به گزارش «تابناک یزد»تغییرات کابینه دوازدهم نسبت به کابینه یازدهم احتمالاً کم نخواهد بود.
سخنان و موضعگیری افراد نزدیک به رئیس جمهوری تا حالا حکایت از این دارد
که کابینه بعدی با ترکیبی متفاوت از تابستان امسال زمام امور را به دست
خواهد گرفت. محمدعلی نجفی، مشاور حسن روحانی پیشتر از احتمال تغییرات 50
درصدی در کابینه سخن گفته بود. در برخی زمزمههای تأیید نشده اما حجم
تغییرات حتی بیشتر از این هم عنوان شده است. اما اینکه رئیس جمهوری خود در
جمع استانداران و مدیران دولتی در اوایل ماه مبارک رمضان لب به گلایه از
برخی مسئولان دولتی گشوده بود که به گفته او برای دفاع از دولت «پاشنه را
بالا نکشیده بودند» هم نشان میدهد این دست اخبار نمیتواند چندان بی پایه
هم باشد. در گروههای حامی دولت و خصوصاً میان اصلاحطلبان هم مطالبه ایجاد
تغییرات در ترکیب کابینه جدی است و بعید به نظر میرسد رئیس جمهوری این
دست مطالبات را چندان نادیده بگیرد. خصوصاً با توجه به حمایتی که این
گروهها از حسن روحانی در جریان رقابتهای انتخاباتی داشتند. با این همه هر
چند ایجاد تغییرات زیاد در دولت بسیار محتمل به نظر میرسد اما هنوز معلوم
نیست این تغییرات چه خواهند بود؟ اینکه کدام وزرا رفتنی و کدام وزرا
ماندنی میشوند، همچنان مورد بحث قرار دارد. مضاف بر اینها این سؤال مطرح
است که سمت و سوی تغییرات دولت بعدی چیست و تغییرات بر اساس کدام شاخصها
انجام خواهد شد؟ طیفهای مختلف، چه حامیان روحانی در انتخابات گذشته و چه
رقبای او در هفتههای اخیر هر کدام شاخصههایی برای کابینه آینده وی عنوان
کردهاند. شاخصههایی که هم موارد مشترک دارد و هم دارای فصل افتراقهایی
قابل لمس است. سه نماینده از سه طیف اصلاحطلب، مستقل و اصولگرا در مجلس در
رابطه با ترکیب کابینه بعدی با «ایران» گفتوگو کردهاند و در سخنان آنها
میتوان به روشنی فصلهای اشتراک و افتراق نظرشان را شناسایی کرد.
خوب و بد همسویی با رئیس جمهوری
رئیس جمهوری در اولین دیدار ماه رمضان خود در جمع مدیران دولتی و
استاندارانش تلویحاً به این مورد اشاره کرده بود که کابینه بعدی باید
همسویی بیشتری با دولت داشته باشد. این انتقادی است که خصوصاً اصلاحطلبان
در چهار سال گذشته بارها مطرح کردهاند. حالا در آستانه چیدن کابینه
دوازدهم، این طیف باز هم بر این موضوع تأکید دارند. محمدرضا تابش، نماینده
اصلاحطلب و نایب رئیس فراکسیون امید مجلس در این رابطه به «ایران»
میگوید: «مردم به یک گرایش و دیدگاه مشخص در انتخابات رأی دادهاند و توقع
دارند که نمایندگان همان گرایش هم سکاندار هدایت دستگاههای دولتی باشند.
این هم جزو اختیارات رئیس جمهوری است و هم جزو ضروریات دولت بعد که کابینه و
رئیس دولت از نظر دیدگاه و گرایش فکری با هم نزدیک باشند.» در مقابل اما
محمدحسین فرهنگی، معتقد است که «توجه به گرایش سیاسی وزرای دولت آینده به
معنای سیاسی کردن امور اجرایی است و رئیس جمهوری الان باید متوجه این باشد
که برای ساختن کشور نیازمند استفاده از تمام ظرفیتها و جریانها هستیم،
بنابراین چینش کابینه بر اساس گرایش سیاسی قسمتی از پتانسیل اجرایی ما را
خواهد کاست.» البته تابش در برابر این دیدگاه و تشریح دیدگاه خود توضیح
داده است: «همسویی فکری وزرا با رئیس جمهوری به معنای کنار گذاشته شدن بقیه
دیدگاهها و بیتوجهی به آنها نیست. ما به آقای روحانی اعتماد داریم که
گفته بود رئیس جمهوری همه ایرانیان خواهد بود.» در این میان بهروز نعمتی،
نماینده طیف مستقلین مجلس که به لحاظ گرایش سیاسی در جایی میان دو طیف
اصلاحطلب و اصولگرا قرار گرفته هم به «ایران» گفته است: «گرایش سیاسی
افراد و همسویی آنها با رئیس جمهوری برای یک کابینه ضروری است اما این
شاخصه باید در طول کارآمدی و تخصص وزرای پیشنهادی تبیین شده و مورد توجه
قرار بگیرد، نه در عرض آن. به عبارتی ابتدا باید تخصص و کارآمدی وزرا ثابت
شود و بعد رئیس جمهوری از بین این متخصصین نیروهای نزدیک و همسو با خودش را
برگزیند.»
اجماع بر روی پاکدستی
اما موردی هم هست که همه روی آن اتفاق نظر دارند؛ پاکدستی. محمدرضا تابش
موضوع پاکدستی اعضای کابینه را یکی از اولویتها برای تعیین وزرا میداند و
میگوید: «کشور ما متأسفانه از نظر مفاسد در شرایط بسیار نامطلوبی قرار
دارد و نه به نفع نظام است و نه خود دولت و آقای روحانی که در کابینه
دوازدهم افرادی وارد شوند که نسبت به آنها تردیدهایی در حوزه فساد وجود
دارد.» نایب رئیس فراکسیون امید معتقد است که «دولت اول آقای روحانی توانست
ترمز فساد دوره هشت ساله قبل از خود را بکشد و ارقام فسادهای قبلی در کشور
تکرار نشود، اما متأسفانه این قطار فساد هنوز نایستاده و ما امیدواریم
کابینه دوازدهم زمان ایستادن کامل آن باشد.» محمدحسین فرهنگی، عضو اصولگرای
هیأت رئیسه هم معتقد است پاکدستی باید در صدر شاخصههای انتخاب وزرا باشد.
با این حال او برخلاف تابش میگوید: «دولت یازدهم آن طور که انتظار
میرفت، نتوانست در برابر مفاسد قاطع ظاهر شود و شاهد هم بودیم که در همین
دولت نیز مفاسدی رخ داد که کوچک هم نبودند. اولین چیزی که در کنار کارآمدی
از کابینه بعدی انتظار میرود پاکدستی خواهد بود. آقای روحانی هم باید
متوجه باشند که اردیبهشت 96 آخرین انتخابات کشور نیست و قطعاً مردم باز هم
قضاوت خود را خواهند داشت.» بهروز نعمتی، دیگر عضو هیأت رئیسه که البته از
طیف مستقلین محسوب میشود نیز در این زمینه تأکید دارد: «فسادزدایی از
سیستم اداری و اقتصادی یکی از بزرگترین عملیاتهایی است که آقای روحانی در
چهار سال آینده پیش رو دارد و این کار جز با معرفی مدیرانی که خود گرایش
ضد فساد داشته باشند، میسر نخواهد شد.»
تاکید بر کارآمدی با تعریف های متفاوت
اما بحث کارآمدی هم در لفظ آن مورد تأکید همه جریانهاست. مانند بحث جوان
بودن کابینه، موضوع اما این است که به نظر میرسد آنها در تعریف این
کارآمدی با یکدیگر اختلافنظرهایی دارند. به طور مثال محمدرضا تابش با
تأکید بر اینکه وظیفه دولت بعد بیشتر در حوزه اقتصادی متمرکز خواهد بود و
این مهم نیازمند وزرای کارآمد است، توضیح میدهد: «دولت باید بتواند در
چهار سال فرصتی که دارد از نیروهایی که به دلایل بی پایه قبل از روی کار
آمدن آقای روحانی از خدمت کنار گذاشته شده یا طوری با آنها رفتار شد که
کشور از خدمتشان محروم شده، استفاده بیشتری کند چرا که اینها انباشت تجربی
کشور ما هستند و ما نیازمند استفاده از ظرفیت کارشناسی آنها، خصوصاً در
شرایط نامطلوب اقتصادی هستیم.» تابش این را هم میافزاید که «بهتر است برای
انتخاب اعضای کابینه بعدی، کسانی معرفی شوند که خود در کنارشان دارای یک
تیم کارشناس و خبره از مدیران و مشاوران باشند. چرا که در دنیای امروز این
تیمها و گروههای انسانی هستند که کار میکنند نه افراد به صورت شخصی. یکی
از مهمترین شاخصههای کارآمدی آن است که وزرای پیشنهادی جدای از سابقه و
تخصص، خود در کنارشان گروهی متخصص را داشته باشند.» بهروز نعمتی هم در
توضیح کارآمدی کابینه این گونه میگوید که «دولت دوازدهم نیازمند نیروهایی
است که هم تسلط کافی بر حوزه مدیریت خود داشته باشند و هم از توان مدیریت
حاشیهها و پرهیز از آن برخوردار باشند. ضمن اینکه یکی از شاخصههای مهم
کارآمدی هم توان وزرا برای کار کردن و هماهنگی با نهادها و جریانهای دیگر
است که باید به آن توجه شود. به عبارتی اگر یک وزیر متخصص و کاملاً مسلط به
یک حوزه معرفی شود که توانایی تعامل بین دستگاهها و جریانهای فکری مختلف
را نداشته باشد، برای این سمت کارآیی نخواهد داشت و مدیریتش کاری از پیش
نمیبرد.» محمدحسین فرهنگی اما شاخصه «مدیریت جهادی» را برای کارآمدی وزرای
کابینه بسیار ضروری دانسته و معتقد است: «در کابینه یازدهم متأسفانه یا
مدیریت جهادی را در وزارتخانهها ندیدیم یا اگر دیدیم، چندان پررنگ نبود.
مدیریت جهادی یعنی اینکه فرد به عنوان مدیر ذوب در خدمت باشد نه ذوب در
جایگاه و پستی که به دست آورده است.» وی میافزاید: «کابینه دواردهم در
شرایطی میتواند گره مشکلات اقتصادی را باز کند که وزرای آن از پشت میزها
به میان مردم بیایند و این نیازمند مدیریت جهادی است.»
چشم به راه وزرای جوانتر
در نهایت هر سه این نمایندگان از سه دیدگاه سیاسی معتقدند کابینه دوازدهم
باید نسبت به کابینه فعلی جوانتر باشد. چیزی که البته رئیس جمهوری خود نیز
به آن اشاره کرده. هر چند باز هم دو نماینده طرفدار دولت، یعنی نعمتی و
تابش معتقدند شاید در شرایط نامناسب تشکیل کابینه یازدهم استفاده از افراد
باتجربه یک نیاز بود اما در اینجا هم محمدحسین فرهنگی دیدگاه دیگری دارد و
میگوید: «حتی اگر شرایط نامناسب هم بود، عبور از آن نیاز به تحرک و پویایی
داشت که این پویایی با تکیه بر مدیران سالخورده محقق نمیشود، همان گونه
که نشد.» تابش اما تأکید دارد که «استفاده از تجارب مدیران قدیمی در کابینه
ما را از مرزهای بحران دور کرده و الان میتوان در دولت بعدی به نیروی
جوانها اعتماد بیشتری کرد.» بهروز نعمتی هم از دیدگاه دیگری معتقد است که
«نیروهای جوان برای تبدیل شدن به انباشتهای تجربی سالهای بعد نیازمند
میدان دیدن در این دولت هستند و از این نظر هم باید معدل سن کابینه کمتر
شود.»