این که نشد کار که چون ما تریبون دارهستیم و بخشی از قدرت تریبونی را برای اشاعه دین و مذهب در اختیار ما قرار داده است ،با سوء استفاده از اختیارات خود ،چون در یک رقابت سیاسی شکست خورده ایم ،مدیران و مسئولین ارشد را مورد تهاجم قرار داده و بدترین وناروا ترین اهانتها و تهمت هارا نصیب آنان کنیم ؟
کد خبر: ۴۵۵۰۸۲
تاریخ انتشار: ۱۷ تير ۱۳۹۶ - ۰۷:۰۰ 08 July 2017

تابناک ایلام علی اصغر اسدی ::در هرسیستم مدیریتی که در آن فضای نقد و نقادی وجود نداشته باشد ،نه تنها آن سیستم عیوب خود را نمی تواند ببیند و بدنبال راهکاری برای اصلاح آن بر نخواهد آمد ،بلکه خروجی به جز کارهای نسنجیده وخام ،خروج از اهداف وبرنامه ها ،دست یازی وتجاوز به حقوق دیگران ،عدم انجام وظیفه درست واصولی و حرکت به سوی جمود و یکه تازی در مدیریت عاید نخواهد شد .

اما لازم است بدانیم که وجود فضای نقد ونقادی هم دارای اصول وروشهایی است که نقد کننده ضمن تبحر و آشنایی با آن موضوعی که از مقام نقد آن بر آمده است ،بلکه باید توانایی ارایه راهکار اصولی و منطبق بر اصول علمی به منظور اصلاح عیوب را نیز پیوست نقد خود نماید . بهتر است در این فضا،بین نقد و نقادی با تخریب وتضعیف و تسویه حساب سیاسی و جناحی و خصومت شخصی یک دیوار کشیده شود ، اشتباه کردن و عدم تمییز بین این دو نه تنها کارساز نخواهد بود بلکه وضعیت را از آن چه که هست خراب تر خواهد کرد.

آیا نقد یک حرفه است یا شاخه‌ای از یک حرفه؟ آیا کسی که دارای تخصص عمران است می‌تواند در هر رشته دیگری منتقد باشد؟ واضح است که منتقد باید خود درزمینهٔ ای که نقد می‌کند دارای تخصص و دانش باشد که ما او را به‌عنوان داور و ارزیاب بپذیریم و داوری و رأی او را قبول کنیم.

نقد، روشی مهم برای ارزیابی مفاهیم، پدیده‌ها و داده‌های مختلف در تولید و ارائه اندیشه‌هاست. نقد، روش بررسی، در فرایند تحلیل ذهن است که در یک ارتباط دوسویهٔ نگرش نقادانه و اندیشه و رفتار شکل می‌گیرد. (فوکویاما، نقد در فرایند بررسی))

هر انسان دارای عقل و نفس سلیم اقرار می‌کند به ثمرات فراوان نقد اجتماعی به‌عنوان یک مهارت اجتماعیِ مانع از ایجاد و پیشرفت اندیشه و رفتارهای فاسد اجتماعی. ولی شاهد رویگردانی افراد در جوامع اجتماعی واقعی و مجازی از نقد و نقادی هستیم. این خود نوعی آسیب و مسئله اجتماعی و فرهنگی شمرده می‌شود که با پیشرفت آن بسیاری از مسائل و مشکلات را در جامعه پدید می‌آورد.

ازاین‌رو باید در مقام فرهنگ‌سازی، فرهنگ نقد و نقدپذیری را با تعریف درست از آن‌ها در جامعه پایه‌گذاری کنیم. نکته مهم در انجام نقد سازنده توجه ویژه به «فرهنگ نقد» و سپس «فرهنگ نقدپذیری» است.

حتی در آموزه های دین اسلام به موضوع سازنده بودن نقد اشارات فراوانی شده است و حتی مومنین را از نقدی که باعث تشتت ،تخریب یا رسوایی مومن شود بر حذر داشته شده است.

پیامبر اکرم (ص) در این خصوص فرمودند: «المومن مرآه المومن» مومن آیینه ی مومن است. این تشبیه بسیار زیبا، می تواند نکات بسیاری را در برداشته باشد که به ده نکته ی آن از کتاب «تمثیلات» (به انضمام بعضی ابیات برگرفته از دیوان اشعار شاعران) اشاره می کنیم:

1- مثل آیینه باشیم، هم زیبایی دیگران را ببینیم و هم نقاط ضعف آنان را، مثل مگسی نباشیم که فقط روی زخم و جراحت می نشیند.

با بد و نيك است يك رنگي هوس آيينه را        نيست اظهار خلاف هيچ كس آيينه را

(بيدل دهلوي)

2- مثل آیینه باشیم، نه مثل ذرّه بین ؛ عیب مردم را بزرگ تر از آنچه هست نبینیم.

3- مثل آیینه باشیم، نه مثل شانه. آینه روبرو عیب ها را می گوید ولی شانه پشت سر رفته و در میان موها می گوید.

دوست دارم که دوست عیب مرا / هم چو آیینه پیش رو گوید

نه که چون شانه با هزار زبان / پشت سر رفته مو به مو گوید

4- آیینه، مراعات مقام و شخصیّت افراد را نمی کند و گرفتار تهدید و تطمیع نمی شود.

5- آیینه زمانی می تواند کارایی داشته باشد که غبار نگرفته و صاف و صیقلی باشد. انسان نیز زمانی می تواند انتقاد سازنده داشته باشد که خودش دارای عیب نباشد.

«چشم فرو بسته اي از عيب خويش / عيب كسان را شده آيينه پيش» (مخزن الاسرار، نظامی)

«آینه ی دل چون شود صافی و پاک / نقش ها بینی برون از آب و خاک» (مثنوی مولانا، دفتر دوم)

6- شکستن آیینه به خاطر آن که عیب ما را نشان می دهد خطاست، آزردن کسانی که انتقاد می کنند نیز نارواست.

«آینه ار نقش تو بنمود راست / خود شکن، آیینه شکستن خطاست.» (مخزن الاسرار، نظامی)

7- اگر آیینه را بشکنند، قطعات آن هم عیب ما را نشان می دهد ؛ مومن را نیز اگر اذیّت کنند، باز دست از کارش برنمی دارد.

8- آیینه به خاطر صیقلی بودن عیب ما را می گوید ؛ مومن نیز بر اساس صفا و صداقت باید عیب برادر دینی خود را بگوید نه بر اساس کینه و انتقام.

9- آیینه عیب ما را در خود نگه نمی دارد، همین که از برابر آن کنار برویم، عیب ما از صفحه آن پاک می شود. مومن نیز باید روبرو عیب را تذکر دهد و چون از او جدا شدیم، عیب ما را در دل خود نگه ندارد.

«صورت نبست در دل ما کینه ی کسی / آیینه هرچه دید فراموش می کند.» (سلیم تهرانی)

«کفرست در طریقت ما کینه داشتن / آیین ماست، سینه چون آیینه داشتن»(طالب آملی)

«ز یاران کینه هرگز در دل یاران نمی ماند / به روی آب جای قطره باران نمی ماند» (بیدل)

10- کسی عیب خود را می فهمد که بخواهد بفهمد وگرنه ممکن است انسان به آیینه نگاه سطحی بکند، ولی به فکر بررسی عیب های خود نباشد.

نگاه به آموزه های اشاره شده در خصوص نقد و بیان عیوب دیگران در کنار ارایه راهکار اصولی و حفظ آبروی مومن ،به عنوان یکی از مبانی اخلاق در اسلام ،این هشدار رابه ما می دهد که در گفتار وکردار روزانه امان تا چه اندازه صادق بوده ایم ،ما تا چه اندازه بر اساس آموزه های دینی بعنوان شاقول تنظیم کننده راه مسیر را پیموده ایم ؟ کجای کار ما خطا وکجای کار ما صحیح بوده است؟

این روزها شاهدیم، هر که از راه می رسد صاحب قلم وتریبون شده بدون مهارت وتخصص علمی،حتی در شرایطی که از تلفظ صحیح واژه ها عاجز است ،به نحوی از انحاء وبدون توجه به اصول وروشهای نقد و بکار بستن راهکارهای علمی برای کمک به رفع مشکلات ،برنامه ها و طرحهای علمی و فرهنگی وسیاسی و همچنین مسئولین را از صدر تا ذیل آماج بدترین اهانتها و تخریبها قرار می دهند . سپس می گویند ما نقد کرده ایم ! و فلان مسئول تحمل نقد پذیری را ندارد !

کجای دین اسلام گفته است که آبرو ریزی مومن آنهم در راستای قدرت طلبی و تسویه حساب جناحی و سیاسی همان حرکت بر اساس سیره نبوی " المومن مراه المومن " است ؟کجای دین گفته وقتی که شما درباره موضوعی که اصلا  تخصص ندارید اظهار نظر کرده و خرده بگیرید؟

این که نشد کار که چون ما تریبون دارهستیم و بخشی از قدرت تریبونی را برای اشاعه دین و مذهب در اختیار ما قرار داده است ،با سوء استفاده از اختیارات خود ،چون در یک رقابت سیاسی شکست خورده ایم ،برنامه هایی که حاصل تلاش ساعتها وروزها وماهها کار خلاقانه و تخصصی است و درکنار آن مدیران و مسئولین ارشد را مورد تهاجم قرار داده و بدترین وناروا ترین اهانتها و تهمت هارا نصیب آنان کنیم ؟ اگر هم کسی لب به اعتراض گشود به جرم تقابل با دین ومذهب لبهای اورا بدوزیم !

اگر ما واقعا مومن ومسلمان هستیم و ایدئولوژی آمیخته با سیاست ما در مسیر رشد وتعالی کرامت انسانها قرار گرفته است ،پس در  پشت پرده پشت پا زدن به آموزه های دینی چه هدفی خوابیده است ؟ اگر تریبون وقلم ما برای اشاعه دین و ارزشها واصول دین است ، پس معنای این جابجایی ارزشها وضد ارزشها چه می تواند باشد ؟

بیایید نقد و نقادی را برای ساختن جامعه ای آرمانی که مورد خواست پیامبر و امامان و فقها ودر راستای کرامت ایران وایرانی بکاربندیم ، بازیهای سیاسی و قدرت طلبی را مجالی برای تعریف جدید از دین ومذهب آنهم در راستای منافع خاص حزبی وسیاسی ندانیم ،بدانید که روزی روزگاری پرونده ما وشما هم در این دنیا بسته خواهد شد ،آنگاه است که به جرم خیانت در قدرت ، ثروت ،قلم وتریبونی که به امانت در اختیار ما گمارده شده است محاکمه خواهیم شد !ترازوی عدل الهی زره ای ولو به اندازه خردل از ما گذشت نخواهد کرد!
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار