تابناک ایلام :: همانگونه که در تحلیل های پیشین به آن اشاره داشتیم ، جنس هواداران جلیلی را لایه های سنتی ،تندرو و غیر قابل انعطاف تفکر اصولگرایی با محوریت جریان پایداری و موتلفه تشکیل داده و هواداران قالیباف را بخش معتدل ، منعطف و تلطیف شده اصولگرایی نظیر جامعه مهندسین تشکیل داده است .
هرچند هر دو لایه فکری در قالب جریان انقلاب عرضه شده است ، اما نگاه آنان به مسایل مدیریتی کشور کاملا نگاهی متفاوت است .
عقبه جلیلی را جریانی از جنس رسایی و ذوالنوری تشکیل می دهد که به مسایل داخلی و خارجی نگاهی آرمانی و ایدئولوژیک داشته و با گره زدن آرمان ها به مدیریت کشور ، گاها مذاکره و اقدامات دیپلماتیک برای رفع تنازعات را با یک عمل حرام شرعی مرادف می دانند در حالیکه در نگاه عقبه حامی قالیباف این نگاه تلطیف شده است .
از این منظر است که بسیاری از تحلیلگران بر این نکته اتفاق نظر دارند که با انصراف قالیباف ،و حضور دوگانه جلیلی پزشکیان در عرصه رقابت ها در دور دوم انتخابات ،شرایط برای دو قطبی شدن جامعه مهیاست و اصلاح طلبان از انصراف قالیباف استقبال می کنند
چنانچه بخواهیم با آسیب شناسی این تفکرات، حداقل تا این لحظه به چرایی عدم اجماع اصولگرایان بپردازیم ؛ ابتدا باید ریشه این اختلاف را در رقابت ها برای ریاست مجلس جستجو کنیم .
چرا که با آغاز مجلس دوازدهم تیم رسایی شمشیر را برای قالیباف از رو بسته و با هدف بر زمین زدن وی به عرصه رقابت ورود کردند .
اما قالیباف از یک سو به پشتوانه نگاه تعامل گرایانه اش با دیگر جریانات فکری همچون اصلاح طلبان ،مستقلین و اقلیت ها و از سویی دیگر ترس از تصاحب مجلس توسط تندروها ، توانست با رای قابل توجهی ریاست مجلس را از آن خود نماید.
و این اختلاف غیر قابل انکار بین حلقه فکری قالیباف و جلیلی همچنان پا بر جاست و تقریبا مسیر را بر کناره گیری جلیلی به نفع قالیباف بسته است.
مانع دوم که به ایدیولوژی حلقه جلیلی مرتبط است چرا که آنان اصولا قالیباف را یک اصولگرای رهبری کننده جریان انقلاب ندانسته و با توجه برخی حواشی پدیدار شدا برای وی ، جلیلی را شبیه ترین فرد به شهید رییسی دانسته و وی را محق مدیریت اجرایی کشور می دانند.
مانع سوم سهم خواهی از قدرت است ، جریان جلیلی معتقدند که قالیباف با در اختیار گرفتن ریاست قوه مقننه سهم جریان خود را از کیک قدرت گرفته و ریاست بر قوه مجریه را سهم خود قلمداد می کنند ،از اینرو کوتاه آمدن از این خواسته قدری برای حلقه آنان سخت به نظر می رسد.
مانع آخر به کپمین های انتخاباتی و مشاوره های غلط مرتبط است ، هر دو جریان بر اساس یک منشور انتخاباتی جریان انقلاب معتقدند که هر کسی که از شانس بالاتری برخوردار است باید دیگران به نفع وی کناره گیری کند.
هر دو جریان در حلقه مشاورینی گرفتار آمده اند که بر پایه داده های غلط خود را برتر از دیگری می دانند .
از اینرو جریان جلیلی با تکیه بر کمپین های انتخاباتی و استقبال صورت گرفته در شهرها در یک سو و نتیجه نظر سنجی های صورت گرفته ، معتقدند از شانس و اقبال بیشتری برخوردار است و باید دیگر نامزدها و در راس آنها قالیباف عرصه را به نفع وی ترک کنند و از سویی نیز مشاورین قالیباف نیز چنین عقیده ای آنان را بر سر دو راهی قرار داده و معتقدند اقبال برای پیروزی وی در انتخابات بالاست و ترک صحنه را مرادف با از دست دادن آخرین شانس برای تصاحب قوه مجریه می دانند.
از این منظر است که مسیر برای اجماع همچنان سنگلاخی است و تا حدودی هم سخت و دست نیافتنی جلوه می کند و اگر آنان با چنین دست و فرمان پیش رفته و با این نگاه بر حضور در عرصه اصرار نمایند، بطور قطع صبح شنبه پشیمان کننده ای در انتظار آنان است./م
