مرور روزنامه‌های شنبه ۲ تیر
انتخابات در آستانه تکرار دوقطبی سازی، هشدار درباره ایران بیابانی!، نظرسنجی یا نظرسازی؟، اتصال ریلی خلیج فارس تا خزر، بحث داغ درباره سبک زندگی، فرهنگ و اینترنت، تأثیر مناظره‌ها در افکار عمومی، اعتراض روحانی، سکوت معنادار درباره کرسنت، سیاست‌های مهاجرتی آینده ایران در کلام نامزد‌های انتخابات، احتمال ورود اسرائیل و حزب‌الله به جنگ بزرگ و آیا این مناظرات مقدمه مشارکت است؟ از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۱۷۲۱۹۴
تاریخ انتشار: ۰۲ تير ۱۴۰۳ - ۰۸:۴۷ 22 June 2024


به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز شنبه دوم تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که  رخداد‌های هشتمین انتخابات ریاست‌جمهوری، مردم به مالیات ستانی معترض‌اند؟، مناظره ۴ دقیقه‌ای زیر سایه فوتبال ۹۰ دقیقه‌ای! و اتصال ریلی خلیج فارس تا خزر در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

 
 


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 

 

یادداشت «دوستانه» حسین شریعتمداری خطاب به پزشکیان

حسین شریعتمداری در بخشی از یادداشت روز امروز کیهان با عنوان دوستانه با آقای پزشکیان نوشت: حضرتعالی اصرار دارید که دولت شما (در صورت موفقیت و تشکیل) دولت سوم آقای روحانی نیست و دولت پزشکیان است. در بیان، سخنی شایسته است، ولی در میدان عمل، بایسته نیست! چرا که تقریباً تمامی همراهان و همکاران شما در فعالیت‌های انتخاباتی دقیقاً همان اعضا و کارگزاران دولت آقای روحانی هستند! این تناقض -با عرض پوزش- چگونه قابل توضیح است؟! و نمونه‌های پُر‌شمار دیگری از این دست.
- جناب آقای پزشکیان! حضرتعالی بار‌ها بر ارادت خود به شهید رئیسی عزیز تاکید کرده‌اید و حتی فرموده‌اید که خواستار ادامه راه آن شهید بزرگوار هستید که درخور تحسین است، ولی برخی از همراهان شما نه فقط ارادتی به شهید رئیسی نداشته و ندارند بلکه در صف مخالفان سر سخت و حتی دشمنان آن بزرگوار بوده و هستند. با یک نگاه گذرا به مواضع رسماً اعلام شده آن‌ها می‌توانید به این واقعیت تلخ و پلشت پی ببرید. حتماً توجه دارید که سخن درباره مخالفت آن‌ها با دیدگاه‌های سیاسی و اجتماعی شهید رئیسی نیست بلکه سخن درباره دشمنی آن‌ها با شهید رئیسی و دروغگویی و تحریف و در بسیاری از موارد، وارونه‌نمایی دستاورد‌های بزرگ آن شهید بزرگوار است. همان که رهبر معظم انقلاب با اشاره به آن فرمودند «دلم برای شهید رئیسی سوخت». حالا به چند نمونه از اظهارات سخیف همراهان خود در این خصوص که فقط مشتی از خروار‌ها و اندکی از بسیارهاست توجه بفرمایید (این اظهارات بعد از شهادت آن عزیز سفر‌کرده ایراد شده است)!
- آقای اسحاق جهانگیری در همایش ستاد انتخاباتی شما در برج میلاد می‌گوید «۳ سال از دولت فعلی گذشته ببینید تحریم‌ها چه شد؟ چه با زندگی مردم کردند؟ الان هم می‌گویند ما باید همان راه را ادامه دهیم. این راه باید متوقف شود»! و شما می‌فرمایید که خواستار ادامه راه آن بزرگوار هستید! از تحریف واقعیات می‌گذریم. این آقایان قرار بود تحریم‌ها را لغو کنند، آن را دو برابر کردند و حالا به جای پوزش از مردم به خاطر نابلدی‌های خود، طلبکار هم شده‌اند!
 آقای عباس آخوندی که بعد از شش سال تکیه زدن بر کرسی وزارت راه و شهرسازی، افتخار می‌کرد که حتی یک مسکن مهر هم افتتاح نکرده است و... اکنون از حامیان تابلودار شماست بهنگام ثبت‌نام برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری درباره دولت شهید رئیسی می‌گوید: «اساسا دولتی در کار نیست و منافع ملی در زیر چرخ رقابت دولت‌های متعدد در حال له شدن است. اندیشه ضدآزادی‌های فرهنگی که به‌ویژه در این سه سال اخیر بر این کشور چیره شده بود، و هر روز با عنوانی علیه سبک زندگی انتخابی ملت صف‌آرایی می‌کرد شما را در وضعیت استیصال قرار داده است»! و‌... 
جناب پزشکیان! با این طیف از همراهان دنبال ادامه راه دولت شهید رئیسی هستید؟!
- آقای پزشکیان عزیز! ما که در کیهان از عالم غیب خبر نداشتیم. غیر از خدای متعال کسی از غیب آگاه نیست «لَا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللَه»؛ بنابراین سؤال این است که از کجا و چگونه تمامی مراحل فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ را قبل از وقوع پیشبینی می‌کردیم و در کیهان از آن خبر می‌دادیم؟! پاسخ آن است که فتنه ۸۸ یک کودتای رنگی (به زعم دشمنان، انقلاب رنگی) علیه موجودیت نظام بود و سران فتنه که امروزه در کنار شما قرار دارند، اجرا‌کننده دستورات مثلث آمریکا و انگلیس و اسرائیل بودند. از ملاقات با جرج سوروس صهیونیست گرفته تا کارگاه‌های آموزشی با «جان کین»، «مایکل لدین»، «جین شارپ»، «هلوی» و‌... این وطن‌فروشان امروزه در کنار و حامی جنابعالی هستند! 
در این خصوص فقط به یک نمونه اشاره می‌کنیم.
شب ۲۱ خرداد ۸۸ یعنی آن شب که فردای آن (۲۲ خرداد) روز انتخابات بود. آقای مایکل لدین، مقام امنیتی آمریکا در مصاحبه با روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز می‌گوید: «فردا در ایران یک انتخابات برگزار نخواهد شد، بلکه یک انقلاب رنگی کلید می‌خورد‌... شبیه آنچه در اوکراین انجام دادیم‌... فردا ایران و سپس سوریه»! و فردا دقیقاً همان که مایکل لدین به خاتمی و موسوی و برخی دیگر از اصحاب فتنه دیکته کرده بود، اتفاق افتاد! 
این جماعت نیز امروزه در کنار شما جا خوش کرده‌اند... در این باره گفتنی‌های دیگری هم هست که به بعد موکول می‌کنیم.
- جناب پزشکیان برادرانه عرض می‌کنم و کوتاه سخن آن که مراقب باشید شخصیت خود را با گروه یاد شده گره نزنید. این طیف از همراهان، شما را که در پی آب هستید، به سوی سراب می‌برند و‌...

 

 


نظرسنجی‌هایی به رنگ اخلال در دستگاه محاسباتی


مسعود پیرهادی طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان نظرسنجی‌هایی به رنگ اخلال در دستگاه محاسباتی نوشت: در چند انتخابات اخیر به‌درستی نقش نهاد علم از طریق نظرسنجی‌های حرفه‌ای و تخصصی پررنگ و مؤثر شده است. میزان مشارکت و اقبال مردم به هر یک از نامزد‌ها در فرآیند تبلیغات انتخابات، مشخص می‌شود و از طرفی هر فاز کمپین از طریق همین نظرسنجی‌ها ارزیابی و آسیب‌شناسی می‌شود و در مواردی هم منجر به اتحاد برخی نامزد‌ها می‌گردد. هر جا توفیق و اثرگذاری حاصل شود، شیطنت‌ها کم‌کم پدیدار می‌شود. اما چگونه این اتفاق می‌افتد؟
اخلال در دستگاه محاسباتی و به اشتباه انداختن افراد، یکی از ترفند‌هایی است که در رقابت‌ها شایع است. دور را نزدیک جلوه دادن و بالعکس می‌تواند امیدواری را ناامید و ناامیدی را امیدوار کند. می‌تواند شخصی را ثابت‌قدم و شخصی را سست و مردد کند و در نهایت می‌تواند آینده یک کشور را تغییر دهد.
بالا نشان دادن میزان آرای یک نامزد در نظرسنجی‌های دروغین برای نامزدی که رأی کمتری دارد چند آورده ظاهری دارد:
یک. با این نظرسنجی دروغین، نظرسازی رخ می‌دهد و برخی برای اینکه به منتخب نهایی احتمالی رأی داده باشند ممکن است رأی خود را تغییر دهند.
دو. ممکن است منجر به فشار به نامزد با رأی بیشتر برای انصراف به نفع نامزد با رأی کمتر شود.
سه. اگر منجر به انصراف شود و فرد با رأی واقعی بیشتر سرانجام انتخاب شود همواره فرد انصراف‌دهنده ایثارگر و قهرمان خواهد شد و اگر فرد باقی‌مانده در رقابت، انتخاب نشود مورد ملامت ابدی واقع می‌شود که اگر دیگری در عرصه باقی می‌ماند، نتیجه به شکل دیگری رقم می‌خورد.
چهار. برندسازی و ایجاد یک بدنه مردمی توهمی برای اخذ امتیازات احتمالی آتی از دیگر نکاتی است که احتمالا مورد هدف عددسازان است.
پیش از این نیز بار‌ها از معضل ارائه آمار در کشور نوشته شده که فقط معطوف به انتخابات هم نیست. 
همین حالا، بر سر عدد رشد اقتصادی میان مرکز آمار و وزارتخانه‌های اقتصادی اختلاف وجود دارد، بر سر میزان تجارت کالا‌های اساسی و محصولات کشاورزی میان گمرک و وزارت جهاد کشاورزی اختلاف است، عدد تورم را دو متولی حاکمیتی با دو مقدار متفاوت اعلام می‌کنند و موارد از این دست زیاد است. سخن این است که هر قدر ارقام پراکنده و نادرست که گاهی عامدانه و گاهی غیرعامدانه ساخته می‌شود، باعث انحراف افکار از واقعیات اقتصادی و ضعف در تشخیص و تصمیم است، اعلام اعداد نادرست در سیاست، مشارکت و آرای نامزد‌ها نیز ظلم بزرگ و جبران‌ناپذیر در حوزه تشخیص و تصمیم یکایک افراد جامعه است.
نکته دیگری که باید مورد تأکید قرار گیرد، نقش مبادی و مؤسسات معتبر در این زمینه است. همانطور که با ساماندهی و ساز و کار صحیح در ارائه دارو، بازار سیاه دارو جمع می‌شود، یا با قوت گرفتن ساز و کار رسمی در هر حوزه‌ای و ارائه محصول اصلی، بازار محصول تقلبی از رونق می‌افتد، لازم است دستگاه‌های متولی و مؤسسات معتبر، با ارائه نتایج متقن به شفاف شدن فضا کمک کنند.
نظرسنجی‌ها یک ابزار کارآمد برای تنظیم دستگاه محاسباتی است؛ اما برخی می‌خواهند آن را با بداخلاقی و فریبکاری از درجه اعتبار ساقط کنند.
این ظلم فقط در حق نامزد‌های انتخاباتی نیست بلکه ظلم به نهادی علمی و تخصصی و بی‌اعتماد کردن مردم به آمار است.
علاوه بر این نقش نهاد‌های نظارتی و قضایی در مهار نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی نباید مورد غفلت قرار گیرد و نهاد‌های مذکور بدون فوت وقت باید نسبت به این اتفاقات واکنش مؤثر نشان دهند.

 

 

خطر بزرگ تقلیل گرایی برای ایران


«جهان صنعت» طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان خطر بزرگ تقلیل گرایی برای ایران نوشت: شش کاندیدایی که از سوی شورای نگهبان به میدان مبارزه برای تصدی منصب ریاست‌جمهوری فرستاده شده‌اند در روز‌های تازه سپری شده اجازه پیدا کردند ماهیت و مشکل موردنظر خود را برای اداره دولت و جامعه با شهروندان در میان بگذارند. دقت در سخنان ارائه‌شده از سوی شش کاندیدای خیز برداشته شده برای رسیدن به صندلی ریاست قوه مجریه نشان می‌دهد خطر بزرگی در کمین ایران و ایرانیان است. شش کاندیدای یادشده از سر عمد یا از سر سهو گونه‌ای رفتار می‌کنند و گونه‌ای حرف می‌زنند که گویا اداره اجرایی کشور یک کار ساده و پیش پا افتاده است و تنها و تنها دلیل نابسامانی‌های به فاجعه رسیده این است که دیگران آن را درک نکرده‌اند. کاندیدا‌های حاضر در میدان مبارزه یا فرصت نیافته یا اجازه پیدا نکرده‌اند که فاجعه‌های انباشت شده در سپهر سیاست و اقتصاد را بدون لکنت‌زبان بگویند یا اینکه عمق درک و فهم‌شان از وضعیت و راه‌حل‌ها برای عبور از بحران‌ها ناچیز است. کاندیدا‌ها باوجود تجربه‌های تلخ همین چند سال تازه سپری شده نمی‌خواهند قبول کنند که تقلیل‌گرایی و ساده‌انگاری فاجعه‌ها روز‌های غم‌انگیزتری برای این سرزمین پدیدار خواهد کرد. کاندیدا‌ها باور دارند که مقوله تورم که میلیون‌ها ایرانی مزد و حقوق‌بگیر را به بدبختی کشانده می‌توان به سادگی حل کرد. آن‌ها از سر عمد یا از فقدان دانش و بینش کافی می‌خواهند به شهروندان طلا بدهند، گوشت را به خانه‌های آن‌ها ببرند، برنامه هفتم را اجرا کنند و… باید به این کاندیدا‌ها یادآور شد درد و بیماری ایران و ایرانیان بسیار پیشرفته است و برای درمان آن باید جراحی بزرگ در ساختار اداره جامعه انجام شود. ایرانیان فهمیده‌اند نمی‌توان به وعده‌های کاندیدا‌هایی که می‌دانند و می‌بینند پیشینیان آن‌ها در منگنه وعده‌ها گیر افتاده‌اند، اما باز هم وعده‌های غیرقابل اجرا می‌دهند دلخوش باشند. حقیقت تلخ این است که به گونه‌ای سازماندهی شد که برای حضور در میدان، همه ایرانیان دلسوز و متخصص و کاردان نمی‌توانند و نتوانستند در میان کاندیدا‌ها جایی داشته باشند. در میان کاندیدا‌های شش‌گانه به هر دلیل درک دقیقی از ساختار تورم ۴۵ درصدی در سال‌های پس از ۱۳۹۷ وجود ندارد و آن‌ها راه خود را کج می‌کنند که دلایل ساختاری تورم شتابان را نبینند یا می‌بینند، اما توانایی فهم دقیق را ندارند. فاجعه غمبار تورم تحلیل شده بر ایران‌زمین از کسری بودجه سرچشمه گرفته و هیچ رییس‌جمهوری تا امروز حاضر نشده است به اصلاح ساختار بودجه نزدیک شود. بودجه ایران در سیاست و بازی ذی‌نفعان کوه‌پیکر رانت‌خوار و فاسد غرق شده و به این سادگی‌ها نمی‌توان معایب آن را برطرف کرد. در میان کاندیدا‌ها کسی را ندیدیم که به عمق فاجعه از دست رفتن قدرت خرید میلیون‌ها کارگر و کارمند توجه کافی داشته باشد و بداند پیامد‌های آن می‌تواند شرایط را به جایی برساند که تحریم‌ناپذیر شود. در میان کاندیدا‌ها هیچ‌کدام حاضر نیستند به‌طور شفاف بگویند برای سیاست خارجی و به ویژه برای تنظیم مناسبات با غرب برنامه‌ای دارند. روش کاندیدا‌ها با تقلیل‌گرایی و آسان نشان دادن روز و روزگار و نیز ارائه راه‌حل‌های ساده‌انگارانه بزرگ‌ترین خطر برای ایران فرداست.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار