عمدة مناطق حاشيه نشين است. در اين مناطق به ندرت ميتوان کتابخانه، محل نمايش فيلم، پارک و فضاي اختصاصي بازي کودکان و نوجوانان، زمين ورزش يا مکان ورزشي براي جوانان و امثال آن يافت. اگر هم در اين مناطق فضايي يافت شود، جديدالاحداث است؛ يعني سال هاي سال، ساکنان آن جا از اين نوع امکانات بي بهره بوده اند، هر چند امکان جديد هم ناقص طراحي شده است و به هيچ وجه با استانداردهاي موجود در ساير مناطق شهري قابل مقايسه نيست.
ازدواج اتباع خارجي با ايرانيان آيا باعث ماندگاري اتباع و حضور پررنگ تر آنها شده است؟کودکان آنها در معرض چه آسيب هايي هستند؟
در ساليان اخير با پديده ازدواج (آن هم فقط دختران) با برخي اتباع خارجي هستيم که هم به دوام حضور آنها در ايران منجر شده است و هم برخي آسيبها را رقم زده است مثل اينکه پس از دواج و حتي بچه دار شدن، همسر خود را رها کرده و به کشورشان بازگشتند و اکنون زني با دو بچه مانده است و همسري که ديگر برنخواهد گشت. گرفتن شناسنامه و ادامه تحصيل براي اين بچهها نيز مشکلات خاص خود را دارد که بعضا قابل حل هم نيست. با توجه به اين مشکلات، مطمئناً اين بچه ها در آينده نيز نيرويي ناکارامد و سربار براي خانواده و جامعه ایران خواهند بود.
در بحث اطلاع رساني پيرامون پيشگيري از برخي آسيب هاي اجتماعي ناشي از حاشيهنشيني و همچنين حضور اتباع خارجي بر چه مواردي تاکيدداريد؟
بررسي ها نشان ميدهد بيشتر ازدواج ها با اتباع خارجي در طبقات پايين جامعه بويژه در بين افراد با تحصيلات پايين رخ ميدهد که اطلاع چنداني در اين زمينه ندارند و بعضا در برابر دريافت وجه به ازدواج رضايت ميدهند ولي پس از گذشت مدتي متوجه ميشوند که چه اشتباهي را مرتکب شدند. دخترشان را خانه شوهر فرستادند ولي با چند فرزند برگشته و مشکل پيچيدهتر شده است بنابراین لازم است آگاهی اين قشر از جامعه را افزایش داد تا این اتفاقات با عواقب منفی متعدد پیشگیری شود ضمنا توصیه می شود در صورتي که قصد ازدواج وجود دارد با هماهنگي مسئولين صورت گيرد.
راه حل شما براي وخيم تر نشدن اوضاع حاشيه نشيني در ايران و به ويژه استان يزد چيست؟
بدون شک غافل ماندن از حاشيهنشينان و مسائلشان خسارات جبران ناپذيري براي جامعه دارد .
يكي از راه هاي كاستن از تعداد بيكاران مناطق حاشيه نشين، افزايش دوره هاي فراگير آموزش فني و حرفه اي و اقدام در واگذاري وام هاي اشتغال زا و سرمايه گذاري در امور توليدي ميباشد.
يکي از عوامل مهم در گرايش خانواده ها به اسكان در مناطق حاشيه اي شهر، پايين بودن نرخ خريد و اجاره بهاء مسكن بوده است. براي دسترسي آسان تر افراد كم درآمد به مسكن مناسب در مناطق دلخواه شهري و كاستن از بار مشكلات فعلي، تعديل نرخ خريد و اجارة مسكن و سامان دهي نظام اجاره نشيني ضروري به نظر ميرسد. بهبود وضعيت عرضه و تقاضاي مسكن ملكي و استيجاري در سطح شهر با به كارگيري ساز وكارهاي مناسب، همراه با اعمال سياست هاي حمايتي، نظارتي وكنترلي بهينه، در زمينة تامين مسكن اجتماعي و نيز توجه بيشتر به اقشار آسيب پذير با هدف فراهم سازي امكان استفاده آنها از مساكن ملكي و استيجاري در ساير نقاط شهري، ميتواند گره گشاي نيازهاي مسكوني گروه هاي كم درآمد شهري باشد.
تا زماني كه دافعه هاي روستايي و جاذبه هاي شهري همچنان خودنمايي كرده و در حال تشديد شدن نيز باشند، تداوم مهاجرت افراد به سوي شهرها را نيز خواهيم داشت. براي كاستن از شدت اين پديده و يا جهت دادن منطقي به آن، اتخاذ ساز وكارها و تمهيداتي كه بتواند عوامل "رانش" و "كشش" از مناطق فرودست به سوي كلانشهرها را تعديل نمايد، ضروري ميباشد.
وجود پاره اي از مشكلات اساسي در بافت هاي فرسوده، باعث گرديده تا اين بافت ها به تدريج از سوي خانواده هاي بومي تخليه شده و جاي آنان توسط گروه هاي مهاجر و كم درآمد شهري اشغال گردد. در اين زمينه و به منظور جلوگيري از هجوم افراد مذكور و تشكيل هسته هاي حاشيه نشين درون شهري، لازم است تا شهرداري با فراهم نمودن امكانات و ارائة خدمات شهري، علاوه بر رفع مشكلات اين بافت ها و تلاش براي ماندگاري جمعيت بومي آنها، به حفظ اين گونه بافت هاي قديمي و تاريخي نيز بپردازد در ساير بافت هاي حاشيه اي و محله هاي با واحد هاي مسكوني كوچك، سياست كلي در تحول اين بافت ها "تحريك و تشويق توسعه به وسيلة مالكان و بخش خصوصي" است.